فراتر از گوانتانامو”گوانتاناموی اشرف رجوی”

پای درد دل یکی از قربانیان تشکیلات فرقه ای رجوی

گوانتانامو و ابوغریب دو واژه ای هستند که در ذهن همه انسانها سنگینی می کند و این به دلیل آن است که در آنجا یک نیروی خارجی افراد و تبعه های کشورهای دیگر را محبوس و اقدام به شکنجه های مخوف می کرده است.

شکنجه و بی رحمی از سوی یک نیروی خارجی وقتی بی حد و مرز می شود که عامل شکنجه حس مشترکی با کسی که شکنجه می شود را نداشته باشد و شکنجه تا نقطه ای ادامه یابد که شکنجه گر از ناله و فریاد طعمه خود لذت ببرد و به یک تفریح تبدیل شود و حتی معتاد به آن شود.

اما در نقطه ای دیگر از همین کره خاکی با کمی فاصله از ابوغریب زندان مخوف دیگری به نام قلعه مسعود خان رجوی وجود داشت به نام قلعه اشرف و اینک با تغییر نام به قلعه لیبرتی معروف شده است.

در اینجا بهانه ای به نام نیروی خارجی و بیگانه نبود که طعمه خود را به دام اندازد وشکنجه نماید و از آن لذت ببرد و نسبت به ناله و ضجه آن بی احساس باشد. بلکه اینجا رهبری فرقه بود که نیروهای خود را با انواع ترفندها و سناریوهای خطرناک فرقه ای به بند کشیده و تحت مخوف ترین انواع شکنجه ها قرار میدهد و به شکل های پیچیده ای ازآن لذت می برد.

درگوانتاناموی رجوی شکنجه برای چند چیز و به چند هدف برپاست.

  1. حفظ دیکتاتوری رهبری فرقه
  2. به پا داری سیستم حرمسرایی و لهو و لعب رجوی.
  3. تصاحب مال وجان ونفس مریدان و اعضاء.
  4. برای نفی خانه و خانواده.
  5. برای ممنوعیت حس قومی وعاطفی.
  6. برای ضد ارزش نمودن حس پدرومادرو فرزندی.
  7. برای مالکیت رجوی بر ناموس همه و همه.
  8. برای تهی کردن انسانها از انسانیت و مجبور نمودن آنها به قتل و جنایت و تروریزم و…

درگوانتاناموی مجاهدین به انسانها تحمیل شده و می شود اولین تیررا به برادر خود وبه پدر و مادر خود شلیک کنند.

در زندان رجوی به آدمها تحمیل می شود که به صورت زن و فرزند خود تف کنند و از آنها برائت نمایند و آن رابطه خونی را ضد ارزش تلقی کنند و برای اثبات آن تا انتهای هرمرزسرخی بروند.

در گوانتاناموی مجاهدین آدمها را ته دخمه ای قرار می دادند و لو در خاک را بالای سرآنها قرارداده و آنها را تهدید به مرگ(زنده به گور) می کردند تا از همسر و فرزند خود بگذرند وبه طلاق اجباری رجوی رای مثبت دهند.

درزندان مجاهدین مسئله داران را دسته بندی و طی سناریوهای ساختگی سربه نیست می کنند. به عنوان مثال در پست های نگهبانی افرادی گذاشته می شوند و توسط جوخه های خودی تحت عنوان عملیات دشمن از بین می رفتند و یا با تصادف ساختگی و شلیک خودبخودی و…ازشراین سوژه ها خلاص می شدند.

درگوانتاناموی رجوی 25 تا 30 سال دو برادر یا خواهر را در همان مناسبات کوچک محروم از مکالمه ودیالوگی کوتاه خانوادگی می کنند و این رابطه را جرم و گناه نابخشودنی می دانند و این نقض مینیمم های حقوق بشراست.

درگوانتاناموی مجاهدین بهره کشی و استثمار آدمها امری است عادی و در خدمت امیال رهبری فرقه است  و در این مسیربه شیوه ها وتاکتیک های ضدانسانی متوسل شده اند.به طور مثال رقص رهایی زنان شورای رهبری برای تامین لذت رجوی.

در اسارتگاه رجوی تمامی ازدواج های شرعی و قانونی که خارج از حیطه رجوی انجام گرفته است لغو وباطل می شود و ابتدا در سالهای 64 تا68 ازدواج ها طبق فتوای رئیس زندان یعنی رهبری عقیدتی فرقه صورت می گیرد تا رجوی دست پر داشته باشد و بگوید من دادم و هروقت هم بخواهم پس می گیرم. ونهایتأ همین یک جرعه زندگی نیم بند راهم در سال 68 می گیرد و به طور کامل زندگی مشترک را باطل می کند به جز برای خودش!!!

واقعیت این است اگر دیوارها و درختان و بلوکها و آجرها و صندلی و میزهای درون اسارتگاه اشرف و لیبرتی به سخن آیند یک جمله بیشتر ندارند و آن اینکه اینجا فراتر از گوانتاناموست.

عمق گوانتانامو و ابوغریب هرچه که باشد اشرف و لیبرتی هزاران مترزیر آن خط است.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا