شعائری که رجوی از آن دم می زند

در سازمان مجاهدین بحث شعائر و انجام آن هم بستگی به شرایط و موقعیتی دارد که رجوی مشخص می کند.زمانی شعائر و اعتقادات مذهبی یکی از شرط های انتخاب مجاهد بود.حال وقتی به بطن این سازمان و فرقه بیشتر توجه میکنی می بینی این هم جز لق لق زبان و به بازی گرفتن مثال بقیه چیزهائی است که در این فرقه فقط بخاطر سوء استفاده شخص رجوی و مریم قجر می باشد.

بطور مثال نماز خواندن در فرقه وقتی در مانور و ماموریت بودی  مهم نبود کسی نمی پرسید نماز چی شد کسی خواند و یا نه و زمانی برای آن در نظر گرفته نمی شد، هیچ گاه به عنوان یه اصل که باید زمانی گذاشت نبوده و نیست.  زمانبندی نماز و کار فردی و خوردن صبحانه با هم بوده،یعنی با توجه به محدودیت زمان و امکانات کسی کاری نداشت تو می رسی یا نه! روزهای تعطیل که هر کی خواند یا نخواند فرقی نمی کرد.رجوی خود را الگویی برتر می دید و اعتقاد داشت شیعه 12 امامی هست ولی چند کار را هم که انجام می داد صرف تبلیغات بود.در تشکیلات رجوی کسی حق خواندن قرآن نداشت و یا تسبیح انداختن ممنوع بود، نماز کمی طولانی می شد باید پاسخگوی اینکار می شدی و اصطلاحا می گفتند چیه افکار متحجر و آخوندیسم را اجراء می کنی. نه اینکه تمام اعمال خودشان تائید شده هست ولی با این شیوه ها برخورد می شد. حتی کسی نمی توانست کمی ریش خود را بلند کند به وی تذکر داده می شد.تا جائی رسید که رجوی حتی روزه گرفتن را موکول به سال بعد نمود جالب این بود که دم از اسلام ناب توحیدی هم می زدند. در درون تشکیلات مطالعات مذهبی ممنوع بود فقط کتاب های خود سازمان و چیزهائی که شخص رجوی فتوای آن را داده بود و بصورت کتابچه و یا بولتن خبری در آمده بود مجاز و به نوعی باید بصورت اجباری مطالعه می کردی  .حتی بر گزاری مراسم ماه محرم هم سالهای اول برگزار نمی شد بعد دیدند می توانند از آن استفاده تبلیغی شود دو جلسه برگزار می کردند. جالب این بود نوحه هایی که خوانده می شد تماما روحیه جنگ طلبی و باب میل خودشان بود. بطور مثال یک نوحه آن اینگونه بود.دستمان بر قبضه سرخ مسلسل یا حسین….یا بمیریم جملگی یا بگیریم انتقامت یا حسین.

حال قضیه اگر در شرایط استقرار بود چون راهی برای فشار واردکردن به افراد نداشتند خوب کنترل می کردند چه کسی نماز شرکت می کند و چه کسی نمیکند بماند اینکه تعدادی اساسا وضو هم نمی گرفتند فقط بخاطر ترس از مسئول مربوطه می رفت در صف نماز می ایستاد و در بعضی از مواقع هم همین افراد پیشنماز هم می شدند و سایرین باید پشت آنها نماز می بستند این تز رجوی بود که تمام افراد مجاهدین شایستگی پیش نماز شدن دارند. وی حتی دعاهائی که انتخاب می کرد دعائی بود که همش از مجاهدین بود رجوی با این افکار احمقانه خود همه چیز را بازی گرفته بودند و با منافع خود تطبیق می داد.

اینها نمونه های کوچکی هست از طرز تفکر و اعتقادات آنها.در این فرقه فقط همه چی جنبه تبلیغی و لق لق زبان بود و هست و آدمها را طوری بار آورده اند که هر کاری که می کنند می خواهند ببینند مورد توجه قرار می گیرند یا خیر.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا