همسازی با فرقه مجاهدین خلق

یکی از سرسخت ترین کمپین های حمایت از یک سازمان ناهنجار شکل گرفته است، این فرقه ایرانی، کمونیستی و تروریستی به نام مجاهدین خلق به طور اسرار آمیزی مورد پشتیبانی است. به نظر می رسد که این کمپین اخیراً، با هدف فوری بیرون کشیدن نام مجاهدین از فهرست رسمی سازمان های تروریستی امریکا سرعت گرفته است. در هیأت هایی که در واشنگتن سازمان یافته اند برخی چهره های سرشناس پول گرفته اند تا در حمایت از گروه سخنرانی کنند، از جمله نماینده سابق کنگره لی هامیلتون که می گوید مبلغ قابل توجهی دریافت کرده است تا ماه گذشته در گردهمایی مجاهدین شرکت کند. شاید ترکیبی از منافع مالی و کمبود اطلاعات درباره ماهیت گروه، بتواند بخشی از انگیزه های حمایت برای حذف از فهرست تروریستی را توضیح دهد. اما بیشتر رفتار شدیداً مخرب و ساده انگارانه حامیان در قبال ایران هدف ازاین حمایت هارا توضیح می دهد. نماینده ای به نام براد شرمن نیز یکی از اعضای کنگره است که از حذف مجاهدین از فهرست حمایت می کند و می گوید این گروه نباید سازمان تروریستی تلقی شود زیرا « دشمن دشمن ایالات متحده است». نه خیر جناب نماینده، حتی دشمنان ایالات متحده هم دشمنانی دارند که تروریست هستند.
باید سر فصل های اصلی تاریخچه مجاهدین خلق را به یاد آوریم. این سازمان سوابق تروریستی خود را از سال های دهه 70 میلادی آغاز کرد یعنی هنگامی که در جریان تلاش هایش برای تحلیل بردن رژیم شاه، شش شهروند امریکایی را به قتل رساندو از تسخیر سفارت امریکا و گروگانگیری دیپلمات های امریکایی حمایت کرد. وقتی که در جنگ قدرت مغلوب شد با رژیم انقلابی نیز درافتاد. سپس سرنوشت خود را با صدام حسین گره زد و در واقع تبدیل به بازوی نیروهای امنیتی صدام شد. اعضایش اکنون در قرارگاهی در عراق زندگی می کنند که بنابر گزارش های روزنامه نگاران، سازمان های حقوق بشری و دیپلمات های خارجی، منش هــای فرقه گرایانه آن ها به سادگی قابل مشاهده است. اعضایی که موفق به خروج از سازمان شده اند، می گویند که سال ها علی رغم میل و اراده شان در کمپ نگه داشته شده و شستشوی مغـزی می شده اند. از آنجا که این گروه ایدئولوژی اش همواره آمیزه عجیبی از مارکسیسم و اصول گرایی اسلامی است درک این که این گروه خواهان چه چیزی غیر از کنترل مداوم رهبران روی اعضا است، دشوار است.
فکر کردن به مجاهدین خلق به عنوان نوعی وسیله سیاسی علیه تهران هم احمقانه و هم عجیب است. مجاهدین عملاً در ایران از هیچ حمایتی برخوردار نیست، چرا که در طول جنگ ایران ـ عراق در کنار صدام حسین فعالیت کرد و نه فقط به دلیل حملات تروریستی که از زمان جنگ در ایران انجام داده است.
هر گونه لطفی به مجاهدین نه تنها راه های رسیدن به تفاهم با تهران درباره برنامه های هسته ای و هر چیز دیگری را بی جهت پیچیده می کند بلکه دشمنی بسیاری از اعضای جامعه ایرانی را برمی انگیزد. همچنین امریکا را به طور ناخوشایندی به عنوان ریاکاری متلون درباره مسائل ضد تروریسم و حقوق بشر معرفی می کند. هرکسی که به خود اجازه دهد درگیر کمپین مشروع کردن مجاهدین شود، مستحق شرمنده شدن است.
نشنال اینترست ـ پاول ـ آر. پیلار
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا