تمام دنیا مزدورند جز باند رجوی

هر زمان قافیه بر سران فرقه رجوی و رهبر ظالم و تاریخ دررفته اش تنگ می آید از وحشت و فشار افشاگری های اعضای جدا شده دچار هراس می شود و باز هم تمامی آداب و رسوم و فرهنگ لغات فراموشش شده و دیوانه وار برای خلاص شدن و فرار از ظلم و خیانت هایی که در حق اعضایش نموده از صدر تا ذیل، از اعضای جداشده تا سازمان های حقوق بشری و آقای کوپلر و کمیساریا و دولت عراق و هر انسان روشنفکر از شرق تا غرب عالم را که لب به سخن می گشاید و انتقادی از این فرقه می کند همه را مزدور می خواند و یارای حتی یک استدلال را نیز ندارند. و ما در عجب هستیم که تو با این همه ادعا به کدامین عملکردت می نازی و هنوز هم بیشرمانه و با وقاحت تمام حرف از انقلابی گری و مبارزه می زنی – به صدها هزار دلار پولی که مریم رجوی صرف آرایش و لباس و خوش گذرانی و برگزاری مهمانی ها برای پارلمانترها و اعضای سابق و اسبق کشورهای آمریکایی و… می کند. – گرفتن حمایت از رؤسای سابق و اسبق سیا و پارلمانترهای یهودی و لرد های انگلیس برای باقیماندن کمپ های برده داری (لیبرتی و اشرف) – زندانی کردن اعضا در درون کمپ لیبرتی و اجازه ندادن یک تماس به آنها و اجرای پلیسی ترین و مخوفترین قوانین کنترل و تفتیش عقاید برروی همین اعضا – زندانی و شکنجه کردن چند صد تن از اعضای خود یعنی حدود یک دهم اعضا.. (کتک و شلاق و لگد باران اعضا به اتهام های واهی نفوذی و بخاطر ترس ورعشه مرگ رهبر) – قتل وسربه نیست کردن اعضا… به جرم درخواست خروج از سازمان – اجرای وحشیانه ترین قوانین قرون وسطی و کنترل وشستشوی مغزی اعضا با جلسات تهوع آور روزانه با انواع اقسام نام ها (عملیات جاری و غسل هفتگی و لایه ای و تز خواندن…) – مارک مناسبات ضد اخلاقی به همه اعضا و پرونده سازی در این باره و قدیس خواندن تنها رجوی ها – ایجاد انواع طبقات در سازمان بی طبقه توحیدی!!! که به نحو آشکار بهترین امکانات اتاق کار و ماشین های شیک و وسایل زندگی در اختیار رجوی و مریم قجر عضدانلو وتعدادی از سران بالای سازمان قرار بگیرد. – در نشست های درونی مردان را حیوان نرینه وحشی خواندن که بایستی از صبح تا شب کارکنند و جان بکنند تا زن و زندگی را فراموش کنند و زنان را مادینه و بی مغز و کله گنجشکی خواندن.. که فقط چادر به کمر ببندند و بر مردان فحش بدهند. – ممنوع کردن داشتن خانواده و علاقه به خانواده را تشبیه به علاقه حیوانات به توله هایشان خواندن (در جلسه علنی رجوی گفت هرسگ و گربه ای هم پدر ومادری دارد و کسی حق نام بردن از خانواده اش را ندارد و تمام خانواده هایتان را بایستی به من بدهید.) – جنون خودپرسی و خودشیفتگی بی حد و حصر تا حد دستور به تمامی زنان و مردان سازمان از طرف رجوی که (تنها مرا دوست باشید و از تمامی علائق و زندگی و زن و فرزند ومالتان… بگذرید و جانتان و نفس تان همه متعلق به من است!!!) – همکاری با نیروهای آمریکایی و تهیه و جمع آوری اطلاعات برای آنان (البته این که از نظر شما مزدوری نیست!!!!) همانطور که به صدام نیز رجوی می گفت خون شما در رگ های من است و تو بایستی دست مرا بگیری و به ایران ببری و صدها نکته مشئمزکننده دیگر…که در ملاقات ها می گفت. – بالا بردن فشار در مناسبات درونی تا حد خودکشی دهها تن از اعضای سازمان… اگر به این کارهایتان می نازید و اسم آنرا انقلابی گری می گذارید صد البته که در فرهنگ ماقبل تاریخ شما از روی ناچاری، ذلیلی و بی منطقی، افشاگری های به حق جداشدگان را مزدوری می نامید. راستی اگر از غصه "دق" نمی کنید بدانید من هنوز هم کار پرسنلی انجام می دهم و نزدیک به چند هزار اسامی جداشدگان فرقه را جمع آوری نموده ام و در هر زمانی برای انتشار آماده می باشد. آنهایی که در طول زمان، به دروغ و خیانت هایتان پی برده و شجاعانه و با سختی های تمام توانستند ازاین مسیر پر انحراف خارج شده و خود را به دنیای آزاد برسانند. همچنین همانطور که قبلا هم من و هم بسیاری از آقایان و خانم های جدا شده اعلام نموده اند هر کدام حاضریم در هر مجمع بین المللی و قانونی و خبرگزاری که لازم باشد با نمایندگان شما مناظره داشته داشته باشیم و راجع به تمامی مسائل صحبت کنیم. ولی مثل روز روشن است که چنین توان و شجاعتی حتی در یک نفراز شما نخواهد بود و هیچگاه نمی توانید حتی از یک غلط و انحراف خود دفاع نموده و به مانند همیشه سران تاریخ دررفته با اعضای به بند کشیده در پستوهای لیبرتی و اورسورواز پنهان خواهید ماند. و فقط یک جا سر سخن دارید آن هم یک طرفه و بدون نام و استدلال و با سیلی از فحش و ناسزا و توهین که آن هم برای مصرف درونی و پاک کردن چهره خود و مخدوش کردن اعضا جدا شده – چون اگر می توانسیتد به جای مزدور خواندن و ناسزا گفتن حداقل به صد نفر موبایل داده و عکس صد نفراز اعضای لیبرتی را که موبایل در دست دارند چاپ می کردید – یاحداقل به صد نفر اجازه ملاقات با خانواده هایشان را می دادید (به جای اینکه بعد از سالها که افراد اجازه تماس با خانواده هایشان رانداشتند به هنگام ملاقات با کمیساریا از ترس یک تماس زورکی در اتاق های کنترل شده جور کنید و یا افراد را توجیه کنید که بگویند با خانواده در تماس هستیم!!) – اگر می توانستید به جای سه هزار و دویست نفر – حداقل ده هزار نفر به نیروی خود می افزودید. – اگر می توانستید حداقل یک تظاهرات دویست نفره در ایران به پا می کردید به جای اینکه در درون اشرف فیلم قلابی تظاهرات درست کنید. – اگر می توانستید چند کانال رادیویی و ماهواره ای در اختیار نفرات قرار داده و برای استفاده از اینترنت کتاب قانون 50 صفحه ای درست نمی کردید (برای استفاده از اینترنت آن هم برای نفرات محدود یک کتاب قانون 50 صفحه ای درست شده بود که بعضی از قوانین آن بشرح زیر بود. یک نفر که کار می کند نفر دیگری بایستی تمام مدت به صفحه مانیتور او زل بزند و تکان نخورد – نفر کنترلر و دوم حق مطالعه و چرت زدن و نوشتن ندارد و مستمر باید نفر کاربر را زیر نظر داشته باشد. – تنها کار مشخص شده مجاز است و دیدن سایت ها… کاملا ممنوع است..) – اگر هم کمی عقل داشتید بی خودی عنوان برادر مجاهد به حسن جباری و خواهر مجاهد به کبری میر باقری و… نیز نمی دادید چرا که تا چند صباحی دیگر نفرات دسته دسته که از زندان لیبرتی امکانی پیدا می کنند و می گریزند مجبورید این عنوان ها را پس گرفته و آنها را مزدور وزارت اطلاعات و… بخوانید و چنین کار احمقانه ای را تکرار می کنید. – همانطور که من هم تا دو سال پیش خواهر مجاهد و عضو شورای ملی مقاومت و مدیرو مسئول پرسنلی بودم… وسایر جدا شدگان برادران مسئول و و گوهران بی بدیل… بودند افرادی چون آقای حسین نژاد و سایر جدا شد گان در درون سازمان که به اجبار از آنها می خواستید گزارش های ساختگی بنویسند و پیام می دادید " اینطوری شما تطهیر می شوید و این نکات…ناچیز است و حال البته با جعل و دستکاری از همین اعتماد نفرات نهایت سواستفاده را نموده و مشخص شد که ظالمانه به دنبال مدرک سازی بودید که برای چنین روزهایی در کمال ضعف از آن استفاده کنید. – راستی کمی دیگر برخود بلرزید… سه هزار مزدور دیگر در درون کمپ لیبرتی هستند که هر هفته و هر ماه تعدادی از آنها بیرون می آیند.!!! مریم سنجابی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا