چند سوال از مریم رجوی

ابتدا باید عرض کنم که اصولا فرقه های تروریستی خود را ملزم به پاسخ گویی نمی دانند چرا که استراتژی شان بر پایه زور و خشونت استوار گشته است. لذا این قضیه در مورد سازمان مجاهدین خلق هم صدق می کند ؛ که بصورت فرقه ای اداره میشود و رهبری این فرقه با تبدیل کردن سازمان مجاهدین خلق به سازمان مسعود و مریم آنرا از صفت یک سازمان سیاسی و انقلابی خارج کرده است و تبدیل شده است به یک فرقه تروریستی و باند مافیایی خطرناک ؛ که در حال حاضر با گروههای تروریستی نظیر داعش و القاعده هم نظر می باشد و با سیاست های اسرائیل در منطقه هم سویی کامل دارد. بنابراین انتظار نمی رود که به سوالات پاسخ داده شود ولی برای توجه مردم به این گروه فرقه گرا و تروریستی و افشاگری علیه عملکرد فرقه گرایانه اش بطور خاص در این شرایط حساس کنونی در عراق این سوالات را مطرح می نمایم. و اما سوالات بنده که یکی از قربانیان این فرقه بوده ام از خانم مریم رجوی به قرار زیر می باشد:

یکم: شوهر شما یعنی آقای مسعود رجوی کجاست و چرا در این شرایط حساس کنونی عراق و وضعیت اسفباری که سازمان مجاهدین در عراق دارد هنوز مخفی است و تا چه زمانی می خواهد در مخفیگاه بسر ببرد و مگر ایشان خود را رهبر عقیدتی نمی داند پس چرا بجای اینکه بالای سر نیروهای سازمان باشد از ترس جان خود قایم شده است؟

دوم: شما که این همه در سفرهای آنچنانی خود در اروپا ادعای مبارزه برای آزادی و برابری دارید و خود را مدافع سرسخت حقوق بشر می دانید پس چرا در سازمان مجاهدین نقض فاحش حقوق بشر وجود دارد و چرا به فکر رهایی نیروهای گرفتار در کمپ لیبرتی عراق نیستید و آنها را از حق تصمیم گیری و اظهار نظر در مورد سرنوشت خودشان محروم کرده اید و آنها را از کلیه حقوق انسانی محروم کرده اید و مانع خروج آنها از کشور نا امن عراق گشته اید؟

سوم: شما که خود را آزادی خواه معرفی می کنید و مدعی هستید که می خواهید آزادی را برای هموطنان خود به ارمغان بیاورید پس چرا در مناسبات سازمان سرکوب شدید و خفقان و سانسور شدید بیداد می‌کند و کسی حق اظهار نظر و انتقاد از فرماندهان و عملکرد رهبری سازمان را ندارد و همچنین چرا در خارج از مناسبات هم تاب و تحمل شنیدن انتقاد جدا شدگان از سازمان را ندارید و بجای پاسخ به انتقادات شان سعی می کنید که با انواع شیوه های گوناگون آنها را خاموش و ساکت کنید و برای جلوگیری از افشاگری علیه سازمان متوسل به زور شده و چماق داران خود را برای ضرب و شتم منتقدین و جداشدگان گسیل می کنید؟

چهارم: شما که شعار انتخابات آزاد را می دهید و همواره از رفراندوم حرف می زنید ؛ می شود بگویید که براساس کدام انتخابات آزاد شما رییس جمهور شده اید و چرا مادام العمر شده اید و بر اساس کدام انتخابات شوهر شما رهبر مادام العمر عقیدتی گردیده است؟

پنجم: شما که مدعی طرفداری از اسلام انقلابی و بردبار هستید و خود را مدافع سرسخت و سینه چاک رهایی زنان می دانید ؛ پس چرا بیشترین ظلم و ستم در سازمان مجاهدین در حق زنان اعمال می شود و آنها را مجبور به ترک شوهر و فرزندان کرده اید و برای کشتن احساسات شان همانند گروه ارتجاعی و تروریستی داعش زنان را ختنه می کردید و چرا شوهر شما از این زنان نگون بخت برای خودش حرم سرا باز کرده است که در این رابطه روی شاهان قاجار را سفید کرده است؟

ششم: شما خود را مدافع سرسخت تغییر می پندارید ؛ پس چرا مناسبات قرون وسطایی خود را تغییر نمی دهید و ساختار فرقه گرایانه حاکم بر سازمان را از بین نمی برید و بر یک انتخابات آزاد این ساختار غیر دموکراتیک را عوض نمی کنید؟

هفتم:شما که خود را آزادی خواه معرفی می کنید پس چرا هنوز از مبارزه مسلحانه و خشونت دست بر نداشته اید و از گذشته سراسر خیانت بار خویش فاصله نگرفته اید و همه ساله سالروز خشونت و ترور را گرامی می دارید؟

هشتم: شما که شعارهای انقلابی بودن تان گوش فلک را کر کرده است پس چرا از گروههای تروریستی بخصوص گروه تروریستی داعش در عراق حمایت می کنید و چرا با اسراییل و سیاست های صهیونیستی هم سویی دارید؟

نهم: شما که می گویید تنها آلترناتیو هستید و گروه های سیاسی دیگر را قبول ندارید پس چرا بعد از سرنگونی صدام حسین در عراق تبدیل به اپوزیسیون دولت عراق شده اید و بعد از جریانات کشور سوریه با گروههای تروریستی این کشور همکاری می کنید؟

دهم: شما که شعار استقلال و آزادی و برابری می دهید پس خودتان رعایت نمی کنید و همواره آویزان قدرتهای خارجی و سرویس های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل هستید؟

یازدهم: شما که خود را مدافع سرسخت و سینه چاک خلق قهرمان می دانید پس چرا به این خلق خیانت کرده و فرزندان این خلق را در بیابان های عراق نگه داشته اید و دست از سر شان بر نمی دارید تا خود شان ازادانه برای آینده زندگی شان تصمیم گیری کنند؟

اینها چند سوال از انبوه بی شمار سوالاتی هست که وجود دارد که متاسفانه بی پاسخ مانده است که امیدواریم روزی فرا برسد که رجوی ها مجبور به پاسخگویی به این سوالات بر حق در یک دادگاه عادلانه و در پیشگاه مردم شریف ایران گردند.

به امید آن روز و با آرزوی رهایی همه اسیران گرفتار در کمپ لیبرتی در عراق

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا