اظهار شادمانی رجوی در همسویی با کنگره ی آمریکا!!

با این حساب، جامعه ی بی طبقه ی توحیدی که استقرارش مبارزه ی دائمی با امپریالیزم طبقه پرور است، باد هوا شد!
یعنی باند رجوی بصورت عیان و آشکار، این شعار استراتژیک بانیان مجاهدین خلق را نفی کرد و به کناری گذاشت و آنگاه بازهم از ما میخواهد که این فرقه ی تا خرخره رفته در مرداب امپریالیزم را، همچنان سازمان مجاهدین خلق بدانیم!
بلی!
صحبت از قطعنامه ی 645 اخیر کنگره ی تمام قد قرار گرفته دراختیار نئون کان ها وصهیونیست هاست که براثر فشار لابی های قدرتمند صهیونیستی، مایل است تا آنجا که درتوان دارند، برسر توافقات برجام، دبه درآورده و تنور جنگ روانی برعلیه ایرانی را که رئیس جمهورش اعلام میکند قصد جلوگیری از ادامه ی انحطاط 400 ساله ی ایران را داشته و درراستای آن به سیاست همزیستی مسالمت آمیز با همسایگان وهر کشور دیگری که قصدش دشمنی با ما نباشد، روی آورده است، میباشد.!
البته  این سیاست اصولی دولت ما، موردخوشآیند صهیونیست های توسعه طلب ومتجاوز نیست!
باند رجوی بمنظور آماده کردن ذهنیات بعضی از افرادش که بصورت ساده لوحانه ای فکر میکنند که دربنگال های خود نشسته وبرای آزادی واستقلال کشورشان؟؟!! مبارزه میکنند، هردم گوشه هایی ازماهییت واقعی خود را که همان دریوزگی به آستان گردانندگان جامعه ی طبقاتی است، بروز داده وکم کم به راهشان میآورد!!
سوی دیگر موضعگیری های سرکردگان رجوی، ابراز ارادت مداوم به خداوندان زر و سیم، تفنگ وچماق است که مبادا درروز معینی که رجوی فکر میکند فرا خواهد رسید، به سیل چاکران فراموش شده تبدیل گردد!!
درمصداق مواردی که ذکر شد، رسانه های رجوی تحلیل گونه ای بنام " دروغ بزرگ – آژیر خطر" وبا امضای هادی محسنی منتشر کرده که میخوانیم:
"..براستی خطر کدام است و کدام خطر بزرگتر و برای ولایت فقیه تهدیدی جدی است. ایا جام زهر اتمی که زهرش را مقاومت ایران با افشاگریهایش بر پیکر کل سیستم ولایت فقیه وارد کرده، می باشد. آیا پیامد همین جام زهر اتمی است که باندها و جناحهای رژیم ایران رودرروی هم ایستاده و فساد افسار گسیخته همدیگر  راا افشا می کنند هست؟ و یا… ".
عجب وقاحت و بی شرمی ای!
مگر شما تا همین چند ماه پیش، درهمراهی با جناح خونریزتر امپریالیستی – صهیونیستی، با تمام قوا برای شکست این توافق عمل نکردید؟؟
یعنی با آن و جام زهر نوشیدن (به تعبیر خودتان) مخالف بودید؟! و دراینجا آیا میتوان ازشما پرسید که آیا این کارهایتان برای نجات رژیم بوده است وبرای چه؟!
میبنید که نمیشود خدا وخرما را توامان خواست؟!
دگرباره:
" اما هر چه بیشتر صحبتهای هر دوجناح رژیم ولایی ایران و لابیهای رنگارنگ داخلی و بین المللی این حکومت مورد مطالعه قرار می گیرد نتیجه این میشود که: تنها ترس و احساس خطر رژیم ایران، مقاومت سازمان یافته ایران و پایداری اشرفیان و بقول مجاهدین، اشرف نشانان در زندانها وسراسر جهان است. بیشتر از این هم که به ریشه یابی این نتیجه گیری پرداختم یاد این جمله افتادم که: "اگر اشرف بایستد جهان در مقابل رژیم خواهد ایستاد".
آیا منظور از اشرف نشانان درسراسر جهان، همان فرق مذهبی منحرف ویا گروه های مافیایی است؟!
اگر نباشد که باید قبول کنید مبارزان واقعی درسراسر جهان راهی برخلاف شما طی میکنند!!
دیگر اینکه رژیم ازبابت اینکه شما همه چیز را در میان مردم ایران ازدست داده اید، خیالی بسیار راحت دارد و درمعادلاتش به تنها چیزی که فکر نخواهد کرد، به اشرف واشرفیان موهوم است!
متاسفانه این خانواده های گرفتار دست رجوی هستند که اشرف و… برایشان مطرح است ودیگران بدون اطلاع ازاشرف و اشرف نشینی ونشانی، سرگرم زندگی خود هستند!!
پس قدرت شما درهمان حد است که توانسته اید 3هزار خانواده ی ایرانی را گرفتار ساخته و با سوء استفاده ازاین مشکل خانواده ها، اینگونه به لاف زنی بپردازید!!!
آیا عکس این قضیه را که اشرف نایستاد وفروریخت، قبول دارید که جهان حقیقی (کشورهای دارنده ی بیشترین مردم جهان ونه حکومت های نماینده ی یک درصدی ها) درمقابل رژیم نخواهد ایستاد؟! وچرا باید بایستد؟!
مشکلات داخلی مردم ایران به خودشان مربوط است و جهانیان  حقیقی (ونه نمایندگان یک دصد متنعم مدم جهان)هم سرگرم رتق وفتق امور خود و کشیدن گلیم شان از جهنم رابطه ایست که درنظام درحال پسرفت سلطه وتابعیت قرار دارد!
وخنده دارتر اینکه:
" این رهنمود و توصیه به نظر نگارنده حداقل دو پیامد هم داشته و دارد: الف – عزم جزم برای پایداری صد برابر با آرمان آزادی بعنوان پایه و مبنای تغییر و سرنگونی رژیم ولایت فقیه. حاصل این پیامد هم عزم جزم هواداران و حامیان مقاومت و پیوستن تعداد بیشتری از هموطنان در داخل و خارج ایران بعنوان هوادار و حامی آرمانها و خطوط سیاسی استراتژیک مجاهدین خلق و مقاومت سراسری ایران می باشد. ب – چرخش و همسویی سیاستهای منطقه ای و بین المللی با خطوط و آرمانهای مبارزاتی مقاومت ایران".
کدام پایداری وکدام آرمان هموطن؟!
آیا ادامه ی زندگی نباتی در کمپ های لیبرتی و تیرانا، مقاومت شمرده میشود؟!
اگر آری، پس اینهمه گیاه ودرخت دارند مقاومت میکنند واحتیاجی باین نوع مقاومت شما نیست که آنها میلیاردها برابر بیشترند و…
دراین میان شما بعنوان عنصر نباتی حقیر میمانید که گفته اند " فرقی نمیکرد بود ونبودش"!
ازپیوستن کدام مردم سخن میگویید که کسی با چشمان انسانی وذکاوت بشری خود قادر به مشاهده ی آنها نیست وآیا این طایفه ای که مرتب بشما می پیوندند ازجنس یاجوج وماجوج هستند؟؟!!
یعنی میفرمائید که  شما نه، بلکه این آمریکا وعربستان است که با شما همسو شده و آیا این حادثه را  ازهرنوعی که باشد، نقطه ی عطف مثبتی برای خود میدانید؟!
پس مسئله ی استقلال وآزادی ومبارزه با امپریالیزم که ماحصلی بنام " جامعه ی بی طبقه ی توحیدی" قرار بود داشته باشد، چه شد؟!
چرا جرات اعلام عدم پذیرش نطریات بنیانگذاران سازمان را ندارید؟!
وحید
 

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا