رجوی می گوید هر که با ما نیست بر ما است

با یکی از هوادارهای فاز سیاسی به همراه دوستانم ملاقات داشتم خاطراتی را برایمان تعریف کرد برایم خیلی جدید بود. او قبل از فاز نظامی به صورت حرفه ای از سر تیم های سازمان در تشکیلات تهران فعالیت می کرد. خودش بچه مازندران بود.  
آقای حسینی می گفت من با تشکیلات فرقه در فاز سیاسی زاویه پیدا کرده بودم بعدش تصمیم گرفتم از سیاست کنار بکشم دنبال زندگی عادی خودم برگردم. روزی با صراحت به مسئول تشکیلاتی ام گفتم که قصد دارم به تحصیلاتم ادامه دهم و به همین دلیل می خواهم به شمال بر گردم و منبعد با تشکیلات کاری ندارم.
تشکیلات سازمان با او کار توضیحی می کنند او روی حرفش می ایستد و می گوید کاری دیگر به کار شما و بقیه ندارم، می خواهم به زندگی شخصی و عادی ام بر گردم با اصرار و پافشاری از دست آنها خود را خلاص می کند به سمت ترمینال شرق می رود، در همین اثناء سازمان با طرح و برنامه یک ترکیبی را به سراغش می فرستند، توی خیابان با او وارد گفتگو می شوند، از قرار قصد داشتند او را بربایند و یک جوری سر به نیست اش کنند او هم با هوشیاری متوجه اهداف شوم آنها می شود و از چنگ شان می گریزد.
به او گفتم جای تعجب نیست رجوی با صراحت تمام می گوید هر که با ما نیست بر ما است. سیاست دیرینه همین عنصر از سال 54 همین بود به قول خودشان چه در برخورد با اپورتونیستها و چه در برخورد با راست گراها. او از روز اول بناء حذف فیزیکی مخالفین را داشت.
فاکتی که دوستمان آقای حسینی گفت براستی برایم جدید بود چون هنوز در مرحله فاز سیاسی بودند اگر در مرحله نظامی بودند شاید به آنها حق می دادم به دلایل امنیتی مانع شوند. اما جالب اینکه در فاز سیاسی بسر می بردند. به اعتقاد من افکار فرقه گرایی در شخص رجوی به گذشته های دور و ریشه دار است، بر می گردد.
آقای حسینی معتقد بود رجوی از اولش هم مهره اسرائیلی بود او همواره در فکر ریختن خون جوان های این مملکت بود الان هم در عراق در صدد ریختن خون آن بیچاره های است که در لیبرتی گرفتار شدند.
در تایید صحبتهای ایشان فاکتی را در رابطه با درگیری که در اشرف با عراقی ها داشتیم مطرح کردم گفتم، در طی یک نشستی به صراحت رجوی گفته بود اگر عراقی ها به ما حمله کنند و مرا مورد هدف قرار دهند باید از روی تک تک شما عبور کنند تا بعد به من برسند. از نظر من رجوی هیچ اعتقادی به دمکراسی و آزاد اندیشی و حق آزادانه انتخاب را ندارد او می گوید همه فدای من بس، او آدم جاه طلبی است فقط به کیش شخصیت خویش فکر می کند درست به همین دلیل افکار فرقه گرایانه را در مناسبات و تشکیلاتش شکل داد.
آقای حسینی در پایان آرزو کرد انشاءالله که هر چه زودتر آن اسیران از چنگ این تشکیلات مخوف آزاد شوند و به آغوش گرم خانواده ها بر گردند.  
محمدرضا گلی
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا