بالاخره آقای رضا محمدی (یکی از وابستگان رجوی) پا به میدان گذاشت که حضور فقط چند هزار نفر در سالن محل نشست 19 تیر 95 فرقه ی رجوی را واقعی تر از تشکیلات – که ظرفیتی 100 هزار نفره برای این سالن تعریف کرده بود- برزبان و قلم آورد که البته در نگاه اول این راستگوئی یک نقطه ی مثبتی برای او بود!
اما وقتی بشرح ماوقع و… میپردازد، همان کپی برابر اصل را نشان میدهد که با این کارش، راستگویی؟؟!! احتمالی دربین مریدان رجوی را درزیر سایه قرار دهد!
جریان ازاین قرار است که امر فرموده شده که هر ازراه رسیده ای ازباند رجوی، ظفرنامه ای به فراخور حال خود والبته وصد متاسفانه با ادبیات کلیشه ای خاص معبود خود بنویسد و سایت ها و وبلاگ های این باند آنرا منتشر کنند!
عنوان نوشته ی طویل آقای رضا محمدی، " ما شاهدان شکوفایی مقاومت – یک سالن، یک چندین هزار عاشق، یک روز تاریخی، یک صدا، یک هدف، یک زن پیشتاز " نام دارد که با حذف عملی مسعود رجوی ازصحنه ی این خیمه شب بازی ها آورده است:
"… در روز۱۷ جولای تیری که از کمان عمله ارتجاع و سرمایه به سوی قلب مقاومت شلیک شده بود در بین راه با برخورد به دیوار عزم و اراده و سد سترگ مقاومت پیشگان کمانه کرد و با شکافتن پرده تاریکی و در پی آن تابش نور مقاومت، به سوی خود آنان برگشت ".
هنوز ماهیت شلیک کننده ی این تیر وصاحب کمان روشن نیست و چرا باید به قلب شلیک کننده اصابت کرده باشد؟!
مگر خبری شده؟! آیا بازهم این فرقه ی رجوی بوده که پیروز میدان شده ومانند همیشه، شکستی برایش متصور نیست؟!
او درمورد خیمه شب بازی بورژه نوشته است:
"…مراسم امثال در بورژه را میتوان به جرات و از جهاتی مهمترین مراسم در این سال ها نام برد. اهمیت این مراسم را باید از یکسو در تنوع شرکت کنندگان و شخصیت های حاضر در آن و از سوی دیگر موضعگیری های بی سابقه، صریح و شفاف و تیز و تند آنان چه در برابر سیاست های مداخله جویانه رژیم در منطقه و نقش مخرب آن در بی ثبات کردن جهان و چه در "ارتباط واحترام" آنان نسبت به مقاومت مردمی ایران و در راس آن خانم مریم رجوی رئیس جمهور برگزیده مقاومت دید ".
تنوع شرکت کنندگان، تغییر کیفی نداشت و این شرکت کنندگان قرار هم نبود که بی احترامی به باند رجوی (مقاومت دربرابر منطق) کرده و حرمت میزبان را حفظ نکنند!!
دراینجا بصورت عجیبی نام مسعود رجوی طوری حذف شده که انگار خورشید بخاطر او نبود که طلوع وغروب میکرد وزمین به اراده ی او به حرکت در میآمد!!
بدین ترتیب، این مرید سابق مسعود، مرگ او را تلویحا قبول کرده والبته انصاف هم باید داشت که با اعلام این خبر مهم برای باند رجوی، کک اش هم نگزیده است!!!
ونیز، اینکه رسیدگی به خرابکاری های جهانی جمهوری اسلامی ایران؟! چرا باید درنشستی باشد که کار عمده اش اعلام کنار گذاشتن مسعود رجوی به زبان غیر بود وبررسی کنندگان صلاحیت، چه مجوزی ازکدام نهاد بین المللی داشته اند که ایران هم جزو آن میباشد؟!
نیز:
" رژیم که پس از خوردن جام زهر اتمی به سیاست های مداخله گرایانه و اشغالگرانه خود سرعت بیشتری بخشیده است در صدد است تا که بتواند با سرمایه گذاری های هنگفت و نامحدود مالی و نیرویی در کشورهای عراق، لبنان، یمن و به خصوص در سوریه به زعم خود جبران مافات کند و از اینطریق مانع شکست و ریزش مهترین سکوی استراتژی سیاست خود در منطقه شود ".
یعنی قبول تولید نکردن سلاح هسته ای که جزو برنامه های دولت بود وهست، باید دنبالچه ای بنام دخالت واشغالگری داشته باشد؟!
چرا؟!
اتفاقا ایران بدانجهت برسر میز مذاکرات هسته ای نشست وبه تعهداتش بطور تمام وکمال عمل نمود، که اعلام کند سرجنگی با کسی ندارد و آماده ی همکاری های متقابل و سودمند، با هر کشوری است که اعتقادی باین همکاری ها دارند وسرآن دارد که برای رفع تنش ازمنطقه، پیشقدم باشد تا بتواند مشکلات مردم را با خیال راحتتر- همانطور که در مبارزات انتخاباتی قول داده – حل کند.
حضور محدود وقانونی ایران در سوریه و… چرا باید درزمانی که دیگران حضوری اشغالگرانه دارند، دارای قبح باشد؟!
آقای محمدی میگوید:
"…ائتلاف کشورهای منطقه به رهبری عربستان سعودی در پی عملیات توفان قاطع تلفات بسیاری را متوجه نیروهای حوثی کرد و اهداف رژیم را با شکست سختی همراه کرد ".
حوثی ها ده ها سال قبل از بوجود آمدن جمهوری اسلامی، مشکلات عمده ای با اشغالگری های انگلستان وسپس با عربستان داشته اند وبا آنها مبارزه کرده اند و بنابراین نباید مبارزات آنها را به خارجی ها نسبت داد!
دیگر اینکه گفته ایم وباز میگوییم که ایران نقش اول را درتحولات هریک ازکشورهای نامبرده ندارد وبنابراین پیدا ومعرفی کنید دارندگان این نقش را!!!
همچنین:
"… در چنین شرایطی که رژیم هم در دام برنامه هسته ای خود چنبره زده وهم سیاست های مداخله جویانه اش در منطقه موجب اختلافات شدید سیاسی و بعضا دشمنی کشورهای منطقه با آن شده، حضور امیر ترکی فیصل در مراسم سالانه مقاومت مفهوم و بارسیاسی خاص خود را دارد ".
خوب!
بهتر نبود که این دردت را زودتر میگفتی که منظورت ازاین زیاده گوئی ها، نشان دادن مسرت خود ازحضور شاهزاده ی کم وبیش خونخوارعربستانی بود وآیا فکر نمیکنی که با درج این چنینی خبر، دیگر به شعارهای انقلابی نماهای شما ها تف خواهند کرد؟!
معرفی مریم با به زباله دان انداختن مسعود:
"…چنین حضوری پر…در اساس نشانه ای به جز "تائید مواضع به حق واصولی مقاومت در تمامی این سالها در برابر کانون پرورش و پدرخوانده ی تروریستم در منطقه و تاکیدی مضاعف بر رهبری داهیانه و کم نظیرخانم مریم رجوی به عنوان زنی پیشتاز در برابر رژیم بنیادگرای اسلامی و زن ستیز" نمی تواند باشد ".
یعنی حکومت عربستان، بری ازهرگونه پدرخواندگی تروریزم است؟!
عربستان کجا رهبری ویا حتی زندگی عادی برای یک زن را برسمیت شناخته؟!
عقل ات را از دست داده ای پسر؟!
این خانم که افتخار میکرد مرید مسعود رجوی است واو بسان قطره ای درمسعود ذوب شده، حالا چگونه به رهبر بی نظیر تبدیل میشود، کار بسیار سختی است که برای انجام دادنش، احتیاج به پرروئی وبی حیایی خاص باند رجوی دارد که عملا در پاراگراف اخیر بنمایش درآمد!!
وحید