مصاحبه با سیروس غضنفری عضو جدا شده از فرقه رجوی

س-  مسلما شما اخبار ضد ونقیض و مبهم مربوط به قرارگاه لیبرتی را پیگیری میکنید، سئوال اول من این است که چشم انداز این کمپ وافراد اسیر درآنجا را چه میبینید؟
– اکثریت نفرات موجود درکمپ، موافق بسته شدن آنجا وخروج خود وانتقال به کشورهای ثالث وامن هستند. دراین مسئله شکی نداشته باشید. مسلما شرط پذیرش این افراد ازطرف کشورهای دیگر، نفی کامل مبارزات مسلحانه ازطرف هریک از این افراد خواهد بود ودرغیر اینصورت کسی آنها را نخواهد پذیرفت.
من اطلاع موثقی دارم که دردرون تشکیلات نفرات با مسئول خود دست به یقه می شوند واین خود یک هشدار به سران فرقه می باشد و یا فرارها مجدداً بیشتر شده است که نمایانگر اوضاع وخیم روحی ساکنان لیبرتی است.
باید توجه داشت که درتصمیم مربوط  به انتقال ازعراق افراد نقش درجه چندمی رادارند وبطوریکه میدانیم، این افراد درحصار تنگ وتاریک تشکیلاتی گرفتار شده و نتیجه ی مغزشوئی ها وفریبکاریهای انجام شده بنفع این افراد نخواهد بود. مخصوصاً اینکه فرقه ی رجوی بعنوان کل، هرگز مبارزه مسلحانه را که نام آبرومند تروریزم است، رها نکرده و شواهدی که نشان از این تغییر موضع دروغین بچشم نمیخورد. اهالی لیبرتی در تضاد عمیقی قراردارند واین تضاد عبارت است ازتضاد بین افراد(جزء) وتشکیلات (کل). شما می بینید که درسایت های این فرقه نفرات را با لباس نظامی نشان می دهند که بمعنی این است سران فرقه می خواهند مبازه مسلحانه را ادامه دهند!
بصورت ساده تر،  بیشتراین افراد میخواهند که ازعراق خارج شوند ولی این تضاد را هنوز نتوانسته اند حل کنند وبگویند که هیچکس ازجمله تشکیلات حق تعیین مسیر زندگی خصوصی آنها راندارد.
مسئله منافع وچالش های قدرت ها وکشورهای دیگر هم مزید برعلت بوده وبردشواری های کار میافزاید ومتاسفانه این اسرا با تنگناهای شدیدی برای اتخاذ تصمیمات قطعی در خروج از عراق مواجه هستند.
س-  انگیزه رجوی ازحفظ این افراد درلیبرتی باتوجه به آشنائی اوباروحیه ی متزلزلی که دارند،  چیست؟
–  دردرجه اول حفظ سیاهی لشکر خود است. با نام اشرف دوم الان اگر شما نگاه کنید به مقر آلبانی هم سران فرقه اشرف سوم می گویند با این نام روحیه پاسیو نفرات را می خواهند آکتیو کنند وآن هم شدنی نیست. ضمنا هرازگاهی این افراد بدلیل ناامنی همگانی عراق کشته می شدند، این کشته ها خوراک تبلیغاتی کم وبیشی بدست رجوی میدهد تا لااقل چندروزی را سرگرم شان کند و ازطرف دیگر برعلیه دولت های ایران وعراق سوء استفاده تبلیغاتی می کرد.این سوء استفاده تبلیغاتی، گرچه چاره ساز نیست اما حکم کفش کهنه ای رادربیابان برای رجوی دارد.
ضمنا حضور نمایندگان سازمان های جهانی وارباب رسانه ها سبب طرح مجدد ومجدد حضور و وجود رجوی میشود واین مسئله باوجود اینکه دراساس برعلیه فرقه است اما فرقه که دراستیصال مزمن و وحشتناکی قراردارد، ازنظر رجوی این مطرح شدن منفی هم بهتر از هرگز مطرح نشدن است.
س-  دلیل ترس رجوی از وضعیت موجود وآتی چیست؟ یعنی اینکه چرا ازانتقال این اسرا واهمه دارد؟
–  راز و رمز فرقه ها، برملا نشدن مسائل درونی آن درمیان عامه ورسانه هاست. افراد فرقه ها که “سازمان مجاهدین خلق” هم به نمونه بارز آن تبدیل شده- با کوشش وبرنامه ریزیهای بسیاردقیق وطولانی آموزش دیده اند که جدا ازمردم باشند و رهنمودهای رهبری را تمام وکمال اجرا کنند -اگر این افراد پا به بیرون ازمناسبات فرقوی بگذارند، درسازمان فکری شان تزلزل هایی بوجود میآید و گرفتار سئوالات جدیدی میشوند که این موضوع سبب ریزش نیروهای فرقه شده ومرگ ونابودی آنرا مسجل میسازد.
نفرات آلبانی دردودستگی بسر می برند وخیلی ها به کشور دیگر هم انتقال داده شده ویا نفرات وابسته به فرقه بجای صبح بخیر، بهمدیگر مزدور را می گویند…
فرد فرقوی چنان آموزش دیده وساخته شد که  اگر اوقات کمی هم دربیرون ازمناسبات بگذراند، به یک عنصر مرده ی فرقوی تبدیل میشود و بنابراین ترس رجوی ازاینکه این افراد به کشورهای دیگررفته و ارتباطاتی بامردم داشته باشند، سازمانش متلاشی میشود، کاملا بجاست.
باتشکر ازحضورتان
مصاحبه کننده:  فرید