رجوی موجودی خیال باف و خود محور

رجوی که بعد از انتقال به لیبرتی و متحمل شدن شکست های پی در پی، در کمال ناباوری و با تحلیل تخیلی خاص خود، این شکست ها را کارزار سرنگونی نام نهاده و در سه مرحله دسته بندی کرده است و سوگند خورده که تا هر زمان این مبارزه طول بکشد این دوران و شرایط را ادامه خواهد داد به هر قیمتی که شده  و هر نتیجه ای که می خواهد به همراه داشته باشد؟!  
وی که کشته های اشرف تا لیبرتی را کهکشانی برای پیروزی می داند اعتصاب غذا در لیبرتی را هم یک قدرت نمائی و نمایش ایدئولوژیک به حساب می آورد هر چند از نظر افراد بیرونی این به یک حرکت احمقانه بیشتر شبیه بود. او که همواره تحلیل هایش غلط از آب در آمده و نتیجه ای نگرفته باز مثل همیشه تکرار شعار "کس نخوارد پشت من جز ناخن انگشت من " را سر داده است. یعنی ما فقط خودمان باید تلاش کنیم این شعار را جامعه عمل بپوشانیم کسی برایش کاری نمی کند.  معلوم نیست چه انتظاری داشته ای که در این سه کارزار مسخره ای که بیان کردی منجر به تلف کردن جان عده ای بی گناه شده ای؟!
رجوی در تمام پیامها و ادعاهای گذشته خود که تماما غلط از کار در آمده و سالهائی که وعده سرنگونی به افراد می داد جز یک توهم چیز دیگری نبوده و نیست و باید که از آن دست بر دارد و خودش و سایرین را نفریبد و این پروسه به خوبی نشان داد که چاره را باید طور دیگری جستجو کند.
آقای رجوی این لشکر فدائی که تو انتظارش را داشتی هر کاری را که از دستش بر می آمد انجام داد ولی چیزی عوض نشد و ذره ای در جیب مبارک ریخته نشد به جز اینکه آنها را قربانی خود کامگی و خود محوری خود کردی  و با خزیدن در زیر چتر آمریکا هم چیزی را عوض نکرد و هم چنانکه بدون اجازه اون نمی توانی آب بخوری معلوم نیست منتظر چه شرایطی هستی و یک شبه چه چیزی می خواهد عوض شود.
رجوی به خاطر افکار قلدر منشانه ای که دارد و در رویای به پیروزی رسیدن به سر می برد،  چون  بینش درستی از شرایط ندارد و کسی هم نبوده که وی را ماخذه کند و مورد حسابرسی قرار دهد و اشتباه بودن کارش را کسی نتوانسته گوشزد کند همواره بر تحلیل ها و خیال بافی های صد من یه غاز خود پابرجاست.  در یک بر آورد اولیه اگر طی این سالیان از هر آنچه که بدست آورده و آنچه که از دست داده در کفه ترازو بگذاریم رجوی در یک کلام بازنده بوده حتی اگر نخواهیم گذشته را مورد بررسی قرار بدهیم همین مدتی که از اشرف به لیبرتی را کند و کاو کنیم خفت و خواری و رودروئی نیروها  و شکست های وی کافی است و این خودخواهی و خودمحوری درمانی برای رجوی نخواهد بود. رجوی بهتر است کمی هم از عقل خود بهره گرفته و بجای توهمات و خودمحوری کمی هم با واقعیات دنیا روبرو شده و این واقعیات را درک کند و تصمیم عقلی و نه توهمی بگیرد؟!

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا