درد دل با دوست قدیمی رسول کریم دادی

سلام به دوست و هم محفلی قدیمی خودم آقای رسول کریم دادی
من علی محمد خاتمی تقریبا15 سال با آقای رسول کریم دادی آشنایی داشتم و با هم درددل می کردیم.ولی چند روز پیش بر علیه پسرش چیزهایی گفته که در وهله اول تعجب کردم چرا که با شناختی که من از رسول کریم دادی داشتم بعید می دانستم  اما با به یاد آوردن گذشته خودم در فرقه رجوی  که چطور تحت انواع فشارها و مغزشویی ها بودم برایم مشخص شد که همین فشارها و شانتاژها و… علیه او بعداز رفتن مهران به مقابل لیبرتی در شهریور امسال حتما ایجاد کردند شاید واقعا غیر ازاین نمی توانسته کاری بکند. و این ناشی از سال های مغزشویی و بدور از جهان خارج و آزاد ایجاد می شود و این شرایط را خودم قبل از فرار داشتم  پدری که هنوز زیرفشار های روحی و جسمی است و نه راه پس دارد و نه راه پیش مجبور بوده که بر علیه پسرش که از بند و زنجیر رجوی مزدور رهاشده لجن پراکنی کند در گروه رجوی این جور لجن پراکنی علیه مخالفانش عادی است پدر پسر را مزدور بخواند و دختر پدر را. نمونه آن سمیه محمدی است.
 واقعا چرا این طوری است؟! چون آقای رجوی  مزدوران بی رحم و قاتلی بالای سر اسیران در لیبرتی  گذاشته، که اگر کسی مخالف رجوی شد و نخواست دستوراتش را اجرا کند دو روز بعد معلوم نیست چه بلایی سرش می آورند (بعنوان مثال بهمن عتیقی که برادرش آمده بود و در خواست ملاقات کرده بود یکی از فرماندهان بالای رجوی به بهمن گفته بود بیا به برادرت بد و بیراه بگو  بهمن زیر این زور گویی رجوی نرفت دو روز بعد بهمن را با بدن خونین آوردند و گفتند با نیروهای عراقی در گیر شده است. و یا فردی که مهندس بود و فکر کنم از آلمان آمده بود  (اسمش یادم نیست) با گروه مجاهدین خیلی مشکل داشت، هنگام جابجایی از پادگان اشرف به لیبرتی کشته شد  ولی مزدوران رجوی گفتند بر اثر فشار عراقی ها مرده !!! منظورم از این مقدمه این بود که در گروه رجوی و فشار های به صورت سیتماتیک و مستمر در شبانه روز بر افراد اعمال می شود و جای تعجب ندارد که آقای رسول کریم دادی علیه فرزندش حرف بزند.چون در گروه رجوی بر اثر مغزشویی های مستمر مهر و عاطفه پدر و مادری و عشق به خانواده  را سرکوب کرده و می کنند و شما می توانید عملکرد فرقه ای رجوی را  که نتیجه اش چهره ای زشت، سرد، بی روح  و بی عاطفه است در حرفهای آقای رسول کریم دادی به پسر از بند رسته اش ببینید. من آقای رسول کریم دادی را مقصر اصلی نمی دانم من رجوی و شکنجه گرانش را در لیبرتی مقصر اصلی می دانم  چرا که او به واقع حرف های ایدئولوژی رجوی را بیان می کند.
من یادم هست بعد از فرار موفق مهران فرزند آقای رسول من شخصا به دیدن او  رفتم که خیلی خوشحال بود.  چرا که می دانست اگر مهران در جهنم رجوی می ماند نسلی برای آینده نداشت. واین نیاز درونی و ذاتی هر انسانی می باشد که رجوی می خواست از بین ببرد. و باز هر پدری دوست دارد دامادی پسرش را ببیند ولی در فرقه چیزی به اسم ازدواج و دامادی وجود نداشت.
با همه آنچه گفتم ولی حرف دلم با آقای رسول کریم دادی این است من که وضعیت شما را خوب می دانم شما تا کی عاطفه های پدری را در خودتان می کُشید؟! پس  احساسات پدری و نصیحت های پدرانه ای که به من می گفتید  چی شد؟!
آیا آن حرفهایی که لایق رجوی است را به پسرت مهران زدی، ترس از کشته شدن داشتی؟! این همه سال بقول خودت در گروه بودیم  جز تباهی و بد بختی چیز دیگری نصیبمان نشد آیا یادت هست که می گفتی گناه بی آینده کردن همسرم و دخترانم و مهران که فرار کرده بود. به گردن من می باشد. آقای رسول کریم دادی دوست گرامی. ما آنقدر با هم دوست بودیم که به حرفهایم اعتماد می کنی. می خواهم در باره مهران برایت بگویم:  من به تازگی  مهران را دیدم  مهران ازدواج کرده و یک دختر هم دارد که فکر کنم کلاس چهارم است(پس نوه هم داری)، در جمع خاله ها و داییها و عموها و…  زندگی خوبی دارد.  باید افتخار کنی چنین فرزندی داری که مثل بقیه بچه هایت در بند نیست .  
اما من می دانم  شما در طی این سالیان که در لیبرتی هستی  فرمانده مستقیم نداشتی و همیشه بدلیل این که از محفل های شما می ترسیدند شما را از بقیه افراد جدا نگه می داشتند و تک وتنها بودی، در انبار وسایل استقراری جایی که جز وسایل و مواد مصرفی بی جان چیزی و یا کسی با شما نبود. و خودتان هم احساس می کردید که شما را عمدا چنین سازماندهی می کردند که با کسی در تماس نباشی.
اینها را شما خودت برایم تعریف می کردی پس چطوری باز آمدید هوا خواه رجوی شدید؟! آیا از این می ترسی به زن و دختران شما که گروگان رجوی  خائن است آسیبی برسانند همسرت که از فشارها و غصه هایی که بانی اش رجوی است چند بار سکته کرده و ویلچری شده است و خودت را هم در لیبرتی با بهانه های مختلف نمی گذارند از عراق جنگ زده خارج شوی.
ببخشی از این که این طوری با تو حرف زدم ولی واقعا از حرف هایت نگران شدم گفتم باید واقعیت ها را بگویم شاید خودت تکانی بخوری و رجوی مزدور دست از سرت بر دارد.  پس دوست خوبم این جور رد گم کنی ها فایده ای ندارد من که می دانم دلت میخواهد رجوی را با دندانهایت تکه پاره کنی پس بجای فحاشی به مهران به حرف دلت و وجدانت گوش بده و خودت را از بندهای مرئی و نامرئی فرقه رجوی خائن رها کن تا آن زمان بفهمی دنیا آزاد و بدون مناسبات فرقه ای رجوی چه شکلی است. دوست گرامی آقای رسول کریم دادی من که می دانم ناراضی و از کارهای رجوی وفشارهای روحی که می کند حالت بهم خورده شما هم مثل من بزن به سیم آخر و از آن جهنم رها شو بخداوندی خدا تمام مردم دنیا به افرادی مثل شما و ما که مصیبت زده هستیم و از زیر فشار های روحی رجوی گریختیم کمک می کنند من درکتان می کنم. شما تا زمانی که در زیر فشارهای تبلیعاتی و اخبار سانسور شده که خودت می دانی محل سانسورشان هم کجاست نمی توانید تصمیم بگیرید.پس آن همه مخالفت ها که در باره نشست های لایه ای و غسل و عملیات جاری برایم می گفتید چی شد شما که به نشست غسل هفتگی نمی رفتید چرا در لیبرتی گیر کردید.جوابش را خودم می دانم دوست من. هرکس از اقوام افراد گروه باشد را به بیرون می فرستند  همان کاری که تا به حال کردند شما را هم برای قایم کردن فرماندهان بالایشان نگاه داشتن پس آرزوی دنیای بیرون از گروه را در همان لیبرتی تمام نکن بخدا بزن به سیم آخر خیرش را میبینی همسر و دخترتان را هم بیاور پیش خودت چرا که در کشور آلبانی هم رجوی دست از سرشان برنداشته.پس بجای اینکه به مهران ناسزا بگویی بیا پدری کن و عاطفه های پدری را زنده کن. بنظر من از بلوفهای رجوی نترس.چون ترسی ندارد  رجوی تمام شده است باور کن رجوی با ماندن امثال شما در عراق و لیبرتی می تواند ابراز وجود کند. از آنجا بیا بیرون یونامی هوایت را دارد. رجوی نگذاشته یک ذره مسلمانی و عشق علاقه به خاک و میهن در شما بماند به قران کریم از روزی که من به ایران آمدم بهترین زندگی را دارم والان هم کشاورزم. ولی رجوی هزارتا برچسب (مزدور اطلاعات ووووو) به من زده در صورتی که دارم مثل بقیه مردم زندگی میکنم مهران هم همین طور. ولی رجوی با دروغ و کلک شمارا در مقابل پسرتان قرار می دهد که برای خودش چهره ای درست کند آن هم از جیب شما دو روز دیگر که با خانواده تان رو در رو شوید چکار می کنید؟!  پس امیدوارم کمی فکر کنی آیا یک روزی بخود شما هم همین برچسب را نمی زند؟! آیا فردا که از فرقه جداشوی در دید رجوی شما هم مزدور نخواهی بود خودت بهتر میدانید چند روز دیگر طول نمی کشد  که همین شمارا هم رجوی ول کند چون جایی دیگه برای بودن رجوی و افرادش  در عراق نیست پس تا که دیر نشده کاری بکن که فردا پشیمانی سودی ندارد.
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا