از دل حمایت از ارتش باصلاح آزاد سوریه بود که داعش نیرو گرفت!

فرقه ی رجوی از اینکه پیشرفتی در تضعیف و نابودی دولت سوریه نشده، سخت بیتابی میکند وروزی نیست که سیمای ضد آزادی وسایر رسانه هایش مطلبی درشرح پیروزی های این ارتش قلابی حرف هایی نزند و کاغذی سیاه ننماید!
اگر ما خبرهای دروغین پیروزی های این ارتش ترکیه ساخته وغرب پرداخته را که توسط رسانه های باند رجوی منتشر میشود قبول کرده و با آمارهایی که راسا ویا توسل به رسانه های غربی متعلق به 1% مرفهین بی درد بنمایش گذاشته میگردد، ملاحظه خواهیم کرد که با حساب آنها نباید چیزی از اراضی سوریه درتصرف ارتش این کشور ومیلیشیایی مردمی آن باشد که عملا میبنیم اینطور نیست وجریان تاحدودی برعکس است!
مجموع اخبار های دریافتی ازاین رسانه ورسانه های تک وتوک آلترناتیو که وظیفه ی سنگینی دربرابر این رسانه های سلطه گر جهانی بعهده گرفته اند، نشان میدهد که این نیروهای بشار اسد و مدافعان مردمی سوریه هستند که سمت وسویی رو به پیشرفت داشته ومثلا موقعیت بهتری نسبت به سال گذشته در تسلط به مجموع  امور سوریه دارند که البته مجاهدینی که از این رسانه های مسلط جهانی دلسوزانه تر؟!عمل کرده وبا اعلام پیروزی های هر روزه برای ارتش آزاد سوریه، مطلقا صحبتی از پیروزی های اسد بمیان نیآورده وخود را کاسه ی داغ تر از آش نشان میدهند!
مافیای رجوی این بار کوشیده است که از نظر مساعد فرانسوا اولاند نسبت به ارتش آزاد! سوریه کمک بگیرد! غافل ازاینکه این رئیس جمهور فرانسه ودیگر مسئولان اروپایی همان نیستند که اسلاف شان بوده وبطور نسبی هم که شده دربرابر قلدری های آمریکا مقاومت کرده وگاها استقلال رای نشان میدادند.
درحالت حاضر تقریبا اکثر روسای جمهور ویا نخست وزیران اروپا موجودات ضعیفی هستند که با یک چشم غره ی مقام آمریکائی برروی تمام قولها وقرار مدارهایی که با دیگر کشورها وحتی مردم خود بسته اند، میزنند!
بدین ترتیب رهبران بی جربزه ی اروپائی، به زوائد وادوات حاکمیت آمریکا تبدیل شده اند ولاجرم اظهار نظر آنها ازاعتبار چندانی برخوردار نیست تا بموجب آن، مجاهد نماهای ما ازاین اعتبار نداشته استفاده کرده ودرصدد مستند کردن وبااهمیت جلوه دادن اخبار منتشره ی خود باشند!
درخبری از رسانه های رجوی با تیتر " فرانسوا اولاند: اگر از ارتش آزادی حمایت کنیم می‌توانند پیروز شوند " چنین آمده است:
" فرانسوا اولاند در مصاحبه مطبوعاتی مشترکی با رجب طیب اردوغان در پاریس گفت: نوعی رابطه میان داعش و رژیم سوریه وجود دارد. نوعی هم‌پیمانی میان آنان هست. رئیس‌جمهور فرانسه همچنین گفت: «ما تصمیم گرفتیم ارتش آزادی سوریه را آموزش دهیم و از آن پشتیبانی کنیم. در این رابطه با اردوغان صحبت کرده‌ایم چرا که ما اطمینان داریم اگر از اپوزیسیون دموکراتیک یعنی ارتش آزادی سوریه حمایت کنیم آنها می‌توانند پیروز شوند ".
چرا و بموجب کدام سند معتبر ادعا شده که نوعی روابط وهم پیمانی میان داعش وحکومت سوریه وجود دارد؟
حکومت سوریه – با وجود تمامی انتقادات ریز ودرشتی که میتوان به آن کرد- لااقل ازگذشته های دور ثابت نموده که یک حکومت عرفی است وهرگز مشاهده نشده که منافع اش را با  منافع گروه های تکفیری پیوند زند ودارای سابقه ی همکاری با این نوع گروه ها نبوده است!
اگر اینطور است که حتما هست، چگونه است که تلاش میشود بین این دو وصله ی ناچسب، ارتباطی تعریف شود وآیا این نوع برخورد قابل تامل نیست؟
در این مورد خاص باید گفت که علت العلل تمامی این ادعاهای آمریکا و نوچه های اروپایی واسلامی اش که فرقه ی رجوی به سخنگوی بد بخت وهیزم کش وبشدت جدی آن تبدیل شده، علیرغم پرراز ورمز بودن ظاهری اش کاملا روشن است:
جنایات داعش مردمان اقصی نقاط جهان را به شگفتی کشاند ونفرت شان را برعلیه آن براگیخت ودفاع علنی ازآن برای هرکشور وگروهی مشکل ساز شد وبنابراین سازندگان داعش باین نتیجه رسیدند که دفاع آشکار ازاین موجودیت وبربریت بنام داعش، دارای هزینه های گزافی است وباید راه کارهای دیگری را انتخاب نموده ومردم را نگذاشت تا به کنه قضیه بیشتر از آنی که واقفند، پی ببرند!
پس با جاروجنجال های زیاد ائتلاف داعش بوجود آمد که هم اعلام برائتی ظاهری ازآن گردد وهم درخفا بتوان با کمک تبلیغات سنگین رسانه ای این شک وتردید های اساسی جهانیان را برطرف کرد وضمن آن وقدم به قدم به هدف اصلی خود که همانا تجزیه ی سوریه است حرکت نمود!
دراین راستاست که باید بمردم قبولاند که دولت سوریه شیطانی است که ازداعش حمایت میکند وبنابراین تصرف وتجزیه ی سوریه برای شکست داعش ضروری است ویا بعبارت دیگر، راه سرکوب داعش ازراه سرنگونی حکومت سوریه میگذرد!!
یعنی ای مردم! بدانید وآگاه باشید که ما بخاطر رفع خطر داعش بوده که مجبور به سرنگونی حکومت بشار اسد هستیم وگرنه اگر داعش نبود، ما چه کاری با بشار اسد داشتیم. لعنت به این داعش که ما را برآن میدارد که حکومت بشار اسد را سرنگون کنیم؟؟!!
خواننده ی عزیز!
آیا برای شما بحد کافی روشن شد که سازمانی که خود را مجاهد میداند، درچه بازی کثیفی شرکت کرده است؟
به مسئله ی ارتش آزاد سوریه که میرسیم، باید گفت که اتفاقا گروه های تکفیری ازدل این ارتش آزاد بوجود آمد واینها بعنوان نخستین جریان درصدد تجزیه ی سوریه بودند وچیز مبهمی در این مورد وجود ندارد!
اما باید این ارتش متلاشی شده را بهانه کرد تا بطور غیرمستقیم وازطریق آن وبا بهانه های مختلف، داعش را تقویت وتجهیز کرد!
 حتما بیشترشما از کمک های جبهه ای این ارتش آزاد به داعش ودیگر تکفیری های مشغول به قتل عام مردم سوریه و نابود کردن زیر ساخت های آن، اطلاع دارید ومیدانید که ساختار یا وضعیت این ارتش آزاد بگونه ای بوده که همواره بطرف وبسود داعش خونریزی کرده وهر ازچند گاهی با انشعاباتی بنفع داعش، تنور این منفورترین چهره ی تکفیری را گرم نگه داشته است!
امروز تعداد زیادی از رزمندگان این ارتش آزاد، درصفوف داعش حضور دارند واین خونریزی یک طرفه بنفع داعش ادامه دارد!
با این وجود آیا نباید این نتیجه را گرفت که علم کردن آشکار ارتش آزاد، بمنزله ی تقویت نهائی داعش است؟؟!!
سعید
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا