جریان مسئله داری در فرقه رجوی – قسمت یازدهم

اعلام خطر علنی توسط مسئولین سازمان مجاهدین خلق

شرایط و وضعیت مسئله داری که در داخل فرقه رجوی بر همه افراد در تمامی سطوح از زن و مرد و از قدیمی و جدید حاکم می باشد عملا سازمان را با احساس خطر جدی روبرو کرده است. بر اساس اطلاعاتی که دریافت کرده ام عده ای از هواداران با سابقه و فعال در اروپا از سازمان کنار کشیده اند و تمامی تلاش مسئولین برای حل و فصل مسئله داری آنان مثمر ثمر واقع نشده است. آنان حتی در جلسات و میتینگ های سازمان هم شرکت نمیکنند.

مسئولین سازمان به صرافت افتاده و نشست های متعددی برای هواداران برگزار میکنند تا مواضع سازمان را برای هواداران جا بیندازند و به سؤالات آنان پاسخ بدهند اما گویا از این تلاش ها نتیجه عکس گرفته اند و با توضیحات و توجیهاتشان بر ابهامات و سؤالات افزوده اند.

در یکی از این نشست ها یکی از مسئولین حلقه اول سازمان گفته است که: “ما قاچاقی زنده هستیم، ما می بایست سالها قبل از بین می رفتیم”. او همچنین برای جا انداختن مطالبش اظهار داشته است که: “واقعیت اینست که ما در هیچ کجا مشروعیت نداریم” و سپس به تشریح وضعیت خطیر سازمان در شرایط فعلی پرداخته و خواهان حمایت بیشتر هواداران شده است. سالهاست که مسئولین مجاهدین خلق نداشتن پایگاه مردمی در داخل کشور را پذیرفته اند و حالا به نظر میرسد که در خارج از کشور هم عدم اقبال عمومی برایشان روشن و آشکار شده است.

یکی از هواداران در شبکه اجتماعی تلگرام برایم نوشته است که این روزها شرایط در خارج از کشور واقعا خیلی سخت شده و کسی جرأت ندارد جائی بگوید که هوادار مجاهدین خلق است، همه تف و لعنت میکنند و هرچه دلشان میخواهد نثار مسعود رجوی و مریم رجوی می نمایند، اکثرا معتقدند که رجوی به ملت و حتی به افراد خودش هم خیانت کرده است.
سازمان خود به خوبی میداند که در همه جا به عنوان یک فرقه مخرب کامل العیار شناخته میشود و به غیر از صرف هزینه های هنگفت قادر به جلب حمایت کسی، آنهم صرفا جنگ طلبان بازنشسته، نیست. مسئولین فرقه بهتر از هر کس دیگری میدانند که آبروباخته و منزوی هستند و در بن بست و بلاتکلیفی کامل بسر می برند.

در داخل تشکیلات همچنان بحث “طلبکاری – بدهکاری” با شدت و حدت هرچه تمامتر پیش برده میشود. اعضا مجبور هستند تا جدول بکشند و فاکت بنویسند و اعتراف کنند که در چه رابطه ای طلبکار بوده اند و حال چگونه و با چه مکانیزمی این طلبکاری را به بدهکاری تبدیل کرده اند و الان در چه رابطه ای بدهکار هستند. نفرات در نشست ها باید ثابت کنند که طلبکار بوده اند و در حال حاضر بدهکار هستند و جمع آنها را تأیید کند.

مسئولین اعتراف میکنند که عده ای ظاهرا در تشکیلات هستند اما عملا نیستند و تمرد و سرپیچی میکنند و خط سازمان را به پیش نمی برند. به این افراد بریده های داخل تشکیلات میگویند که زیر نظر و تحت کنترل شدید می باشند و سخت مراقب هستند که جدا نشوند. مسئولین بعضا گفته اند که خطر بریده های داخل تشکیلات از خطر رژیم به مراتب بیشتر است.

فضای جاسوسی علیه یکدیگر مدام در داخل تشکیلات دامن زده میشود. علنا در نشست ها از افراد خواسته میشود تا جاسوسی دیگران را بکنند و هر موضوعی را راپورت بدهند. رسما عنوان کرده اند که جزای کسی که خطائی کرده است کمتر از کسی است که این خطا را دیده و گزارش ننموده است. از افراد خواسته شده تا هر کجا آثار بریدگی در کسی دیدند فورا گزارش کنند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا