زن در ایران یا زن در فرقه ی رجوی؟ کدام یک به دنبال آزادی یواشکی است؟

از روزی که کمپینی به نام آزادی های یواشکی در فیس بوک به راه افتاد، بحث داغ حجاب اجباری درایران بار دیگر در میان شبکه ها و محافل فرهنگی و اجتماعی شکل گرفت. تصاویر زنان ایرانی در کنار کوه و دریا و داخل رستوران و پارک و دیگر مکان های عمومی، با روسری برداشته در شبکه های اجتماعی منتشر شد. نگاهی به این تصاویر نشان می دهد که برداشتن حجاب در ایران کار چندان دشواری به نظر نمی رسد. حجم انبوه تصاویر و احساسی که از طریق فرد درون تصویر به بیننده منتقل می شود نه تنها حس خفقان و فضای بسته را نشان نمی دهد بلکه نوع پوشش و لباس های زنان و دختران درون عکس ها هم بیان گر فضای چندان بسته و خفقان اجتماعی در ایران نیست. این تصاویر را مقایسه کنید با زنان درون پایگاه های مجاهدین خلق در عراق و حتی در پاریس پایتخت دمکراسی در فرانسه.
زنان گرفتار در فرقه ی رجوی، بنا به روایت شاهدان عینی یعنی زنان جدا شده از این سازمان، تبدیل به انسان هایی خالی از تعریف زنانگی شده اند. آن ها انسان هایی هستن که به زعم خود شخص مسعود رجوی ؛ پیچ و مهره های ذهنشان را در اختیار مسعود رجوی قرار دادند تا به اصطلاح سازمان اصلاح شوند و به صورت تمام عیار به خدمت رهبری فرقه در آیند. این ساز و کار تنظیم پیچ و مهره ها در کیش شخصیتی رجوی چنان پیش رفت که از زن رباتی ساخت که تماما خالی از روح شد و حتی جسم خود را در اختیار رهبر فرقه قرار داد. (براساس خاطرات مهندس لطف ا.. میثمی اصطلاح تنظیم پیچ و مهره های ذهن، از قدیم الایام درسازمان کاربرد داشته است و بای شستشوی مغزی افراد به کار برده میشده معادل این واززه در زبان انگلیسی manipulation می باشد.)
مطالعه ی مصاحبه و خاطرات زنان جدا شده از این فرقه، گواه ظلمی است که طی چنددهه بر زنان عضو فرقه ی رجوی رفته است. ظلمی که نه تنها شامل حجاب و حتی پوشش اجباری یعنی یونیفرم ها و روسری های یک شکل و یک رنگ می شد، بلکه ازدواج و طلاق اجباری، کار اجباری، گزارش روزانه ی افکار و رؤیاها به صورت اجباری، شرکت اجباری در نشست های شستشوی مغزی، بیرون آوردن رحم و نهایتاً رابطه ی جنسی اجباری با شخص مسعود رجوی… را نیز در بر می گیرد.
حال، همه ی موارد بی شمار نقض حقوق زنان درون قرارگاه های مجاهدین خلق و گزارش ها و اسناد موجود در این باره را با تبلیغات سازمان در دفاع از حقوق زن مقایسه کنید. رسانه ها و وب سایت های مجاهدین خلق چنان داعیه ی حقوق زن و فمینیسم دارند که هر فرد ناآگاهی ممکن است تصور کند عضویت یک زن در این سازمان فرصتی برای شکوفایی اوست. حال آن که حقیقت درونی سازمان، جایی برای افسردن و پژمردن ذات زنانگی زن است.
در حالی که زنان درون سازمان حق انتخاب رنگ روسری خود را ندارند و با هر گونه لوازم آرایشی بیگانه هستند مریم رجوی در بیانیه ی ده ماده ای که برای آینده ایران طرح می کند حق انتخاب نوع پوشش برای زن ایرانی قائل می شود. بدین ترتیب این پرسش از وی مطرح می شود که آیا زن مجاهد همان زن ایرانی نیست؟
البته که زن مجاهد ایرانی است و دارای هویت اصیل زن ایرانی است ولی کیش شخصیتی مسعود و مریم رجوی وی را از این هویت خالی کرده است. زن مجاهد ابزاری است در دستان رجوی ها برای بهره برداری تبلیغاتی و ارضای نیازها و جاه طلبی های رهبری. اگر زن ایرانی در گوشه و کنار جامعه می تواند حجاب از سر بردارد و با هر رنگ و نوع  لباسی ظاهری شود زن مجاهد حتی نمی تواند برای گرفتن یک عکس یادگاری لباسی متفاوت با یونیفرم نظامی داشته باشد.
مزدا پارسی
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا