ضرب العجل پایان 2011 عراق و مسئولیت حساس رهبران فرقه رجوی

چند روز پیش آقای باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا رسما اعلام کرد که کلیه نیروهای آمریکایی تا پایان سال 2011 که فقط 2 ماه به پایان آن مانده است خاک کشور عراق را ترک میکنند. رئیس جمهور و نخست وزیر کشور عراق هم در ضرب العجل تعیین شده که پایان سال 2011 میباشد (یعنی فقط 2 ماه) با اعلام قبلی و از پیش تعیین شده، رسما تعطیل شدن پادگان عراق جدید(پادگان اشرف) را اعلام و در دستور کار خود قرار داده است. سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگی (یو ان اچ سی آر) نیز اعلام کرده است که نیروهای فرقه رجوی بصورت انفرادی و ایندیویجوال آنهم نه بصورت گروهی و کولکتیو مورد مصاحبه قرار خواهند گرفت. فرقه رجوی در این موقعیت حساس که با این 2 ضرب العجل تعیین شده یعنی خروج نیروهای آمریکایی از خاک کشور عراق و بسته شدن پادگان عراق جدید توسط دولت عراق تا پایان سال 2011 روبرو شده است واز طرف دیگر کارت مصاحبه جمعی نیز که بهانه ای بیش نبود تا آن 3400 اسیر را باز در این پادگان در اسارت افکار فرقه ای قرار دهند نیز با اعلام مواضع قاطع سازمان ملل و کمیساریای عالی پناهندگی از دست رهبران این فرقه خارج گشت، با این اوصاف منطقا رهبران اینفرقه باید به ضرب العجل دولت عراق گردن دهند و با همکاری با کمیساریای عالی پناهندگی و سازمان ملل مقدمات مصاحبه و انتقال نیروها بصورت انفرادی را به کشورهای اروپایی،آمریکایی و کانادا مهیا سازند. رهبران اینفرقه باید بفهمند که این 3400 تن زن و مرد اسیر در افکار فرقه ای انسان هستند و نه بازیچه، و زندگی و حیات و انتخاب حق مسلم تک تک آنها میباشد و باید بدور از محیط واتمسفیر فرقه ای و خارج از هرگونه خشونت و رویارویی بی ثمربا نیروهای عراقی راه کار آینده خود را خود آزادانه و بدور از هرگونه فشار و تلقینات فرقه ای انتخاب کنند. همانطور که گفتم این یک راه کار منطقی و اصولی در چنین دوران و زمان حساس میباشد یعنی همکاری با کمیساریای عالی پناهندگی و احترام به قوانین کشور صاحبخانه یعنی کشور عراق. در چنین حالتی مطمئنا هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد و از بروز هرگونه خشونت و خونریزی جلوگیری به عمل خواهد آمد که کلا این به تصمیم رهبران فرقه رجوی مربوط است، ولی آن چیزی که مسلم است دولت عراق اینبارعزم جزم کرده است که درب این پادگان صدامی را بسته و زمین و خاک خود را پس بگیرد چون فرقه رجوی در کشور عراق نیروی خارجی محسوب میشوند که با دیکتاتور معدوم عراق روابط سیاسی و نظامی خاص داشته اند و از طرفی این پادگان و زمینهایش متعلق به کشور و دولت عراق میباشد و حالا مالک آن یعنی دولت عراق پادگان و زمینش را طلب کرده است. پس اینبار مسئولیت رهبران فرقه بسیار بسیار حساستر از قبل شده است چون اینبار همه شرایط جهت آماده کردن نیروها جهت خروج از پادگان عراق جدید بدون خونریزی و خشونت مهیا شده است که آنهم احترام به قوانین کمیساریای عالی پناهندگی و سازمان ملل و احترام به قوانین دولت صاحبخانه یعنی عراق میباشد و همه بهانه ها و اشکال تراشی های بی محتوی رهبران فرقه هم از دست آنها خارج شده است (مانند حفاظت پادگان توسط نیروهای آمریکایی، که عملا با خروج نیروهای آمریکایی تا 2 ماه دیگر از کشور عراق این راهکار راهبران فرقه نیز منتفی میشود) پس اگر باز رهبران فرقه بخواهند مانع تراشی و سنگ اندازی کنند و به قوانین کمیساریای عالی پناهندگی و قوانین کشور عراق تن ندهند و مانند قبل نیروهای اسیر در افکار و ایدئوالوژی فرقه ای را به مصاف با نیروهای عراقی تحریک و تجهیزکنند، اینباردیگر چه توجیهی رهبران اینفرقه میتوانند بیاورند؟ همانطور که برای خونریزی های بیدلیل قبلی هم هیچ توجیهی نتوانستند بیاورند و مسئولیت آن خونها با راهبران اینفرقه میباشد و اینبار هم هرگونه تهریک و تجهیز اسیران نیز مسئولیت مستقیم راهبران فرقه میباشد و همانطور که میشد از خونریزی های قبلی هم اجتناب کرد اینبار هم هیچ دلیلی وجود ندارد که از دماغ کسی خونی بیاید. اینبار با راهکار کمیساریای عالی پناهندگی راه مسالمت آمیز جهت خروج از پادگان صدام حسین مهیا شده است پس دیگر هیچ بهانه ای برای خونریزی وجود ندارد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا