رجوی عمروجوانی برادرم را مفت گرفت

پیشتر ازاین دفترانجمن نجات گیلان پذیرای شماری ازخانواده های چشم انتظاری بود که بی صبرانه به ملاقات عضوجدید گسسته از قید و بند تشکیلات مافیایی رجوی آقای رضا رجب زاده شتافتند و امروز نوبت به خانواده عضو اسیرلیبرتی داود (فرامرز) مرادخانی رسید. طبق معمول آقای فریدون (ابوالحسن) مرادخانی همسرسخت کوش خود را به همراه داشت مضافا براینکه دخترونوه اش نیزبه عشق خبرگیری ازعمو در دیدارحضوری با آقا رضا حضور فعالی داشتند.

داود دردفع متجاوزآن هنگام که جوانی پرشوربود به صحنه جنگ تحمیلی شتافت ودرحالیکه درکارزار سنگین با مزدوران بعثی بسا افتخارات نصیبش شده بود درمورخه 27/2/1365 به اسارت دشمن درآمد وآنگاه برای تحمل ضرب وشتم وبسا سختیها به اردوگاه شماره 9 صدامیان انتقال یافت.ازآن پس بواسطه صلیب سرخ داود با خانواده اش ارتباطاتی داشت ونامه نگاری میکرد……
آقای فریدون مرادخانی عضو فعال و مرتبط با انجمن نجات که دریک دهه گذشته در راستای رهایی برادرش ازهیچ کوشش وتلاشی فروگزار نکرد درملاقات با آقا رضا درخصوص وضعیت برادرش دراردوگاه شماره 9 صدام گفت: " بله داود ازبدواسارتش ازطریق صلیب سرخ جهانی با ما ارتباط داشت وفی مابین ما نامه رد و بدل میشد ودرهمین حد خشنود بودیم که داود زنده است وامیدوارکه روزی سرفرازانه به وطن بازخواهد گشت.
 پس ازتوافق صلح طرفین جنگ حوالی 1369 بود که خبررسید که تبادل اسرا صورت خواهد گرفت وخوشبختانه دراین ماجرا ما نیزعزیزمان را درآغوش خواهیم گرفت. بیان آن خاطرات تلخ برای من آزاردهنده است چرا که چشم انتظاری ما ثمری نداشت وبساط جشن وشادمانی که برای بازگشتش تدارک دیده بودیم به گریه و زاری من و سایر اعضای خانواده ام تبدیل شد وازقضا بواسطه یکی از آزاده ها که از اردوگاه شماره 9 صدام که با داود هم بند بود خبردارشدیم که داود دریک معامله کثیف صدام و رجوی طعمه وطن فروشان شد وبه اسارتگاه اشرف آنجا که مطلقا با خلقیات برادرم سنخیتی نداشت انتقال یافته است وبه اسارتی خفتبار درآمده است که طبعا برای ما مایه سرافندگی بود و هست و خواهد بود مگرآنکه داود بتواند با یک تصمیم قاطع به رجوی یک نه قاطع وکوبنده بگوید وبه وطن وآغوش خانواده اش بازگردد".
دراین هنگام آقای رضا رجب زاده وارد بحث شد وخطاب به آقا فریدون گفت: " حقیقت خیلی دوست داشتم شما را ببینم وچندبارهم ازآقای پوراحمد درخواست کردم که چنین دیداری را با شما وخانواده محترم تان تدارک ببینند چونکه ذکرخیرشما را زیاد شنیده بودم وهمچنین صدای شما را ازپشت سیم خارداراشرف که به داود وسایرین پیام می دادید زیاد شنیده بودم واصلا درجمع ما شما وفعالیت شجاعانه شما خیلی مطرح بود ودرعوض مسولین سرکوبگرما نیزازحضورخانواده ها خصوصا شخص شما خیلی هراس داشتند وهمیشه ضمن فحاشی به شخص شما می گفتند: "باز اخوی داود آمده ودارد علیه ما روشنگری میکند "
عضوجدید رها شده ازتشکیلات مافیایی رجوی درادامه گفتند: "من شکی ندارم که باهمت تحسین برانگیز شما وسایرخانواده های اعضای گرفتاردرفرقه رجوی برادرشما وسایراسرا انگیزه دوچندان برای گسستن ازجهنم رجوی را خواهند داشت وامیدوارم به زودی زود دوستان سابقم ازجمله داود بتوانند با تامل بیشتربرای همیشه خود را ازچنگال رجوی رهانیده وبه دنیای آزاد وکانون پرمهرخانواده که این روزها خودم دارم پس از27 اسارت شیرینی آنرا تجربه میکنم ؛ بازگردند."
درخاتمه این دیدارصمیمانه آقای فریدون مرادخانی ضمن تقدیر و تشکراز زحمات انساندوستانه مسول انجمن برای آقا رضا نیز آرزوی موفقیت روزافزون درکنارخانواده اش کردند و ابراز امیدواری کردند که با اضمحلال نهایی فرقه رجوی درعراق عزیزشان را درآغوش خواهند گرفت.
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا