نسل انقلاب در اسارت ذهنی و عینی فرقه مخرب رجوی – قسمت پایانی

عملیات موسوم به فروغ جاویدان علیرغم وعده فتح 38 ساعته تهران ازطرف رجوی به سختی شکست خورد. کشتی به گل نشسته ارتش کوچک صدام رجوی با بجا گذاشتن انبوهی کشته و زخمی دراطراف اسلام آباد وتنگه چهارزبر مفتضحانه به خاک عراق گریخت.جای خالی یاران کشته شده درآسایشگاه ها بدجوری تو ذوق میزد همه از خود می پرسیدند چرا و چه باید کرد؟ مدتی بعد جواب خود را از رجوی گرفتند: "طلاق وانقلاب " رجوی خائن درجلسه جمعی که بعد ازعملیات موسوم به فروغ جاویدان برای اعضای باقی مانده گذاشته بود علت شکست درعملیات را نه نظامی بلکه ایدئولوژیک تحلیل کرد! وگفت باید همسر و فرزند را طلاق داد تا بتوان با بیرون کردن عشق همسر و فرزند از عمق وجود و جایگزین نمودن مسعود و مریم جنگ صدبرابر و سرنگونی محقق گردد.انقلاب مریم آغاز شده بود که اصل آن تحمیلی وشعارش پذیرش هژمونی مریم یا اخراج ازسازمان بود.درگام بعد درب خروج هم گل گرفته شد تا توهم انتخاب آزاد از ذهن اعضا پاک شود.
دیگر خواب و خوراک، شب و روز لحظه مره زندگی افراد انقلاب مریم شده بود.توانمندی خلاقیت،استعداد و نقطه نظرفردی با پوش فردیت متعفن وگندیده بایکوت شد وبا گرفتن امضاخون ونفس که جان، وقت وانرژی اعضا را درحریم رهبری قرارمیداد ذهن و ضمیرآنها رابه اسارت گرفته و بر ان غل و زنجیر زدند.
دیگرکلماتی مثل: چرا،چگونه،چطور،چه وقت،کجا وکی ممنوعه اعلام شد.سیاست مشت آهنین وزندان ابوغریب جای بحث ومنطق واستدلال را گرفت اعضای معترض وخواهان جدایی به گرفتن سردوشی پاسدار رژیمی و مزدور وزارت اطلاعات مفتخرشدند.چاپلوسی،تملق،دروغ،نیرنگ،فریب،جاسوسی وراپورت دادن دوستان بعنوان ارزش وشاخص انقلابی گری وبینه انقلاب مریمی معیار صلاحیت برای احراز رده،منصب ومقام قرارگرفت. به هریک ازاعضا یک دفترچه سیمی کوچک داده شد تا لحظات خلوت خود را درآن بنویسند تا بدین وسیله اعماق ذهن اعضا کاووش ومانیتورگردد.فکرکردن به خاطرات گذشته ممنوع وبایگانی شد،عشق به خانواده جرم وکانون فساد لقب گرفت برغم ادعا وروشنفکری وترقی نمایی ارتجاعی ترین مناسبات بخصوص دررابطه زنان با مردان شکل گرفت.محل اسکان،سالن غذا خوری وحتی پمپ بنزین ها جداسازی ورفتن یک نفره مردان به اتاق کارزنان ممنوع اعلام شد.دریک اقدام مضحک تمامی حیوانات به بهانه ترویج اشعه جیم وسوراخ کردن انقلاب مریم ازسطح قرارگاهها جمع آوری شدند.استدلال تئوریسین های مریم که ازبندهای انقلاب او عبور کرده بودند این بود که این حیوانات نرینه با برقراری رابطه ناشایست تناقضات جیم واستفراغ خشک شده را درذهن زنان ومردان تداعی می کند.مناسبات فرقه این چنین شکل گرفت بعد ازسرنگونی صدام وخلع سلاح اعضای فرقه رجوی ناپدید شد ولی همچنان با اهرم کنترل مخرب ذهن برماندن اعضا درعراق واشرف اصرارکرد،سرنگونی صدام ومتزلزل شدن انسجام تشکیلات فرصت را برای آن دسته ازاعضا که توانسته بودند ذهنیت القاء  شده ازطرف رجوی را بشکنند فرصتی برای خروج بدست داد.خارج شدن ازحصارهای ذهنی فرقه ای باعث شد که اعضا به ریکاوری وبازسازی خود بپردازند.با مطالعه کتاب های متخصصین امور فرقه ها برایشان محرزشد که مباحث موسوم به انقلاب مریم نه یک خلاقیت فردی وی بلکه اقتباس وکپی برداری ماهرانه ازفرقه های معاصر بوده است.رجوی با تشکیل یک کمیته درپاریس تجارب فرقه های مختلف را جمع آوری ودرتشکیلات نهادینه کرد.
اعضایی که توانستند ازجهنم مناسبات رجوی جان سالم درببرند با مطالعه سرگذشت فرقه دریافتند که پدیده شوم وخطر ناک درگسترده ترین ومخرب ترین آن یعنی کنترل ذهن جدی ترین تهدید جوامع بشری است.تجارب سالیان اعضای جداشده حاکی ازاین است که سیستم رجوی ازتمامی این تکنیک ها دردرون تشکیلات درعراق واروپا وآمریکا به شدیدترین وگسترده ترین شکل آن استفاده می کرده است.
اکنون سال 94 هستیم عده ای ازاین نسل بدلیل بیماریهای مختلف وعدم اجازه خروج آنها ازسوی رجوی به خارج فوت کرده اند،تعدادی آزاد گشته وبرای باسازی روحی وروانی وآزادی دیگر دوستان دربند فرقه تلاش می کنند وداستان این نسل همچنان باقی است این نسل اگرچه درهوس تمایلات قدرت طلبانه رجوی سوخت ولی خاکسترنشد.
علی اکرامی  
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا