سقوط نیابتی علیرضا خالوکاکایی تا ته چاه خیانت و خباثت!

او که با یا بدون توجه به عواقب بعدی سخنانش، علاقمندی خاصی نشان میدهد که نوشته هایی در رسانه های رجوی منتشر کند، درراستای اعلام چاکری به درگاه ارتجاع منطقه ودر همسویی با مریم تابان، آنقدر پیشرفته است که خیزش مردم یمن برعلیه جور وجنایت حکومت سرنگون شده ی آن کشور و حملات کور هوایی بیشرمانه  وجنایتکارانه ی رژیم سوپر ارتجاعی آل سعود را " مبارزه با رژیم ایران" بنامد، اخیرا هم نوشته ای با تیتر " سیلی آتشین بر بناگوش امپراطوری تار عنکبوت "  دررسانه های رجوی ها منتشر کرده که لازم دانسته شد با بیان پاره ای از درافشانی های ایشان، نکاتی درمورد آنها مطرح گردد.
درنوشته ی او آمده است:
"… به سراغ وزارت خارجة خلیفة ارتجاع برویم. «توسل به اقدامات نظامی علیه یمن که درگیر بحران داخلی و مقابله با تروریسم می‌باشد موجب پیچیده‌ تر شدن اوضاع و گسترش دامنه بحران و از دست رفتن فرصت ها برای حل و فصل مسالمت‌آمیز اختلافات داخلی یمن خواهد شد".
من که دراین بیانیه ی وزارت خارجه ی ایران چیز جنگ طلبانه و مغرضانه ای نمی بینم و درنگاه اول نقل این سخنان ازطرف یک پادوی رجوی را بیمورد میدانم و می پرسم که  بجای طرح این نظرات اصولی ازطرف وزارت خارجه، چه واکنش دیگری لازم بود که شما بعنوان افراد غرق شده درخیانت به منافع ملی را راضی کند؟!
به اظهار نظر برون مرزی! این گماشته ی رجوی توجه فرمایید:
" حسن نصرالله، سرکردة حزبالشیطان و سوگلی ولی فقیه در لبنان: «ما نمی‌خواهیم فتنه‌انگیزی شعله‌ور شود ما به‌دنبال اینها نیستیم ما می‌خواهیم یک کم صبور باشیم تحمل کنیم و از این مرحله بگذریم".
اولا آقای حسن نصراله حرف خشن وجنگ افروزانه ای نزده وثانیا او نماینده ی حزبی است که درمجلس وکابینه ی لبنان حضور داشته و بین تعداد کثیری ازمردم لبنان محبوبیت خوبی دارد وشما پادوهای رجوی، با ایراد این چنین توهینی به او وسازمان مربوطه اش، دراصل به دولت وحاکمیت لبنان توهین میکنید که تنها با رضایت اسرائیل وارتجاع منطقه مواجه میشود وهیچ وجدان شریفی به دسته وگروهی که به شایستگی ازکشور خود دفاع کرده و با مقاومت درمقابل تجاوزات رژیم اشغالگر صهیونیستی نمره ی عالی کسب کرده، ازلفظ " شیطان " و… استفاده نمیکند!
حزب اله لبنان یک مانع عمده ی دست درازی های اسرائیل درمنطقه است وحضورش درلبنان درخدمت استقلال آن کشور قرار دارد که اعضای فرقه ی رجوی با کوبیدن ولجن آلود کردن آن، خدمتی جز به اسرائیل نمیکند و دشمنی ای جزبا مردم لبنان انجام نمیدهد!
دوباره میخوانیم:
" شرکت ده کشور، به رهبری عربستان، در عملیات «توفان قاطع»، و موج حمایت‌های جهانی از آن، از یک سو نشاندهندة این است که دیگر کارد به استخوان تحمل جامعة عربی و جهانی رسیده و از دیگر سو حقانیت و ضرورت اتخاد یک «استراتژی قاطع» را در برابر منویات سلطه‌جویانه و بنیادگرایانة آخوندها نشان می‌دهد ".
ماهیت حرکاتی که تحت رهبری سعودی های مرتجع – اشغالگر تاریخی اراضی یمن و جلاد ده ها هزار نفر ازاهالی کربلا دراوایل قرن گذشته است – احتیاج به توصیف چندانی ندارد!
آیا شما گماشتگان وفادار رجوی، که خود را سخنگوی انحصاری اسلام " حسینی" معرفی میکنید، دربررسی های تاریخ معاصر – اگر عادتی بدان داشته باشید- متوجه نشده اید که همین وهابیت حاکم برعربستان درحوالی سال های 1920 به کربلا حمله کرده وتمامی نفوس ذکور این شهر را ازدم تیغ گذرانید که مثلا ریشه ی کفر (شیعه) را بخشکاند وحرمین را ویران نمود تا شیعیان بدر رفته ازاین نسل کشی مهیب، قادر به زیارت قبور متبرکه نباشند؟
اگر میدانید که با این حمایت های خود ازحکام خونریز عربستان دست به جنایت میزنید وخود را شریک جرم آنها درشیعه کشی های تاریخی میکنید واگر نمیدانید- که بهتر است اینطور باشد- چرا وارد مباحثه ای میشوید که صلاحیت آنرا ندارید؟
ائتلاف مورد حمایت وافتخار شما کشک است! چرا که همه ی این دولت ها درپی گرفتن پول های بی صاحب عربستان بوده ودر صدد رفع قسمتی ازمشکلات اقتصادی خود هستند و پرواضح است که عربستان ظرفیت دائمی تغذیه ی مالی این کشورها راندارد وبنابراین برروی این عملیات بدعاقبت حساب چندانی بازنکنید!
اشغال یمن توسط ائتلافی که شما زندگی تان را به سرنوشت این ائتلاف شکننده سپرده اید، تنها ازطریق زمینی ممکن است ووارد شدن به آن کشور، حکم گرفتاری درباتلاقی ژرف دارد وممکن است که این باتلاق خود حکومت عربستان را هم بلعیده ونوش جان کند!
به قسمت دیگری از بحثی که خالو کاکایی وارد آن شده، توجه گردد:
" رشد بادکنکی و دمیدن در تنور اقدامات نظامی در عراق، سوریه، و اخیرا در یمن، در خلال مذاکرات اتمی امر پوشیده‌یی نیست. ناگفته پیداست نه نشان قدرت و هیمنه که بیان ضعف و استیصال است. به قول پاسدار شمخانی اگر رژیم در عراق و سوریه خط نبندد باید در شهرهای بزرگ ایران خط ببندد (به زبان واقعیت یعنی پیه قیام را به تن بمالد) ".
ما چیزی بنام رشد بادکنکی را مشاهده نمیکنیم که درمخیله ی این حلقه به گوشان رجوی وجود دارد!
اصل موضوع عبارت ازاین است که اسرائیل وعربستان ونوکران داخلی آنها فکر میکنند که ایران خلاص شده از بحث و تنش های هسته ای، دارای آن پتانسیل هست که درطی چند سال و باعزم ملی محکم وپر حوصله، انقلاب صنعتی خود را انجام داده وبه کشور بی همتایی درمنطقه تبدیل شود که قدرت های جهانی منافع خود را درتعامل هرچه بیشتر باایران دیده و توجه کمتری به این پادگان های نظامی خود که فعلا نام اسرائیل وعربستان، دارند، بنماید!
بخصوص اینکه حداکثر تا یکصد سال دیگر نفتی درعربستان بی آب وعلف وجود نخواهد داشت که قدرتمندان بخواهند نازشان را بکشند وایران برعکس با بالا بردن توان صنعتی خود، در صنایع مس و…، حرف اول جهان را میتواند وباید بزند!
با این حساب ریشه های دلواپسی اسرائیل وعربستان را درک کردید؟؟
دیگر اینکه شما درطول این سه دهه نشان داده اید که شناختی ازمردم ایران نداشته اید وبنابراین قول قیام از طرف آنها را، هم به معده ی شریف خود وهم دلواپسان منطقه ای ندهید که مسلما مقبول نخواهد افتاد!
اگرباره میخوانیم:
"… عملیات «توفان قاطع» نشان داد که تنها راه حل در برابر اختاپوس بنیادگرایی فقط و فقط قاطعیت است. بطور قطع این امر تأثیرات استراتژیک خود را در مذاکرات اتمی، سوریه، عراق، یمن و نیز تمام معادلات مربوط به رژیم خواهد گذاشت ".
فعلا این " توفان قاطع" کاری جز کشتن کودکان وزنان وپیرمردان ونابودی صنایع غذائی و… مردم یمن نکرده وممکن است که در" صفرا فزودن اسکنجبین"، عزم مردم یمن را برای کسب استقلال وآزادی بیشتر جزم تر نماید!
ملاحظه هم فرمودید که این بمباران های کور، کمکی به عاملان آن که اسرائیل را هم پشت سرخود دارند نکرد که بتوانند مذاکرات هسته ای موجود را برهم زند!
درواهمه ازتعاملی که ممکن است بین ایران باقدرت ها روی دهد، فرقه ی رجوی مرگ خود را ملاحظه کرده و هشدار تب آلود وهزیان گونه ای میدهد:
" دل بستن به رشد بادکنکی، دریوزگی «شیطان بزرگ» برای دست یافتن به توافق اتمی و… چیزی نیست جز سرپوش گذاشتن بر حتمیت قیام و به عقب انداختن ساعت سین سرنگونی. این رژیم رفتنی است و باید برود. اینک زمان وزیدن توفان‌های سهمگین و آتشین قاطعیت بر امپراطوری تارعنکبوتی خلیفة برآمده از تاریکنای قرون وسطاست ".
آنچه گذشت نشان ازمقام وموقعیت ایران آتی را بنمایش گذاشت و رشد بادکنکی ای درمیان نبوده وآنچه بوده نشان ازآن دارد که جناح های معقول ترقدرت ها هم صلاح خود رادرتحمل ایرانی که روزی برتری قطعی صنعتی اش براسرائیل ظاهر خواهد شد وتحلیل آینده ی عربستانی که فوقا ترسیم شد، پیش بینی میکنند که البته این تحلیل واقع بینانه ی آنها بافراز ونشیب هایی صورت عملی خواهد گرفت!
حمید
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا