اعضایی که از کودکی و نوجوانی در تملک رجوی بوده اند

ویکتوریا کیزر و لوراهیو ویلیامز، دختران انگلیسی هستند که از زمانی که تحت به اصطلاح درمان "مربی معنوی" خود خانم ان کریگ قرار گرفتند، دیگر رابطه ای با خانواده هایشان نداشتند. این دو مورد مشابه درباره ی دو دختر جوان اخیراً در نشریه ی دیلی میل منتشر شد. متعاقب آن، والدین این دخترها با همراهی برخی مقامات دولتی انگلستان کمپینی برای ایجاد تغییراتی در قوانین جزایی این کشور راه انداخته اند تا شستشوی مغزی و سوءاستفاده ی روانی افراد جرم محسوب شود.
واقعیت این است که کودکان در فرقه های مخرب، در واقع متعلق به رهبر هستند. همه ی اعضای گروه، " خانواده " آن ها و رهبر فرقه " پدر" و یا " مادر " آن ها تلقی می شود. سازمان مجاهدین خلق یا فرقه ی رجوی یکی از مصادیق فرقه های مخرب کنترل ذهن و سوءاستفاده ی روانی است که کودکان را مجبور می کند که پدر و مادر خود را نادیده بگیرند، آن ها را پشت سر بگذارند و خود را تسلیم مطامع و جاه طلبی های رهبران کنند. سمیه محمدی هفده ساله بود که خانواده اش را در کانادا رها کرد و برای گرفتن آموزش های نظامی به پادگان اشرف در عراق رفت و دیگر هرگز نزد خانواده اش بازنگشت.
سمیه نوجوانی ایرانی – کانادایی بود که مجاهدین با فریبکاری استخدامش کردند و او را به پادگان اشرف فرستادند، در اشرف به او آموزش های جنگ های چریکی دادند و مجبورش کردند که بماند. در همان اوایل سمیه در نامه ای مستقل که به سفارت کانادا در اردن نوشت از دولت کانادا خواست که به وی کمک کند که به تورنتو بازگردد. اما بعدها تحت آموزه های مغزشویی و ساز و کار کنترل ذهن فرقه ی رجوی مجبور شد از خانواده اش – که در تلاش برای رهایی وی بودند – برائت جوید و بگوید که خواستار ماندن با مجاهدین خلق است. ماجرای تلاش بی وقفه ی خانواده ی سمیه محمدی در دو مستند مفصلاً شرح داده شده است که نخستین آن در سال 2006 در شبکه  سی بی اس ساخته شد.
پدر سمیه، مصطفی که به مدت سی سال هوادار پرشور مجاهدین خلق بود، سمیه را تشویق کرده بود که چندماهی نزد سازمان در عراق برود اما با گذشت زمان و اسارت دخترش در سازمان، اعتماد  خود را به مسعود رجوی و گروه فرقه ای اش از دست داد. او اکنون، شدیداً نگران وضعیت و آینده و امنیت دخترش است. تلاش های خود را در مجامع بین المللی ادامه می دهد و با سفرهای بسیار به مقرهای مجاهدین در عراق و فرانسه همچنان خواستار رهایی فرزندش است که اکنون سی و یک سال دارد. در این نبرد بی وقفه، مصطفی تنها نیست.
تعداد کودکان و نوجوانانی که توسط فرقه ی رجوی به بیگاری گرفته شدند بی شمار است و تعداد سال هایی که والدین آن ها فرزند خود را ندیده اند در مواردی به بیش از دو دهه می رسد.از این رو، مرتبا،  اخبار و گزارش هایی از حضور خانواده های اعضای مجاهدین خلق در مقابل کمپ لیبرتی در نزدیکی بغداد می رسد. در این تحصن ها خانواده ها با سردادن شعار و حمل پلاکارد و عکس و.. خواستار دیدار فرزندانشان می شوند اما سران فرقه به آن ها اجازه نمی دهند که عزیزانشان را – که در درون کمپ گروگان گرفته شده اند – ملاقات کنند.
فهرست جوانان و نوجوانانی که با روش های مکارانه به خدمت مجاهدین خلق درآمدند شامل کودکان اعضای خود سازمان می شود که روزی از والدینشان جدا شدند و به اروپا فرستاده شدند و جوانانی که ایران را به قصد یافتن کار و آینده ای روشن و مهاجرت به اروپا ترک کرده بودند. آن ها در کشورهای سوم به ویژه ترکیه توسط نیروهای رجوی فریب خوردند، ربوده شدند و به عراق فرستاده شدند.
تعداد بسیار اندکی از کودکان اعضا خوش شانس بودند و گرفتار دام فرقه ی رجوی نشدند. حنیف بالی، نماینده ی ایرانی تبار پارلمان سوئد یکی از همین افراد است که والدینش از اعضای سازمان بودند. حنیف بالی در سه سالگی به اروپا فرستاده شد و بعدها تصمیم گرفت که دیگر هرگز به عرا ق و نزد سازمان برنگردد. او می گوید:" من خوش شانس بودم که به عراق برنگشتم. اگر پذیرفته بودم که نزد مجاهدین برگردم الان دروسط جنگ و بدبختی بودم."
فارغ از این که افراد چگونه جذب مجاهدین خلق شدند، شرایط فعلی آن ها اهمیت دارد. آن ها تحت سیستم کنترل ذهنی نگه داشته می شوند که هر روز آن ها را مجاب می کند که والدین، خانواده، دوستان و در کل زندگی عادی را فراموش کنند.
بر اساس گزارش دیلی میل، هر دو خانواده ی انگلیسی که دخترانشان درگیر سیستم فرقه ای شده اند و اکنون برای نجات فرزندانشان دست به دامان قانون و سیاستمداران شده اند، تنها یکی دو سال است که فرزندان خود را ندیده اند. در حالی که والدین اسیران در بند فرقه ی رجوی سال هاست که علیرغم همه ی تلاش هایشان موفق به ملاقات با فرزندانشان نشده اند.
در حقیقت، شستشوی مغزی و سوءاستفاده ی روانی و خطرات آن تنها محدود به مرزهای انگلستان و خانواده های انگلیسی نیست. بدیهی است که سازمان ملل و دیگر مراجع بین المللی و حقوق بشری باید برای صدای خانواده هایی که سال هاست فرزندانشان مورد سوءاستفاده ی رجوی ها قرار می گیرند، گوشی شنوا داشته باشند.
تاکنون سازمان ملل و نهاد های مشابه آن به صدها نامه و دادخواستی که خانواده های اسیران فرقه ی رجوی نوشته اند وقع چندانی ننهاده اند. مجاهدین خلق و دیگر گروه های وابسته به آن باید از سوی نهادهای بین المللی، فرقه ای مخرب تلقی شوند و در جهت رهایی افراد گروگان گرفته شده در فرقه اقدامات ضروری انجام شود. همچنین، رهبران آن باید به علت جنایاتی که علیه بشریت مرتکب شده اند، محاکمه شوند. بنظر می رسد که در حال حاضرمنطقی ترین راه نجات افراد گرفتار در فرقه مجاهدین خلق همین باشد.
مزدا پارسی
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا