شاید از بهمن ماه سال 1389 که موج قیام و خیزش های مردم عرب منطقه علیه رژیم های دیکتاری همچون حسنی مبارک و بن علی و عبدالله صالح و قذافی اوج گرفته و در حال ببار نشستن ماحصل این خونهای مردم فقیر و سرکوب شده در طی سالیان متمادی شده است، مجاهدین را ابتدا به انزوا و سکوت دو سه ماهه فرو برد که شاید علتش برگزاری میزگرد با چند شخصیت مصری در زمان مبارک ودر رمضان 1389 بوده است. حتی بخوبی بیاد داریم به سبب سخاوت جنایتکار مصر دفتر سازمان از یکسال قبل از آن در قاهره دایر شده بود که بلافاصله با اوج گیری قیام مردم مصر در میدان التحریر، توسط مجاهدین بسته شد. با توجه به سابقه تغییرات غیر اصولی مجاهدین در امور خارجی , سازمان با رویکرد جدید از خرداد ماه امسال شرایط موج سواری را مهیا کرد. تشکیلات در بحبوحه این همه اخبار تظاهرات مردم کشورهای بپاخاسته به سبب جایگزینی ارباب جدیدش یعنی ایالات متحده امریکا بجای صدام حسین و با هدف پاچه خواری و هرزگی سیاسی برای امریکا جهت خروج از لیست گروههای تروریستی وزارت خارجه فقط و فقط به تحولات کشور سوریه پرداخت. این در حالیست که رویکرد سازمان در داخل تشکیلات همواره این بوده که ما درد سرنگونی دولت ایران را داریم و بس و برای مسائل و اتفاقات هرچند ترقیخواهانه جهانی می توانیم مرورگر باشیم!!. آری سازمان از مدتی پیش روزانه زمان قابل توجهی را برای تبلیغات غرب پسند و علیه سوریه براه انداخته است. موضوعی که حتی کشورهای منطقه و عربی به سختی و با احتیاط وارد بحث های آن میشوند. انگار که کشتار مردم بحرین و یمن و مصر که مدام از سوی فعالان حقوق بشری بین المللی عنوان و پیگیری میشوند در افکار کذب مجاهدین جایی ندارند. البته این موضوعات تازگی ندارد و سازمان در جریان بمباران مردم غزه در فلسطین توسط دولت غاصب اسراییل نیز با بی بیشرمی تمام بنای سکوت را همانند دستگیری صدام حسین و عدم هر موضع گیری علیه جنایات وی گذاشت. شاید اگر یکهفته به سیمای ضدآزادی مجاهدین نگاه کنیم حتی یک سطر اخبار پیرامون موضوعات جنبش وال استریت در امریکا و اعتصابات مردم در انگلیس و افتضاحات اسراییل نیابیم که ریشه در خط فکری ضدمردمی و منفعت طلبانه این گروه تروریستی دارد. سازمانی که قبل از سال 1996 برای اولین بار در شبه جزیره گاور در کشور ولز و سپس در سال 1996 توسط اکرم دامغانیان و ابراهیم ذاکری بنای ارتباط با نمایندگان کشور اسراییل و وطن فروشی را گذاشت تا بعدها از الطاف رژیم اسراییل برای بهره برداری سازمانی اش توسط فردی بنام رامش سپهرزاد که از عوامل اطلاعاتی اسراییل در امریکا بوده و برای انتقال اطلاعات هسته ای ایران به مجاهدین برای رسانه ای کردن انتخاب شده بود، استفاده نماید. ملاحظه میشود که سازمان از هر در نامردی برای بتاراج گذاشتن شرف ملی میهن مان وارد شده است و اینک اشاره مجاهدین به اطلاعیه های منتشره شواری مقاومت به اصطلاح سوریه که در ترکیه مستقر شده عمدتا شبیه سازی آن در افکار عمومی برای نمایاندن شورای ملی مقاومت یا همان مجاهدین میباشد که خوشبختانه تاکنون برای سازمان بهره و ثمری نداشته است و نخواهد داشت و مردم سوریه و دولت بشاراسد است که بایستی با هدف گذاری حساسیت ها علیه توطئه های اسراییل و غرب در یک تعامل مناسب مشکلات ملی را حل و فصل نمایند.
فرید