در اروپا هم برادرم را رها نخواهیم کرد

مدتی بود که می خواستم دیداری با خانواده بسیار خوب آقای شعبانپور داشته باشم تا اینکه برنامه جور شد و به روستای آقای شعبانپور که در نزدیکی شهر آمل قرار دارد رفتم روستایی بسیار زیبا که وقتی وارد آن می شوی حاضر نیستی از آن خارج شوی مردمانی بسیار خوب و دوست داشتنی و زحمتکش که هر کسی برای آماده سازی زمین کشاورزی به دل خاک  می زند تا بتواند برای فصلی دیگر و کاشتی دیگر آنرا آماده کند.
خانواده شعبانپور که برادرش حسن شعبانپور در فرقه تروریستی رجوی حضور دارد با دیدن من بسیار خوشحال شد چرا که این خانواده یکی از فعال ترین خانواده ها در استان مازندران می باشد و رجوی تروریست کینه زیادی از آنها به دل دارد. برادران شعبانپور مدت زیادی برای رهایی برادرشان یعنی حسن در اطراف اشرف ماندند تا شاید بتوانند این آگاهی را به برادرشان بدهند که اگر از فرقه تروریستی رجوی جدا شوند مشکلی نخواهد داشت.
ابتدا با پدر خانواده و بعد با دو بردارش یعنی حسین و عسگر دیدار داشتم و به بیان خاطرات گذشته حسن در روستا پرداختند که او اصلاً کاری به فرقه رجوی نداشت وقتی در جنگ عراق علیه ایران اسیر شد گرفتار سیستم مغزشویی فرقه تروریستی رجوی شد و اکنون گرفتار این تشکیلات جهنمی می باشد.
هر چند برادرم اسیر این فرقه می باشد ولی ما عهد کردیم تا رهایی برادرم از چنگال رجوی گامی به عقب نگذاریم و تاکنون در این مسیر گام بر داشتیم با شناختی که از برادرم داریم او مایل نیست در فرقه تروریستی رجوی بماند و حتی در ملاقاتی که اولین بار در اشرف که در زیر کنترل عوامل فرقه انجام گرفت به من گفت که مایل است از فرقه جدا شود و نیاز به کمک دارد.
هر چقدر رجوی تروریست بخواهد از برادرمان سوء استفاده کند ولی با شناختی که از او داریم نمی تواند تا ابد او را در بند تشکیلات جهنمی خود نگهدارد.
رجوی تروریست فکر نکند که وقتی از عراق اخراج شد و به کشور آلبانی رفت می تواند از دست ما خانواده ها خصوصاً ما رهایی یابد ما عهد کردیم برادرمان را در کشور آلبانی هم تنها نگذاریم و این امیدواری برای ما وجود دارد او را روزی در محل و روستا خودمان ببینیم و پوزه رجوی تروریست را به خاک بمالیم.
هر چند دیدار با این خانواده فعال و دوست داشتنی استان برایم همیشه جذاب و انگیزاننده بوده ولی دیگر به پایان روز که می رسیدیم هر چه بیشتر این خانواده از خاطرات گذشته و استقامت و پایداری شان در اطراف اشرف می گفتند به یاد آن روزها می افتادم که چگونه مادران و پدران پیر مورد بدترین توهین ها از طرف رجوی تروریست قرار می گرفتند.
این قول را به خانواده شعبانپور دادم که باز هم به آنان سر بزنم و خبرهای خوبی برای آنان داشته باشم.
هادی شبانی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا