فروغ جاویدان یا دروغ و دجالی و اوهام رجوی

در سالگرد عملیات جنایتکارانۀ موسوم به «فروغ جاویدان» همۀ جدا شدگان ۶۷ به بعد از فرقۀ نابکار رجوی ادا و اطوارها و دروغهای شارلاتانی و دجالانۀ مسعود رجوی در هر دو نشست توجیهی و جمع بندی (قبل و بعد از این عملیات) را به یاد می آورند که چگونه وی به دنبال کشاندن هزاران جوان تحصیلکرده و یا دانشجو از کشورهای اروپا و آمریکا به عراق و به کشتن دادن بسیاری از آنها و نگهداشتن بسیاری دیگر در اسارت تا همین الان در اشرف و لیبرتی دجالانه و با شارلاتانی کوشید دروغ بزرگ فتح یک شبۀ تهران!! را همچون دروغهای سرنگونی همه سالۀ رژیم!! قابل هضم مغزها و اذهان و دلهای هزاران جوان بیگناه از بهترین وکارآترین نیروهای مردم و کشور ایران نماید و دروغ و فریبی بزرگ را در تاریخ نسل امروز ملت ایران «جاویدان» سازد! و بعد هم به توجیه آن شکست و رسوایی بزرگ و به کشتن دادن بیش از هزار جوان و نیروی بالندۀ ایران بنشیند و بعد از آنهمه ستایش از این عملیات قبل از انجام آن علت شکست را نه خودخواهی و «فردیت» محض خود و طرح و برنامۀ غلط و من درآوردی نظامی و تحلیل و حساب پوچ سیاسی خودش بلکه «جنسیت» یا جیم (گرایش جنسی) و داشتن زن!! توسط افراد جا بزند.

هیچ مبارزه ای از خارج کشور به پیروزی نرسیده مبارزه باید در داخل کشور صورت گیرد… مائو در داخل چین راهپیمایی کرد و جنگید و پیروز شد و موقع حملۀ ژاپن به چین نیز موقتا با رژیم چیانکایچک اعلام آتش بس کرد تا همکار و همدست ژاپن در میان مردم جلوه نکند اما رجوی در اوج جنگ ایران و عراق نه تنها جنگ داخلی را متوقف نکرد بلکه رفت جزء نیروی دشمن شد که من خودم چون در بخش روابط عراق در سازمان کار می کردم به خوبی می دانم که علیرغم تبلیغات بیرونی هر دو طرف، فرقۀ رجوی جزء اطلاعات و ارتش صدام بود و همین یکی از مهمترین عوامل از دست رفتن پایگاه سازمان در ایران شد بطوریکه امروز اصلاح طلبان داخل رژیم به اعتراف خود رجوی در نشست ما در اشرف رهبران مردم شده اند. آخر پیغمبر اسلام هم از مکه به مدینه رفت از مکه به روم و ایران که نرفت تا از آنجا مکه را بگیرد پایگاهش در داخل کشور خودش بود ولی رجوی این هجرت پیغمبر را با آمدنش به عراق مقایسه می کند!!! رجوی در توصیف لیست تروریستی می گفت که «استراتژی سرنگونی پشت آن گیر کرده است»!! در حالیکه مدت حدود ۲۰ سال در اوج عملیات و ارتش و دم و دستگاهش مجاهدین خلق هیچوقت در هیچ لیست تروریستی نبودند پس آن موقع و در عملیات فروغ استراتژی سرنگونی پشت چه چیزی گیر کرده بود؟ برای همین هم رجوی پاسخ دارد می گوید چون آن موقع شما زن داشتید سرنگونی پشت «جیم» (احساسات جنسی) شما گیر کرده بود!! عجب شارلاتانی؟!!… مگر زمان شکست فروغ در لیست بودی؟ پس چرا نتوانستی رژیم را سرنگون کنی؟ خود شکن که آیینه شکستن خطاست!! ولی این یکی هم خودش شکسته و هم آیینه اش!!…

رجوی با عملیات فروغ که آن را بعدا «بیمه نامۀ پیروزی»!! خواند امروز به روشنی می بیند که بعد از ۲۴ سال از آن فاجعۀ خونین و دردناک تاریخ ایران سوگنامه و ختم نامۀ فرقۀ خودش را نوشته است چرا که اکنون با آویختن به دامن سیا و ارتش و دولتهای پیشین آمریکا از طریق شرکتهای لابی سازی و صرف آگهی های پرهزینه تبلیغاتی در مطبوعات آمریکا و اروپا و عراق و تلویزیونهای آمریکا و خرید هزاران وکیل و پارلمانتر اروپایی و آمریکایی و دهها مزدور عراقی برای نگهداشتن هرچه بیشتر اسرای فرقۀ خود در قید اسارت و جلوگیری از فروپاشی تشکیلات سرکوب و شکنجه و به کشتن دادن و تباه کردن هرچه بیشتر وقت و عمر بهترین جوانان و نیروهای کارآمد مردم ایران پایان و فرجام خود و فرقۀ خود ساخته اش را نظاره می کند.

با شکست سرانجام این استراتژی و غلط از آب در آمدن حسابها و شعر و شعارهای جنگ طلبانۀ بیست ساله اش با توافق اتمی صورت گرفته که نتیجۀ تلاشها و مبارزات خود مردم ایران در داخل کشور می باشد و این را به خوبی می توان از خوشحالی و رقص و پایکوبی مردم به دنبال این توافق دید، پایان و فرجام خود و فرقۀ خود ساخته اش را نظاره می کند تا اینکه امروز به جایی رسیده که در سالروز این فاجعه که از قرارگاه اشرفش شروع شد در فرار گاه و نهانگاه امروزش بدون هیچ ظهوری با صدا یا سیما! پیامی داده و مانند «دیکتاتور بزرگ» در فیلم چارلی چاپلین بعد از شکست و از دست دادن تمامی ارتش صدام ساخته و عاریتی اش در اوهام خودش با هذیان گویی فرمان و دستور حرکت به ارتش آزادی و هسته های داخل! و یکانهای فدائی! و خیزش به مردم می دهد!! فکر کرده که اینهمه سالیان حتی در قیام ۸۸ هم مردم منتظر فرمان او مانده بودند!!…

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا