چهارشنبه سوری صوری در فرقه ترویستی رجوی

هر سال مسئولین فرقه تروریستی رجوی با بسیج همگانی در قرارگاه اشرف سابق چهارشنبه آخر سال را به اصطلاح جشن می گرفتند. یک هفته قبل از چهارشنبه سوری آنقدر کار، برای اعضای می تراشیدند کادرها هم، نه از روی رغبت بلکه از روی اجبار بر خلاف میل باطنی خود مجبور بودند کارهایی را که به آنها محول می شد را انجام دهند.
اما آنچه که به خود افراد بر می گشت وقتی مسئولیت پروژه ای را به یک یکان یا قرارگاهی از سوی ستاد بالاتر به آنها محول می شد عناصر تشکیلات عزا می گرفتند و فاکت های تقابلی خودشان را که هر شب می بایست از سر اجبار ذهنیات خود را تخلیه می کردند توی جمع کوچکی می خواندند، در واقع در قبال پروژه محوله استقبالی در بین افراد وجود نداشت در یک کلام اعضای فرقه ترجیح می دادند کار یومیه را به طور معمول و جاری داشته باشند اما مسئولیت تدارک مناسبتی را به آنها ندهند.
در باره چهارشنبه سوری باید بگویم فضای دلچسبی بین افراد نبود حتی پریدن از روی آتش را صوری برگزار می کردند برای این که جلوی مسئولین، خودشان را نشان بدهند و بعداٌ یقه آنها را نگیرند که چرا پاسیو هستید؟ مجبور بودند از خودشان ادا و اطوار در بیاورند تا ظاهر را حفظ کرده و بعد مورد حسابرسی قرار نگیرند.
به جرات می توان گفت فرماندهان هم از ندانم کاری مسئولین بالاتر خسته شده بودند اگر هم کاری می کردند فقط برای این که انگ نخورند و یقه شان را نگیرند و در جمع بزرگتری شخصیت آنها را زیر سئوال نکشند و مورد اذیت و آزار قرار نگیرند حتی از سر بی میلی هم، برنامه فرقه را پیش می بردند.
لازم به یادآوری است بگویم یکی از شعارهای اصلی فرقه در برنامه آخر سال این بود که می گفتند امسال سال آخر است و… سی سال را هر سال گفتند امسال سال آخر است اما از سال آخر خبری نشد تا این که سال آخر خود فرقه فرا رسید مجبور شدند تن به اخراج بدهند و به آلبانی بروند.
آری النهایه مهر باطل بر پیشانی فرقه خورد، دست از پا درازتر فرار را بر قرار ترجیج دادند واقعیت این است هر جا که سمبه پر زور بود رجوی تروریست تسلیم شد و به هر ذلتی تن داد مثل بالا بردن پرچم سفید در مقابل آمریکائی و حرکت بعدی جابجائی به لیبرتی و سپس اخراج به آلبانی ختم شد.
امسال هم مثل هر سال در ایام چهارشنبه سوری فرقه تروریستی رجوی فراخوان داده و از امدادهای غیبی می خواهد که اسمی از آنها را در داخل ایران بیاورند و پرچم آنها را بلند کنند و گویاتر بگویم شعار رجوی ایران سر بدهند باید رجوی و رجوی ها بدانند این شعار در داخل سی سال پیش منسوخ شد حالا هم حتی در درون تشکیلات هم سوخته و اثرش را از دست داده است این روزها به معنی زور اضافی زدن است فایده ای ندارد آنقدر به خودتان فشار نیاورید که بعد سر از بیمارستان در بیاورید مراقب خودتان باشید!!!
فراخوان های فرقه مثل این است طرف را به ده راه نمی دادند سراغ خانه کدخدا را می گرفت وصف حال و روزگار فرقه تروریستی رجوی همین است، فرقه در آلبانی دچار بحران تشکیلاتی است مریم قجر با تمام توان تلاش می کند جلوی ریزش و فروپاشی را بگیرد در ماه گذشته وی دو هفته در آلبانی بود و برای نیروهایش نشست و مغزشوئی راه انداخت تا بلکه بتواند آنها را حول محور به اصطلاح مقاومت برون مرزی آن هم در 3000 کیلومتری با ایران حفظ کند، با این وجود باز هم شاهد هستیم روز به روز از تشکیلات رجوی در آلبانی اعضاء جدا می شوند اما فرقه برای این که صدای همین افراد جدا شده در نیاید به آنها ماهانه 500 دلار می دهد به حساب حق سکوت، تا مبادا علیه فرقه موضع بگیرند آری اوضاع درونی تشکیلات بسیار خراب است.
امسال چهارشنبه سوری را در آلبانی برگزار می کنند!!! اما با چه رویی می توانند شعار تکراری سالیان گذشته را تکرار کنند!!!
محمدرضا گلی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا