مرتضی نامور هم ازجمله کسانی است که وارد میدان شده تا نگذارد خاطره ی درحال فراموش شدن میتینگ ضدملی و باب دل صهیونیزم وارتجاع جهانی ویلپنت پاریس از اذهان زدوده شود!
این هموطن بیچاره!هم مثل کسان اندکی که از ماجرا اطلاع دارند، میداند که برپایی این هیاهو خرج زیاد داشت وحیف است که باین راحتی دست آوردهایش؟! ازبین برود.
تیتر نوشته ی او که دررسانه های رجوی منتشر شده: " عظیمترین اجتماع ایرانیان آزاده در تبعید " نام دارد که با یک گنده گویی بزرگ آغاز میشود:
" عظیمترین اجتماع ایرانیان آزاده ودرتبعید، که میتوان حتی آن را بزرگترین تجمع یک نیروی سیاسی که در خارج ازسر زمین مادری خودش به درمیبرد، چه به لحاظ کمی و چه از منظر کیفی، برگزار شد ".
کمترین تعداد شرکت کننده در این تجمع فراملیتی، ایرانیان بودند و درمیان شرکت کنندگان آن خارجی، رونق ونمودی نداشتند.
ازسوی دیگر، این تجمع بعلت حضور سازمانگرانه ی سازمان جوانان یهود درفرانسه و… چندان هم یک اجتماع " دور ازوطنی" شمرده نمیشد!
آقای نامور مینویسد:
گاهی انسان به دلیل قرارگرفتن و یا شامل شدن در کانون یک مساله از عظمت کاری که در شرف انجام است غافل میشود، واقعیت داستان این است که جنبش آزادیخواهانه مردم ایران تحت رهبری تنها نیروی بازمانده و سرپا، آزادی کشورش ایران را میخواهد…"
یعنی میخواهید بگویید که بعلت قرارگرفتن درداخل جنگلی که درختان آن همان پناهندگان 72 ملتی که کشورشان توسط امپریالیست ها به خاک سیاه نشانده شده وجوانانش مجبور به جلای وطن بوده اند، مانع دید شما شده اند؟! و نتوانستید میزان عظمت این افتضاح مسعود رجوی رادریابید؟!
درجواب به قسمت های آخر پاراگراف باید پرسید که درکدام عمل وکنشی بوده که مردم، رهبری خود را به فرقه ی رجوی- گویا بعنوان تنها یازمانده نگهبان آزادی؟!- سپرده اند؟!
چرا چرند میگویی ومردم را متهم به بلاهت ناکرده میکنید؟
آقا مرتضی در نمایش نمونه واری ازادبیات خاص رجوی مینویسد:
"…عربدههای فرامرزی این دیو بدسگال دامن و گریبان سایر مردم منطقه خاورمیانه را نیز گرفته و روزی نیست که از پس جنایتهای او مردم در گوشهکنار منطقه خاورمیانه به خاک و خون کشیده نشوند و به سختترین و سنگینترین بهاء، تاوان توسعهطلبی ارتجاعی این عفریت ضد تاریخی را نپردازند، بطورخلاصه این است وضعیت اسفباری را که ابتدا توسط خمینی، گریبان ما ایرانیان گرفت و در بیش از سه دهه با زمینهسازیها و سکوت اربابان استعماری، رشد نمود و اینک چون غدهای متعفن و چرکین کشورهای دیگر منطقه را آلوده کرده است ".
یعنی قبل ازحضور آیت اله خمینی در رهبری مبارزات مردم ایران، ابدا خونی درمنطقه ریخته نمیشد؟!
یعنی فلسطینی ها را حکومت فعلی ایران نسل کشی کرد ویا درگیری های خونین ومداوم چند دهه ای مردم لبنان که در 20 سال پیش از ایجاد جمهوری اسلامی بوده، کار حکومت ایران بوده است؟!
من به جنایات اندکی بعنوان مشتی ازخروار اشاره کردم وفقط کافی است که این مسئله را که درتمامی این حق کشی های منطقه ای، امپریالیزمی دست اندرکار بوده است، مطرح کنم که شما توقع حمایت ازآنها داشته و از کم کاری و سکوت آنها گله مندید ونمیدانید که اینها تمام بلایای درخور توان خود را برسر ما آورده اند واگر شما کمبودی دراین اقدامات ضدبشری شان ملاحظه میکنید، آنرا بحساب " مماشات " نگذاشته وگناهش را به توازن نیروی جهانی بگذارید و دراین مورد خاص، امپریالیسم را ببخشید!
آقای نامور پس از رجز خوانی های طولانی وادای چند باره ی "حق رهبری " که وظیفه ی فرقوی وتشکیلاتی اوست، چنین مینویسد:
"… مقاومت ایران وایرانیان آزاده… نشان دادند که پیام سرنگونی پدرخوانده داعش در ایران. پیامی بینالمللی و جهانی است که در کانون آن نیرویی متشکل و رزمنده و بی تزلزل وجود دارد، مقاومتی که علیرغم تمام کشتارها و دسیسهها و توطئه ها و خیانتها، با تکیه به اراده انسانهای آگاه و با رهبری زنى مسلمان، دریک روند خونبار و درعینحال غرورانگیز، سی پنج سال بدون لحظهای فترت ادامه داشته همچنان سرفراز و خروشان، مرزهای غیرقابل تصور در ایستادگی در برابر ارتجاع و روشنگری در برابر استعمار را درنوردیده است…".
پدر خوانده داعش، امپریالیزم وصهیونیزم ووهابیت بوده ودراین میان افسران بعثی همکار شما و اوضاع خاصی که عمدتا براثر حملات نظامی ائتلاف بوجود آمده، بعنوان حامی و ترویج وتشدید فعالیت های ضدبشری آن نقش بزرگی دارند و پرواضح است که ایران دراین معادلات جایی نمیتواند داشته باشد وما بخوبی ازنقش منافقانه ومزورانه ی شما در خارج کردن اربابان ومتحدان خود از زیر این اتهام سنگین، آگاهیم.
درمورد این رهبر وزن مسلمان باید گفت که او موجودی بی اراده است و تماما منویات خبیث شخص رجوی را به اجرا درمیآورد!
به مسلمانی اش هم که توجه کنیم، کارهایش در برهم ریختن اساس خانواده ها در داخل مناسبات رجوی و ترتیب دادن رقص رهائی و مباشرت در ازدواجهای فله ای و… بحد کافی میزان تعهدش را به اسلام نشان میدهد ولازم به توضیحات شما نبود!
دوباره ازآقای نامور میشنویم ومیخوانیم:
" بیتردید حرف آخر را مردم ایران خواهند زد و سرنگونی ارتجاع حاکم در ایران به همت آنها و مقاومت تاریخساز آنها به ثمر خواهد نشست و مردم شایسته ما شاهد آزادی را در آغوش خواهند گرفت، انجام موفقیت این اکت بینظیر و راهگشا بر آحاد عاصی و معترض ملت ایران، معمار بزرگ این مقاومت مریم رجوی، «شورای ملى مقاومت»، «مجاهدین خلق ایران» در سراسر جهان بخصوص در «لیبرتی»، زندانیان سیاسی در ایران، و خلقهای منطقه مبارک باد ".
بله حکومت ها بشرط عدم دخالت نیروهای قلدر وسلطه گر خارجی با کودتاه،انقلاب های مخملین و…، توسط مردم تغییر و تعیین میشوند. اما شما که خودرا " مقاومت" نامگذاری کرده اید، درمجموعه ی مردم ونیروهای پیشرو آن حضور ندارید و وبنا بر خصلت وعملکرد سه دهه ای خود، تنها نقش اندکی درانقلابات مخملین ومخصوصا کودتاها وحملات نظامی خارجی ممکن است داشته باشید ولاغیر.
اما درمورد لیبرتی نشینان میبایست برقراری این میتینگ را به آنها تسلیت میگفتید که این میتینگ، هم کمکی به ادامه ی فریب آنها بوده وهم پول های باین سادگی به هدر رفته میتوانست آنها را ازجهنم لیبرتی خارج سازد.
سعید