نشست شورای حکام تیر خلاصی بود به سران فرقه

بر اساس قطعنامه روز سه‌شنبه 24/9/94 شورای حکام، ۱۲ قطعنامه پیشین آن که بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۲ تصویب شدند، لغو می‌شوند. اقدام روز سه‌شنبه شورای حکام آژانس که ۳۵ کشور عضو آن هستند، پس از آن صورت می‌گیرد که مدیرکل این نهاد بین‌المللی ماه پیش گزارش داد ایران در گذشته بر روی پروژه‌هایی از سلاح هسته‌ای کار کرده است. با این حال در گزارش تصریح شده بود که اقدامات ایران از مرحله مطالعاتی فرا‌تر نرفته بود.
به گزارش خبرگزاری رویترز، تصویب قطعنامه شورای حکام یک پیروزی نمادین برای ایران است ولی به رغم بسته شدن این پرونده، بازرسان آژانس همچنان بر برنامه هسته‌ای تهران نظارت خواهند داشت.
 یک دیپلمات اروپایی پشت درهای بسته نشست شورای حکام با ارسال پیامکی گفت که «انجام شد». وی افزود شورای حکام با اجماع آراء قطعنامه یاد شده را تصویب کرد که به این معنی است هیچ کشوری با آن مخالفت نکرده است.
فرقه رجوی در طی پروسه اخیر تمام توانش را بکار بست تا از تثبیت برجام و اجرایی شدن برداشتن تحریم های ظالمانه به هر قیمت جلوگیری کند و در این زمینه سنگ اندازی زیادی کرد اما باز هم مثل همیشه سران شرارت بور شدند فرقه رجوی که سال هاست با موساد تبادل اطلاعات می کند تا غربی ها را متقاعد کند تنها راه حل حمله نظامی علیه ایران است در نهایت در تاریخ 24/9/94 نشست شورای حکام در پشت درب های بسته با اجماع آراء تصویب شده و هیچ کشوری با آن مخالفت نکرده است، تیر خلاصی بود به سران فرقه.  
 این بار ثابت شد رجوی بارها و بارها با ارائه مدارک بی اساس سر همه قدرت های دنیا کلاه گذاشته و اخبار دروغین را به آنها تحویل داده بود تا از آنها سوء استفاده کند، اما رجوی این پیروزی بزرگ مردم ایران را به روی خود نیاورده و در سایت هایش اشاره نکرد که پرونده اتهامی شورای حکام کاملا بسته شده است و فقط از سر کینه به ادامه بازرسی های آژانس اشاره کرد.
فرقه رجوی روزگاری ادعای مبارزه ضد امپریالیستی را داشت و در جهت ارمان های ملل تحت ستم به اصطلاح جهاد و مبارزه می کرد اما در شرایط کنونی می بینیم کاسه لیسی امریکاییها را به جا می آورند و با آنها همکاری می کنند گر چه از بی وزنی و بی اعتباری آنها حتی از جانب آمریکائیها  هم چیزی عایدشان نشد برای اینکه در میان مردم ایران خالی از اعتبار و اساسا جایگاهی ندارند، و از طرف دیگر در درون مناسبات شاهد بودیم رجوی با شعارهای زدودن خصلت های بورژوازی (در قالب بحث های انقلاب ایدئولوژیک و درونی) چطور ظاهر سازی می کرد به اسم مبارزه با شرک و ذهنیت های شرک آلود اعضاء را فریب داده تا بتواند خودش را در اذهان افراد به عنوان رهبر که هرگز خطائی از او سر نمی زند جا بیندازد اما این رهبر انتقاد ناپذیر حتی ظرفیت یک انتقاد ساده را هم نداشت، در سالهای اخیر دیدیم با افشاگری جداشده ها ان چهره به اصطلاح کاریزماتیک فرو ریخت حالا حتی در بین اعضاء هم جای نداشته و دارای کمترین اتوریته می باشد.
محمدرضا گلی
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا