مریم قجر، خواهان سوریه کردن ایران است

مریم قجر عضدانلو که خود را رییس جمهور مقاومت و جانشین همسرش مسعود رجوی می نامد، مدتهاست از کشور به هم ریخته و بحرانی سوریه الگوبرداری و برداشت غلط کرده و با حمایتهای آشکار و نهان از مخالفین بشار اسد، در صدد است تا تشکیلات خود را نیز به مثابه مخالفین بشار اسد، در افکار عمومی و برای غربی ها، موجه و مشروعیت ببخشد. او در این رابطه و پس از به رسمیت شناختن ارتش آزاد سوریه توسط دولت فرانسه، فرصت را مغتنم شمرده و به کمک مشاوران و لابی هایش خود را روز چهارشنبه پنجم ماه دسامبر، به پارلمان فرانسه رساند تا رفته رفته فرانسه و سپس اتحادیه اروپا را بقبولاند تا در مورد مجاهدین خلق نیز همان تصمیمی را بگیرند و امکاناتی را قائل شوند که در رابطه با شورشیان سوریه، انجام داده اند. او در پارلمان فرانسه، ضمن ارزان فروشی ایران و ایرانیان که همواره در فحوای شعارهای تندروانه اش موج می زند و سابقه طولانی در این رابطه دارد، همچنین الباقی سیاستهای تحریمی و غیره اروپا و آمریکا را صحه گذاشته و آنها را کم دانسته و در ادامه، خواهان سوریه ای کردن کشور ایران شد و این امر را دموکراسی در ایران نامید. چون که او نیک می داند، کشور ایران، مخالفین ریز و درشتی در خاورمیانه و غرب دارد و کسانی که از سوریه ای کردن و کلنگی کردن ایران خشنود خواهند شد و سود خواهند برد، کم نیستند. بگذریم از این که مریم قجر، با این سنگ اندازی و توهم پراکنی و ارزانفروشی، طمع بعضیها را برای ابقاء مجدد نیروهای مجاهدین در عراق بر خواهد انگیخت، همچنین جنگ و خشونت را یگانه راه حل ایران قلمداد کرده، بدون این که اعتراف کند، جنگ و خشونت در مرتبه اول نیاز برون رفت از این مرحله و تنها شانس به قدرت رسیدن آنان است. با این وجود، ایران فانوس، در راستای رفع نگرانی افکار عمومی و رفع توطئه های جنگ طلبان داخلی و خارجی، دو نکته را لازم به یادآوری می داند. 1ـ ایران فانوس اعتقاد دارد، به اندازه کافی تبلیغات و افشاگری در ارتباط با غیر اپوزسیون بودن، ایران فروشی، جنگ طلبی و فرقه بودن مجاهدین خلق انجام گرفته است و اگر رهبران فرقه مجاهدین با وقاحت و دلارهای فراوان کماکان در محاکم قضایی قرار ندارند، بلکه خود را به پارلمان فرانسه رسانده و خواهان ابراز وجود و درخواستهای مجدد ضد ایرانی شده اند، اینها نیز می بایست از قبل پیش بینی و پیشگیری می شد که کار به این جا نمی رسید. طبعاً افکار عمومی این زمینه را داشت و مخالفین مجاهدین به ویژه آنان که از این فرقه اطلاعات مهمی با خود به بیرون آورده اند، با همین و ابزارهای دیگری که در دست داشتند، می بایست با تبلیغات صحیح، ضمن تنویر افکار عمومی ایرانی و غربی، همچنین دولتمردان غربی را متقاعد می کردند که مریم قجر، چیزی مادون و خطرناکتر از تروریستهایی چون بن لادن است و هر گونه سرمایه گذاری بر آنان، جز خسران و ضرر فایده ای ندارد و حتی گوش دادن به تبلیغات و اهداف ضد ایرانی شان، کدورت مابین ملت های ایران و فرانسه را به دنبال خواهد داشت. 2ـ حال که مخالفین و روشنفکران و دلسوزان ایرانی، نتوانسته اند از قبل وقوع چنین نیات ضد ایرانی مریم قجر را در نطفه خفه کنند، اکنون نیز دیر نیست. ولی می بایست با همان ابزارهای در دست و اطلاعات و تبلیغات صحیح، افکار عمومی، مردم غرب و دولتمردان را متقاعد کنند که کشور ایران، سوریه و یا افغانستان نیست. سوریه، افغانستان و یا عراق کشورهایی بودند اگرچه قربانی مجدد جنگ و هرج و مرج شده اند، با این وجود چیز زیادی برای از دست دادن نداشتند. ولی کشور ایران در این رابطه کاملاً متفاوت است و در حال حاضر کلنگی نیست. سرمایه های مادی و معنوی و ظرفیت های سیاسی ایرانیان، به اندازه ای است که طمع و نیات ضد ایرانی دشمنان داخلی و خارجی ایران و ایرانی را در نطفه خفه و کور کند. مضاف بر اینها، دو امتیاز منفی و با سابقه مجاهدین خلق دارند که شورشیان سوریه ندارند. اول این که مجاهدین خلق خیل قربانیان خود را بغل گوش شان دارند که در هر محفل و دادگاه و رسانه ای قبول مسئولیت کرده و قادرند با انواع و اقسام مدرک و سند آنچه را که خود متحمل شده اند، شهادت بدهند. دوم این که، عملکردهای رهبران فاسد مجاهدین طی چند دهه اخیر، مملو از خطا و خیانت و جنایت علیه مردم ایران و عراق و سایر ممالک دیگر به ویژه اعضای داخلی خودشان بوده و در این رابطه اسناد و مدارکی که گوش شنوا و چشم بینا داشته باشد، به اندازه کافی وجود دارند. هر دو اینها کافی است، با ابزارهایی که وجود دارد و تبلیغات صحیح، دولتمردان غربی را در ارتباط با رهبران مجاهدین، متوجه همان خطایی کند که در ارتباط با بن لادن مرتکب شده اند و هزینه اش را پرداخته اند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا