مجاهدین از تاسیس تا پایان

درسال 1344سازمان مجاهدین توسط حنیف نژاد تاسیس شد و رهبران اولیه سازمان توسط شاه اعدام شدند ومسعود از آن زمان به این گروه رهبری کرده.
بعد از رهبری رجوی در درون تشکیلات تغییر ایدئولوژیک دادند و بعد از مدتی فضای سیاسی کشور به سمت انقلاب رفت و این گروه با ایدئولوژیک التقاطی وارد صحنه سیاسی ایران شدند و چون در میان مردم و انقلاب برای خودشان جایی پیدا نکردند. در سال60 رسماٌ اعلام مبارزه مسلحانه کردند که رجوی سریع به ماهیت اصلی خود برگشتند یعنی مزدوری , وطن فروشی و… این جمله ها را الان به خاطر روشن شدن ماهیت این گروه می گویم که دیگر نیاز به توضیح و غیره نباشد. چرا؟ چون به مرور زمان این گروه به آغوش صدام رفت وبرای از بین بردن مردم ایران در بغداد قسم خورد وتماماٌ در خدمت صدام قرار گرفت واز طرف دولت های ضد ایرانی مثل غربی ها، عربستان و… حمایت مالی شدند تا برای کشتن مردم ایران بیشتر اقدام کنند وبعداز شکست عراق در جنگ که صدام به آتش بس تن داد و رهبران این گروه برای حفظ نیرو یک شبه به ایران حمله کردند با حمایت صدام وغرب اما این هم از درد وشکست آنها در جنگ دوا ننمود و رجوی در 50 کیلومتری بغداد در یک کمپ نیروهای خود را زندانی و درب ورودی را باز و خروج را بست با ایجاد فضا با نام انقلاب درونی شیوه جدید از مغز شویی را شروع کرد و به یک فرقه تمام عیار تبدیل شده اند.
رهبران فرقه برای اینکه بتوانند برای خودشان مرید و پیرو داشته باشند دست به کارهای ایدئولوژیکی در درون تشکیلات زدند. مریم ومسعود را رهبران معنوی نامیدند. بعد از آن تلاش کردند تا خودشان رابه عنوان یک رهبر سیاسی و معنوی به دنیا اثبات کنند اما به دلیل کارهای انجام شده در افشای درون تشکیلات توسط رها شده ها هرگز کسی مسعود را رهبر معنوی برای تشکیلات فرقه مجاهدین خلق برسمیت نشناخت فقط در درون تشکیلات تا حدودی بین لایه های پایین توانسته خودش را رهبر معنوی اعلام کند.
در سال 64 که رجوی با مریم ازدواج کرد وآن را انقلاب درونی نامید، مسعود یک مرتبه کمیته مرکزی سازمان را منحل نمود و بعد از آن سازمان دیگر کمیته مرکزی و… نداشت و اینها شروع اعلام فرقه گری بود و نیاز هم نبود که رجوی کمیته مرکزی را حفظ کند چون رجوی و مریم به این نتیجه رسیده بودند که برای تبدیل شدن به فرقه باید سازمان را از شکل قبل در آورد و در شکل جدید با محوریت ارتش آزادی بخش به دیگران دیکته کنند.
همین هم شد و جلوی دو چیز را در تشکیلات گرفتند: یکی انشعاب بود و دیگری اعتراض، چون اعتراض نفر کمیته مرکزی را باید جواب می داد و با منحل کردن کمیته مرکزی فرقه گری به اوج خود رسید طوری که انسانها را مال خود ودر مالکیت خود دانستند و هر گاه که خواستند قربانی کردند و قدرت تصمیم گیری را ازآنها با مغز شویی سلب کردند و فقط دونفر بودند که قدرت تصمیم گیری داشتن مسعود ومریم. بقیه باید اطاعت می کردند به همین خاطردر درون تشکیلات موج استثمار جنسی بالا گرفت. وقتی که با این مسئله روبرو می شوی تازه چشمت در مناسبات فرقه گری باز می شود ومی بینی که در قرن 21 با تو مثل برده رفتار می شود صبح تا شب با کارمشغول کنند وبعد هم نشست هایی با نام انقلاب درونی برای سرکوب , تا بتواند اعتراضات از نفر سلب کنند ومجدداً همین کارها را تکرار می کردند.
اما در قرارگاه اشرف برای خود حرمسرا درست کرده و نام آن را رقصی رهایی (رهایی زن مجاهد خلق) نامید. چه رهایی؟ آیا آزادی زن در دنیا این چنین است که رهبران فرقه در درون تشکیلات اقدام کردند همسران نفرات خود را با نام انقلاب درونی جدا سازی کنند وبا نام رهای زن به عقد خود درآورند؟ به جز این رجوی مرد ها را با تشدید فاکت نویسی غرق جنسیت می کرد به زبان خودشان مردها را غرق دوران می کرد با قرار دادن مسئول زن در بالای سرشان آنها را وابسته می نمودند اما این به همه صدق نمی کرد به همین خاطر رجوی در درون تشکیلات دست به خشونت زد که نام آن انقلاب با استفاده از تپانچه و جمع بود که با عث خود کشی و خود سوزی های داخل تشکیلات شد و این کارنامه فرقه (سازمان مجاهدین) بعداز جنگ ایران وعراق است. کارنامه ای که باید روزانه صد بار شاید هزاران بار افسوس خوردن اسیران را ازچهره شان واز بیان شان لمس می کردی که چه انسانهایی فریب خوردند و خودشان را قربانی هوس بازی های رهبر یک گروه و فرقه(سازمان مجاهدین) نمودند که هرگز فکر نمی کردند.
اما امروز بعد از سقط صدام آن میزبان دیکتاتور رهبران فرقه، همان اسیران را سپربرای لاپوشانی های خود کردند تا بتواند برای خودشان زمان بخرند ولی این به چه قیمت میباشد عمر 3400 نفر این هم با فریب رهبران این فرقه که اگر مقاومت کنید شما را آمریکا به اروپا خواهد برد وچون در داخل هیچ رسانه ای وجود ندارد واینطوری انسانها در اشرف توسط رهبران فرقه مورد سواستفاده و بهره کشی قرار می گیرند آن هم در زمانی که آمریکا هم درلیست گروه های تروریستی قرار داده و روشن است که غربی ها هم به این نتیجه رسیده اند که از این فرقه حتی برای مصرف خود شان که قبلا استفاده می کردند دیگر مصرف ندارند.این فرقه (سازمان مجاهدین) در میان مردم ایران هم جای ندارد ورهبران این گروه فقط دل شان به لابی های اسراییلی و آمریکایی خوش کردند می توان به این رهبران وطن فرش این را گفت راه تجربه شده را تکرار کردن آینده اش این چنین به نابودی می کشاند.
اما عمر این فرقه امروز به پایان رسیده و مهر پایان بر فرقه زده شده بلی عمر این فرقه در سال 1364 به پایان رسید و امروز مهر پایان توسط رها شده ها بر فرقه زده می شود که یک عمر در آن فرقه حوادث تلخ را تجربه نموده بودند که امروز برای دیگران از درون تشکیلات که آنها را اسیر کرده وعمرشان را تباه نموده بیان می کنند که این خود باعث شده در داخل کشور و خارجه اندک هواداران این فرقه را هم روشن کنند.این بود که رجوی هستریک وار به خانواده ها حمله نمود وبه آنها حتی ملاقات با عزیزان خود را هم نداد امروز هم چیزی برای خارج شدن از کمپ اشرف باقی نمانده است ودر آینده نزدیک شاهد که این سه گزینه هستیم.
1- رهبران فرقه بعضی از ناراضی های موجود که یا در فرار دستگیر کردند ویا خودشان اعلام جدایی نمودن را به عراقی ها تحویل خواهند داد تا بتوانند درون تشکیلات برای مرحله بعدی آماده کنند.
2- نفرات داخل زندان رجوی که از آنها تعهد تا سالگرد این فرقه گرفته بودند را اگر به خواهد در این سالگرد مجددا از نفرات تعهد بگیرد مثل سال 83 که یک مرتبه 700 نفر جدا شد،در این سرفصل هم جدا خواهد شد واین باعث خواهد شد که رهبران فرقه خودشان به عراقی ها اعلام نمایند که فرصت دهد از عراق خارج شویم با این کار هم آن جدا شده ها را تحویل دهد وهم قانون شکنی در اعلام رسمی زمان دولت عراق کنند.
3- رجوی در یک اقدام غیر منتظره در داخل قرارگاه نیروهای عراقی را تحریک نماید تا بتواند یک درگیری را ایجاد کنند تا از آن طریق تمام نفرات را به کشتن دهد تا شکست خود را به دیگران نسبت دهد وهم برای مریم یک خوراک تبلیغاتی درست نماید.
این سه گزینه برای رجوی سخت است اما باید خانواده ها دست به افشا گری بزنند تا نگذارند رجوی جنگ طلب گزینه 3 را انتخاب کند.
رهبران فرقه در چند ماه گذشته منتظر بودند تا از آن لیست وزارت خارجه آمریکا در آیند ودر این سرفصل سالگرد از آن برای حفظ نیرو استفاده کنند وچون این خواسته عملی نشد رجوی دست به این اقدام جنون آمیز خواهد زدو آن موقع دیگربرای این جمله دیر خواهد شد رهبران این گروه کی دستگیر و دادگاهی می شود تا برای دیگران عبرت شود و ما به حق و حقوق خود برسیم.
سعید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا