خانم انتظاری، زن در فرقه رجوی مترسکی بیش نیست

وقتی سایت های مختلف را مطالعه می کردم مطلبی توجه ام را جلب نمود مبنی بر این که خانمی به نام مینا انتظاری در مورد عباس محمد رحیمی نوشته و یک سری اراجیف و دروغ از مدل فرقه رجوی سر هم کرده تا بتواند در ینگه دنیا پولی از مریم قجر دریافت کند.
برای اطلاع این خانم باید بگویم اگر شناختی از مناسبات فرقه در عراق داشتی، حتما متوجه می شدی که تنها در فرقه رجوی این زن است که حقی نداشته و بیشتر به عنوان مترسک مورد استفاده قرار می گیرد.
وقتی وی در مورد عباس محمد رحیمی نوشته بسیار ناراحت شدم که اینگونه وی را مورد هتاکی و توهین قرار داده است من عباس را وقتی در تیف بودم شناختم او فردی بسیار دوست داشتنی بود و همه به او احترام می گذاشتند و همیشه سعی داشت افراد را در مواقع سخت دلداری دهد و به افراد روحیه می داد  هرچند مدت کمی با وی در تیف بودم ولی همین مدت کم برخوردهای گرم وی برایم بسیار شیرین بود و همیشه منتظر فرصتی بودم که با وی در مواقع هواخوری و استراحت با او حرف بزنم.
اکنون با خواندن مطلبی در مورد وی و اینکه او به خاطر مسائل اخلاقی و… از فرقه جدا شده است برایم اصلا قابل هضم نیست جهت اطلاع این خانم بی سواد و پول پرست باید بگویم که این گونه دروغ ها به افراد جدا شده خصوصا عباس رحیمی نمی خورد.
خانم انتظاری بهتر است شما کاسه داغتر از آش نشوید و از فرقه و جنایاتش حمایت نکنید اگر عنوان می کنید که در مناسبات اشرف نبودید بهتر بود قدری مطالعه کرده و بعد به اظهار نظر می پرداختید.
در سال 68 وقتی بحث طلاق در مناسبات فرقه رجوی به میان آمد جهت اطلاع باید بگویم که این دستور تشکیلاتی بوده و برای اینکه رجوی خط ضد انقلابی خود را پیش برد حتی اجازه نداد که زن و مرد با همدیگر صحبت کرده و برای آینده خود تصمیم بگیرند چه رسد که اکنون شما مدعی می شوید که قانونی این کار انجام شده است در فرهنگ رجوی قانون فقط حرفهای رجوی است که باید تمام و کمال انجام گیرد.
وقتی از زندان و…حرف می زنید بهتر نبود شما هم به اصطلاح لباس رزم به تن می کردید و برای حفظ ظاهر هم شده به اشرف سر می زدید تا متوجه شوید که در این زندان خود ساخته رجوی انسان های بی اراده چگونه زندگی می کنند. شما بعد از آزادی از زندان که آن هم زیر علامت سئوال است راه آمریکا در پیش گرفته و بعد در همانجا مانده و اکنون برای به درد آوردن دل افراد جدا شده اینگونه لغز مبارزه و دادخواهی از افراد لیبرتی را سر می دهید اگر دلتان برای آن افراد می سوزد چرا برای زودتر خارج شدن شان از عراق چیزی بیان نمی کنید؟
اگر دلتان به حال زنان لیبرتی می سوزد چرا وقتی به دستور مریم قجر به زور در رقص رهایی رجوی شرکت می کردند شما چیزی نگفتید؟
چرا اکنون فردی که قبل از مردن حق طبیعی اوست که همسرش را ببیند چنان مقاله ای نوشتید و همه را زیر سئوال برده که بله حق با زن عباس محمد رحیمی می باشد ننگ بر شما که در کنار همسر و سگ تان در آمریکا نشسته و شعار به اصطلاح مبارزه برای زنان لیبرتی سر می دهید.
اگر دلتان برای زنان لیبرتی می سوزد و اینکه هر لحظه سایه موشک های مرگبار روی سر شان است و البته با غرور و افتخار!! چرا شما حاضر نیستید یک شب را در کنارشان بگذارنید و یا حتی ادعا کنید که هر چه زودتر عراق را ترک کنند شما هم مانند مریم قجر قاب های خالی عکس را آماده کردید تا کسی از آنان کشته شوند و برایشان مراسم بگیرید.
بهتر است شما زنان جنگجوی کوبانی را با زنان مناسبات اشرف مقایسه نکنید چرا که آنان در میدان رزم جان شان را می دهند و انگیزه آنرا دارند ولی رجوی فاسد انگیزه تمام زنان مناسبات فرقه را گرفته و به دنبال زن باره گی و ترتیب دادن رقص رهایی برای خود می باشد و اگر قدری در مناسبات حضور پیدا می کردی شما هم در لیست رقص رهایی برای مسعود بودی که در او ذوب شوید. فساد چنان مناسبات فرقه را در برگرفته که بهتر است قدری با افراد جدا شده حرف بزنی تا متوجه شوی زنان و مردان نه تنها انگیزی برای به اصطلاح مبارزه ندارند بلکه در غرقاب فساد گیر کردند و راه برون رفتی هم ندارند.
جهت اطلاع شما در حدی نیستید که بتوانید در مورد انگیزه و… آنان حرف بزنید.
خانم انتظاری شما که در کنار همسر و  فرزند و سگ تان از عاطفه خانوادگی بسیار برخوردار هستید چرا رجوی از دیدار این زن با همسر خود ترس دارد؟ چرا حتی برای حس انسان دوستی اجازه دیدار به این دو نفر را نمی دهد؟ دقیقا اصل داستان در این است که رجوی از برقراری رابطه عاطفی بین شان ترس دارد و با این بهانه است که سعی می کند همه را به نام مزدور و بریده و… شخصیت افراد را خراب کند. شما که در فرنگ نشسته و می توانید به اطلاعات دست یابید حداقل قدری در مورد عملکرد فرقه ها مطالعه می کردید ولی متاسفانه از بس چشم شما دلارهای رجوی را گرفته که دیگر حاضر نیستید به حرف کسی گوش کنید.
وقتی وی از زنانی به اصطلاح رزمنده حرف می زند حالم به هم می خورد که این زن بی سواد و مغرض در کجا قرار دارد. کدام زن رزمنده؟ وی انگار یادش رفته که دیگر از آن ارتش به اصطلاح آزادی بخش خبری نیست. یادش رفته که بساط اشرف جمع شده و دیر یا زود همه باید عراق را ترک کنند و در اروپا به دنبال آرزوهای رجوی باشند. اگر چه سابقه زندان برای شما!! می تواند پز خوبی نزد مریم قجر برای دریافت پول بیشتر باشد.
خانم انتظاری طنز روزگار این است که هر کسی از فرقه جدا شود یک شبه مزدور و بریده و… نامیده می شود آری این تز رجوی است که طی سالیان سعی نموده برای افراد جدا شده استفاده کند و خوشبختانه این عمل به ضدش تبدیل شده است و هر روز شاهد هستیم که ماهیت و چهره رجوی و امثال شما برای همه روشن می شود.
شما هم مانند دیگران ارزشی برای فرقه ندارید برای یک بار هم شده یک مطلب در مورد اینکه خواهان این هستیدکه افراد هر چه زودتر از لیبرتی خارج شوند آن وقت خواهید دید که شما هم مزدور و فاسد الاخلاق خواهید شد پس زیاد به این جانیان دل نبندید.
در جای دیگری از مطلب وی عنوان می شود که من به عنوان مادر که البته فکر نمی کنم این گونه باشد چرا که اگر اینگونه فکر می کردید در مورد فرزند محمد عباس رحیمی این گونه اراجیف سر هم نمی کردید آیا شما یک شب از سگ عزیز و فرزندتان جدا شدید که فکر نمی کنم این گونه باشد این شعار ها فقط به درد دار و دسته رجوی می خورد که در فرنگ نشسته و پز عاطفه در فرقه سر می دهند.
ولی چیزی که برای همه روشن است خانواده هایی که این خانم از آن دم می زند بسیارند و ما شاهد هستیم که وقتی با آنان برخورد می کنیم همه از درد و ستمی که از طرف رجوی بر آنها وارد شده حرف می زنند و ساعتی نیست که رجوی جنایت کار را لعن و نفرین نکنند بهتر است خودتان را زیاد خسته نکنید تعریف و تجمید شما از جانیان برای همه روشن است که از کجا آب می خورد.
در انتها هم به کوری چشم رجوی از صمیم قلب امیدوارم که دوستمان عباس محمد رحیمی شفا یافته تا جواب این قوم ستم پیشه را بدهد و در صحبت های مان همیشه از او به نیکی یاد می کنیم.
هادی شبانی  
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا