تبلوری از این” اعتماد خلق” به باند رجوی وجود ندارد!

درایام همیاری با سیمای مروج خشونت ودروغ که " سیمای آزادی " هم بدان لقب داده اند، آقای عبدالعلی معصومی‌ عضو شورای ملی مقاومت ایران هم ازجمله وارد شدگان درمعرکه است!
هدف عمده ی این برنامه، پخش پیام هایی ازهواداران واعضای قبلا هماهنگ شده است تاآنها ضمن تعریف وتمجید از رجوی، کمک های دروغین هزاران دلاری خود را به رخ بکشند تامردم ازمنابع مالی واقعی باند رجوی اطلاعی پیدانکنند ودراین میان شاید ساده لوحانی هم باشند که قبول کنند که تشکیلات عریض وطویل رجوی، با کمک های اهدایی مردم اداره میشود و منبع خاصه خواری های مریم رجوی و خرج سخنرانی های انواع کنگرس من ها وسناتورها هم  این کمک های کذائی مردم است!
آقای عبدالعلی معصومی‌ عضو شورای ملی مقاومت ایران طی مطلبی با عنوان " بهای اعتماد خلق"
 ، نوشته است:
"… مسعود رجوی و یاران مجاهدش که در 30دی57 یا اندکی پیش از آن، از زندان شاه آزادشده بودند، بیش از دویست تن نبودند، امّا همان گروه اندک، در دو سال و چند ماهی که فرصت گفتگو با مردمشان را یافتند و هنوز بساط دار و درفش و کشتار بر سراسر جامعه گسترده نشده بود و امکان فعالیت سیاسی و افشاگرانه وجود داشت، در پرتو سختکوشی و صداقت و وفا به عهد و پیمان، به چنان قدرت اجتماعی دست یافتند که توانستند در روز اتمام حجّت با خمینی،30خرداد60، تنها در تهران تظاهرات نیم میلیونی از شیفتگان آزادی و دلباختگان عشق به مردم و وطن برپاکنند".
با این قسمت ازنوشته ی ایشان که سازمان مجاهدین وقت  به لحاظ ایدئولوژی خاص خود مورد پسند تعداد قابل توجهی از اقشار بینابینی قرار گرفت، مخالفتی نیست.
همچنین بیاد داریم که بیشترین فرصت وامکان تبلیغ حاصله ازبهار آزادی، دراختیار این جریان گذاشته شد واینها تنها جریان اپوزیسیون بودند که ازدفتر ودستک زیادی بهره میبردند وآزادی شان درحدی بود که میلیشیای مسلح هم بوجود آورده ودرخیابان های تهران رژه میرفتند واز مقرستادهای خود که جملگی ساختمان های بزرگ دولتی بودند، با نیروهای مسلح خود حفاظت وپاسداری میکردند و درصورت تداوم این رویه، میرفتند که دولتی دردولت تشکیل دهند که مسلما مورد مخالفت حاکمان وقت قرار میگرفتند.
دیگر دلیل پیوستن نیروهای بیشتر باین جریان که متاسفانه درمسیر خود به یک فرقه تبدیل شد، آرایش طبقاتی مردم ایران دریک جامعه ی غیر صنعتی بود ودرکنار آن، برای پیوستن باین سازمان، مجیز گویی رجوی کافی بود و احتیاج به سواد سیاسی ومطالعه ی پیگیرانه مشاهده نمیشد وراه رابرای پیوستن به مجاهدین سهل وساده میکرد.
بلند داد زدن، سرودآموختن وخواندن آن، سختترین کاری بود که هوادران مجاهدین برعهده داشتند و این مسئله آنها را از مطالعات سخت وعمیق معاف میکرد!!!
این عضو باند رجوی مینویسد:
 " از آن پس تا به امروز مجاهدین و همگامانشان در پرتو رهبری پاکباز مقاومت، مسعود و مریم رجوی، و صدها هزار جان شیفته آزادی در ارتش آزادی بخش در اشرف و لیبرتی و اشرف نشانهای سراسر ایران و همگامانشان در سراسر جهان، توانستند کانون امید و حلقۀ وصل تمام آنهایی شوند که عزم جزم کرده اند تا نظام سراسر جور و جنایت آخوندی را سرنگون کنند ".
با اطلاعات وسیعی که اززندگی شخصی وسیاسی مسعود ومریم وجود دارد، پاکبازی و… مقولاتی هستند که با یک من سریشم نیز بآنها نمیچسبد!
دیگر اینکه کسانی جز سلطنت طلبان وتفاله های جنبش چپ ویا بعضی از چپ های بریده، خواستار سرنگونی نیستند که البته دراقلیت بوده و این حلقه ی وصل، تنها این مهجورین را بهم میچسباند که افتخاری برای جریانی محسوب نشده وبلکه نقطه ی ضعف عمده ای هم بشمار میرود!
دروصف این سیمای مروج توحش وبربریت وکینه چنین آمده است:
" سیمای آزادی، از روز تأسیس تا امروز، زبان داغدیدگانی است که با تمام جان در تکاپویِ برافکندن نظام بیداد آخوندی هستند. همین داغدیدگان، رهپویان جان شیفتۀ «سیمای آزادی» هستند. این را دشمن هم گواهی می دهد…".
زبان داغدیدگان که چه عرض کنم! این فرستنده چیزی جز نفرت پراکنی ودروغگویی نداشته ودرفاز خارجی هم سخنگوی اسرائیل، عربستان و  تروریست های تکفیری های متنوع است واینها کدامیک داغدیدگانی هستند که سیمای آزادی؟! به زبان آنها تبدیل شده است!
دیگر اینکه سخنان بعضی از مسئولین کشور دایر بر توجه مردم به سیمای آزادی را یک سخن سیاسی حساب کرده وروی آن سرمایه گذاری نکنید!
بار دیگر میخوانیم:
"سران آبروباخته رژیم, برای جلوگیری از گسترش نفوذ تلویزیونهای ماهواره یی, به ویژه «سیمای آزادی», بنا به شیوۀ همیشگی شان در قبال مشکلاتی از این دست, به تنها حربه یی که می شناسند و آن را کارساز می پندارند, یعنی حربۀ سرکوب و قلع و قمع بشقابهای ماهواره یی، روی می آورند و اخبار آن را هم برای ایجاد ترس در دل مردم پخش می کنند. امّا تجربه نشان داده است که چنین حربه های فرسوده یی در برابر اراده های صیقل یافته مردم به تنگ آمده از حکومت سفّاک آخوندی، نه تنها کارساز نیست بلکه شعلۀ اشتیاق مردم را برای رویارویی با این نظام جور و جهل، فروزان تر می کند ".
این قلع وقمع بشقاب ها ازعمومیت چندانی برخوردار نیست واساسا، دولت توجه خاصی باین مسئله ندارد ومخصوصا بطورطبیعی ازسیمای آزادی که قبل ازهمه چیز، ماهیت باند رجوی را نشان میدهد، نباید حساسیت زیادی وجود داشته باشد.
ما  داخل نشینان، بینندگان تلویزیون های دیگر را که ازکمترین امکانات هم بهره مندند، بیش از بینندگان شما میبینیم و ادعای شما دراین مورد را باورنداریم.
دیگر اینکه اگر شیوه های حکومت درجلوگیری از پخش برنامه های شما فرسوده بوده و کار ساز نیست، طرح این حرف ها برای چیست.؟!
آیا میزان حقوق شماها قلم بدستان رجوی را با اندازه گیری وجبی میزان مطالب تان می پردازند که شما مجبور شده اید برای پر کردن صفحات، حرف های متناقض مطرح نموده و به خواننده ی خود اجازه دهید که به ریش شما بخندند؟!
سیروس  غضنفری
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا