آمریکا با کمک به فرقه مجاهدین، اشتباه خطرناکی را تکرار می کند

"مکس فیشر" نویسنده مجله آمریکایی "آتلانتیک"، عملکرد آمریکا در قبال مجاهدین خلق را در ذیل اشتباهات مکرر در حمایت از گروه های ستیزه جو و تروریستی ارزیابی کرده و این فرقه را به عنوان یک مهره سوخته که فاقد هرگونه پایگاه اجتماعی است دانست که حکایت از آن نیز در بلند مدت به ضرر خود آمریکا می باشد.
سیاست خارجی آمریکا در حال پیچیده تر شدن است. در دهه 80 آمریکا از صدام حسین، دیکتاتور عراقی حمایت می کرد و دلیلش این بود که صدام بزرگترین دشمن دشمن ما یعنی جمهوری اسلامی ایران است. صدام حسین اکنون مرده است زیرا آمریکا در سال 2003 به عراق حمله کرد، جنگی که بر پایه ادعاهایی مبنی بر حمایت صدام از تروریسم و بویژه القاعده صورت گرفت. صدام حسین از القاعده حمایت نمی کرد بلکه از گروه تروریستی دیگری به نام مجاهدین خلق حمایت می کرد. امروز گروهی از مقام های برجسته آمریکایی از ایالات متحده می خواهند تا از مجاهدین خلق پشتیبانی کند زیرا این گروه دشمن ایران است. بر اساس مقاله جدید منتشر شده در نیویورکر که توسط روزنامه نگار معروف آن سیمور هرش نوشته شده، دولت بوش از سال 2005 پول و سلاح در اختیار مجاهدین خلق قرار می داده و حتی در پایگاهی در صحرای نوادا به آنها تعلیم می داده است.
به عبارت دیگر درصورتیکه داستان هرش درست باشد، آمریکا در حال حمایت از هم پیمان تروریست دشمن خود یعنی صدام است، همان کسی که او را به خاطر اینکه فکر می کردیم از گروه تروریستی دیگری حمایت می کرد، کشتیم.
حتی درصورتیکه گفته های هرش درست نباشد، لیست بلند بالایی از مقام ها و رهبران آمریکایی وجود دارند، که دوست دارند گفته های وی درست باشد. اعضای لابی مجاهدین خلق حداقل این انتظار را دارند که نام این گروه از فهرست سازمان های تروریستی ایالات متحده آمریکا حذف شود و گاهی نیز حتی تمایل به مسلح ساختن و تامین مالی آن را نیز از خود نشان داده اند. این افراد شامل، روسای سابق سازمان سیا، یکی از مدیران سابق اف بی آی، یکی از دادستان های سابق آمریکا، اولین وزیر امنیت داخلی دولت بوش، اولین مشاور امنیت ملی اوباما، رودی جیولیانی و هوارد دین هستند.
جهان امروز برای استفاده از سیاست " دشمن دشمن من، دوست من است" بسیار پیچیده و بهم پیوسته است. چنین سیاستی باعث خواهد شد آمریکا علیه تمامی منافع طولانی مدت خود گام برداشته و با حل مشکلات گذرا، مشکلات بزرگ تر و پایدارتری را ایجاد کند.
فرض کنیم که مشتاقان آمریکایی مجاهدین خلق در حمایت خود از این گروه مارکسیستی افراط گرا که در دهه 70 شش آمریکایی را کشته و از آن زمان به بعد دست به هیچ کار خلافی نزده و نخواهد زد، درست می گویند. با تمام این حرف ها، حمایت از این گروه تروریستی بیشتر از منفعت، ضرر برای آمریکا در پی خواهد داشت.
آمریکا تاریخچه ای طولانی از مسلح سازی شورشیان و تروریست های تمام عیاری را دارد که برای جنگیدن بر علیه دشمنان ما حمایت شده اند. حتی اگر چنین سیاستی نتایج مثبتی داشت که در اغلب موارد هم ندارد، در نهایت همین مبارزان مورد حمایت آمریکا رویکردهایی ضد آمریکایی را دنبال کرده و با تشکیل چرخه ای از خشونت که سال ها ادامه پیدا می کند، غیر قابل کنترل می شوند. نمونه بارز اتخاذ این سیاست و پیامد های آن را در افغانستان شاهد بودیم.
حال فرض کنیم که گروه مجاهدین خلق حتی با وجود تاریخچه ای طولانی از تروریسم، اکنون تنها به عنوان یک شورشی آزادی خواه رفتار می کند و بدون آسیب به جامعه ایران (ایرانیانی که به هیچ عنوان این رویکرد را نسبت به گروه ندارند) تنها در مبارزه با حکومت ایران است. حتی اگر از این زاویه هم به موضوع نگاه کنیم باز آنچه عاید آمریکا خواهد شد، ضرر است و نه نفع.
حمایت آمریکا از مجاهدین خلق حتی باعث تخریب رویکرد مردم ایران نسبت به آمریکا خواهد شد. آمریکا چطور می تواند مدعی شود که در کنار مردم ایران است، در صورتیکه از گروهی تروریستی حمایت می کند که به مردم ایران حمله می کند؟
«فیشر» در پایان با اشاره به نگاه ابزاری به مفهوم تروریسم که امری رایج در نزد بسیاری از سیاستمداران آمریکایی است بیان می دارد که در این صورت نیز حمایت از مجاهدین خلق تنها می تواند منافع کوتاه مدتی داشته باشد. شاید این گروه بتواند اطلاعات با ارزشی را در خصوص برنامه هسته ای ایران کسب کند اما در نهایت تاثیرات طولانی مدت و غیر قابل پیش بینی این امر، می تواند بسیار مخرب باشد. هیچ فرقی نمی کند که ما از کدام گروه شبه نظامی و در کدام گوشه از این جهان حمایت می کنیم، به نظر می رسد تاریخ همیشه تکرار می شود.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا