برخورد وحشیانه فرقه رجوی با خانواده ها

برای پنجمین بار خانواده های اسیران لیبرتی درمقابل زندان فرقه درعراق تجمع کردند و با التماس و آه و ناله خواهان دیدار با عزیزانشان ولو در حد چند دقیقه شدند. خانواده های عزیز؛ برای اسیران شیرینی و گل و تربت وطن را هدیه آورده بودند و به آنان  تقدیم کردند اما مسئولین کمپ که تفاوتی با ربات ندارند به دستور مژگان پارسایی جانشین رجوی در کمپ لیبرتی با فحاشی و توهین هایی که برازندۀ شخص رجوی است با خانواده ها برخورد کردند. بعد از حضور خانواده ها در مقابل کمپ یک خط تلفن مستقیم از اتاق مژگان به محل این درب کشیده شده است و مستمرا تحولات و حرفهای خانواده ها به او منتقل می شود.
 مژگان پارسایی نیر با تلفن ماهواره ای مستمرا با مریم قجر در فرانسه در ارتباط است و تمام گزارشها در مورد خانواده ها را تنظیم و به صورت گزارش نوبه ای با فاکس و ایمل و تلفنی برای مریم قجر در قلعۀ اورسوراواز فرانسه ارسال می کند. البته در چنین وضعیتی تمام دستگاه فرقه رجوی در آماده باش کامل قرار می گیرد و سرکردۀ فراری فرقه شخص رجوی دستورات برخورد با خانواده ها را به مریم قجر داده و او به مژگان پارسایی منتقل می کند.
 در این رابطه شایان ذکر است که کلیه افراد مقابل خانواده ها مسئولین فرقه در کمپ لیبرتی هستند و تعداد دونفر از فیلم برداران نیز از سیستم تبلیغات فرقه می باشند. فرقه تاکنون در برابر تجمع خانواده ها لال شده و تا کنون هیچ اطلاعیه ای از ترس بی آبرویی اش صادر نکرده است زیرا تهمت ها و مارک هایی که به خانواده ها می زند آنقدر اورا در انظار ایرانیان خارج از کشور و ارگانهای حقوق بشری بی آبرو کرده است که جرأت اطلاعیه دادن ندارد و از این رو تصمیم گرفته که موضوعی به این گستردگی و اهمیت را با سکوت برگزار کند.
 براساس اخبار دریافتی در تمام ساعاتی که خانواده ها در جلوی زندان رجوی موسوم به لیبرتی هستند هیچ تحرکی از اسیران مشاهده نمی شود. فرقه همۀ برنامه های عادی کمپ حتی ورزش روزانۀ اسیران را هم تعطیل کرده و برای همه نشست و کلاس جهت سرگرم کردن آنها برقرار کرده تا افراد در سالنهایی که همۀ در و پنجره های آنها مسدود شده و افراد به شدت تحت کنترل هستند؛ متوجه حضور خانواده ها نشوند و صدای آنها را نشوند.. علاوه براین جرأت نکرده است که مشابه قبل تعدادی از نیروها را برای فحاشی در مقابل خانواده ها قرار دهد. این نکته مبین این است که وضعیت فرقه در کمپ به شدت متزلزل است و دیگر به هیچ کس به جز مسئولین قدیمی اش که انها هم چند ده نفر بیشتر نیستند اعتماد ندارد و می داند که اسیران به محض اینکه با خانواده هایشان مواجه شوند بدون شک و تردید پرده های رجوی را دریده و به خانواده ها ملحق خواهند شد.
 تشکیلات فرتوت و استراتژی به گل نشسته رجوی نفس های آخرش را می کشد و می خواهد با انواع ترفند ها این موج خانواده ها را از سر بگذراند و پیش بینی می شود که در این رابطه با توجه به خطری که رجوی از ریزش نیروها در عراق احساس می کند سرعت انتقال اسیران به آلبانی را افزایش دهد و مشخصا دنبال انتقال نیروهای بشدت مسأله دار از عراق به آلبانی است زیرا با توجه به شرایط آلبانی و دست بازتری که فرقه در آن کشور دارد کنترل نیروها برایش ساده تراست. خصوصا تحول میدانی در عراق و شکست های پی در پی برادر عقیدتی رجوی داعش تمام امید های واهی او را نقش بر آب کرده و دیگر امیدی به بازگشت حزب منحلۀ بعث به عراق و فتح بغداد توسط داعش که رجوی سخت روی آن سرمایه گذاری کرده بود ندارد چرا که می بیند داعش و بعثی ها شهرهای عراق را یکی پس از دیگری در مقابل نیروهای عراقی خالی کرده و می گریزند که نمونۀ آن بازپس گیری اخیر شهر فلوجه توسط نیروهای عراقی است.
 رجوی در صدد بود تا تعیین تکلیف وضعیت سیاسی عراق به هر نحوی که شده با زد و بند و رشوه های کلان اسیران را در عراق نگهدارد اما شدت گرفتن نبرد بر ضد داعش و تغییرات سیاسی در عراق رجوی را واداشت چمدانش را بسته و مترصد آن شود که تا وضعیت بدتر نشده اسیران را از عراق به آلبانی انتقال دهد.
 البته رجوی بی آینده تر از آن شده است که در آلبانی هم بخواهد از این نمد کلاهی برای خودش بدوزد چرا که باد تحولات و آگاه شدن اسیران و باز شدن چشمشان به دنیای آزاد ولو در حد آلبانی بدون شک موجب خواهد شد که باز هم بسیاری از آنان صفوف فرقه را ترک و دنبال زندگی شان بروند.
 اما این بی حرمتی به خانواده ها و مداراکردن خانواده ها با تشکیلات رجوی و مسئولین او در زندان لیبرتی طولانی نخواهد بود و خانواده ها طبعا در برابر این بی عدالتی ها ساکت نخواهند نشست و همینطور که ارکان رجوی را در لیبرتی به لرزه درآوردند در آلبانی یا هر کجای دنیا هم که باشد پی فرزندان خود را خواهد گرفت و تا رهایی آنان از داغ  و درفش  و زنجیر رجوی ساکت نخواهند نشست.
 بی سبب نبود که خانواده ها امروز پرده های رجوی را از هم دریدند و چشم در چشم مسئولین فرقه در مقابل کمپ لیبرتی فریاد در گلو خفه شده شان را سر دادند که ای انسانهای خالی از مغز چرا و به چه دلیل و طبق چه قانونی ما را از دیدار با عزیزانمان منع می کنید. این چه زندانی است که زندانبانان آن هیچ رحم و مروتی ندارند و پایبند هیچ قانونی نیستند.
 لذا ما جداشدگان حمایت قاطع خود را از خانواده های عزیزمان که رنج سفر به عراق ناامن را متحمل شدند اعلام می کنیم و برایشان آرزوی سلامتی و موفقیت روزافزون داریم و امیدوارم که رجوی برای یک بار هم که شده به این فریادها و ناله های مادران داغ دیده پاسخ دهد و اجازه دهد که خانواده ها با عزیزانشان دیدار کنند.  زیرا با غل و زنجیر و با تهدید و ارعاب نمی توان نیروها را نگهداشت. گذشته ای را نشان داده است. سازمانی که روزی ادعای هزاران رزمنده تا دندان مسلح را داشت اکنون با تعدادی انسانهای پیر و فرتوت و با کلکسیونی از بیماری های صعب العلاج لاف درغربت می زند و لاجرم با ایجاد سیاهی لشکر از لهستان و رومانی و با اتباع عرب و افغان می خواهد صورتش را با سیلی سرخ نگهدارد.
 بی حرمتی به خانواده های داغدار و به ساحت مقدس خاک وطن تراوشات ذهن و افکار پوسیده رجوی است که در کالبد آن اسیران دمیده بطوریکه آنان را به ربات تبدیل کرده و برده فکری فرقه نموده است.
در لینگ زیر به ناله ها و حرفهای این خواهر (نرگس بهشتی خواهر مصطفی و مرتضی بهشتی) در روزهای اخیر در جلوی در کمپ لیبرتی خوب گوش بدهید. آیا این عاطفه و این ناله ها و فریادهای جگرسوز را کسی به او یاد داده است؟ آیا این خواهر مزدور وزارت اطلاعات و عضو نیروی نظامی قدس است!! آنگونه که رجوی می گوید؟!! خطاب این خواهر که رجوی اجازۀ دیدارش با برادر زنده مانده اش در لیبرتی را نمی دهد در حالیکه یک برادر دیگرش در اشرف قربانی سیاستهای رجوی شده است به مآموران رجوی که عکس شهید خودشان یعنی برادر او را پاره کرده اند یک رویدار تاریخی در تاریخ مبارزات مردم ایران برای آزادی است.
دور نیست که شاهد آزادی اسیران باشیم و واین ننگ ابدی تا قیامت بر پیشانی رجوی باقی خواهد ماند.
 عیسی آزاده

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا