رجوی ملعون باید بداند خانواده ها نفرات خود را از دست او نجات خواهند داد – قسمت پایانی

آقای سید محمد یعقوبی سئوال نمود که وضعیت خانم ها در کشور آلبانی چگونه است؟ آیا آنان هم شرایط شان با مردان یکی است؟
در این رابطه آقای محمد پور توضیح دادند که به لحاظ حقوق کمیساریا با مردان فرق دارد آنان از حقوق بالاتری برخوردار هستند و تعدادی که هم جدا شدند دو یا سه نفره با هم منزلی را کرایه کرده و با همدیگر زندگی می کنند اگر در تشکیلات باشند شرایط شان هیچ فرقی با دیگر افراد ندارند هم مرز سرخ هایی که تشکیلات می گوید باید رعایت کنند.
البته باید به این مسئله اشاره نمود که کندن زنان از تشکیلات به نسبت مردان سخت تر است چون با تبلیغاتی که رجوی در مناسبات کرده زنان فکر می کنند که اگر پای به دنیای آزاد بگذارند مورد ستم قرار می گیرند و فشار زیادی به آنها می آید به همین خاطر با توجه به سن بالای اکثر زنان ترجیح می دهند در همان مناسبات بسته و خشک به زندگی ادامه دهند.


یکی از خانواده ها به نام حسن آهنگر که برادرش عبدالحسین که وقتی دخترش کوچک بود دیگر او را ندید وقتی دخترش به نام نسیبه بزرگ شد و خواست با پدرش ملاقاتی داشته باشد باز هم این مزدوران رجوی بودند که با توهین کردن و گفتن ناسزا و زدن سنگ مانع از ملاقات این دختر شدند آنان فکر می کردند که می تواند با زدن سنگ و توهین کردن این رابطه عاطفی را از بین ببرند ولی چه سود که رجوی قادر به درک این شرایط نیست چون او اصلاً عاطفه ندارد و فقط به فکر قدرت طلبی و زن بارگی خودش می باشد.
وی سئوال نمود که  آیا برادرش عبدالحسین را می شناسد؟ در جواب آقای محمدپور اظهار داشتند که من برادرت را می شناسم او هم شرایطش مثل بقیه افراد توی تشکیلات است باید به او کمک کرد چون وقتی فرد در چمبره تشکیلات گیر کرده باشد دیگر راه بازگشتی از درون خود ندارد باید از بیرون به او کمک کرد.

وقتی بحث داغ شد آقای گلدوست برادر انسیه گلدوست سئوال نمود که با توجه به اینکه شما در تشکیلات بودید آیا رجوی زنده است یا مرده؟ که در این رابطه آقای محمدپور توضیح دادند که هیچ نمی داند که رجوی مرده است یا زنده چون کسی در درون مناسبات فرقه جرات سئوال کردن در این مورد را ندارد و آنرا مرز سرخ اعلام کردند.
اینکه رجوی زنده یا مرده باشد فرقی ندارد وقتی وی جرات نشان دادن خودش را ندارد و حتی نمی تواند پیامی هم بدهد چه فرقی می کند که زنده باشد یا مرده؟ ایکاش زنده می بود تا جواب تمام جنایتش را بدهد چون می خواهد با نشان ندادن خود جواب خیلی از سئوالات را بدهد و اینکه اکنون چگونه به کاسه لیسی شیوخ عربستانی و افراد جنگ طلب امریکایی و اسرائیلی مشغول است در ضمن اینکه ترکی الفیصل در برنامه خرداد فرقه رجوی در فرانسه عنوان نمود که رجوی مرده است می توان از جنبه های مختلف این حرف وی را مورد بررسی قرار داد ولی خدا کند که زنده و جواب خیانت هایش را در همین دنیا بدهد.
در تایید حرف آقای محمد پور مسئول نشست بیان نمود یکسری از سئوالات در درون مناسبات فرقه ای رجوی مرز سرخ اعلام شده و کسی نباید آنرا بیان کند یکی از علت مخفی شدن رجوی و اینکه چرا خودش را نشان نمی دهد؟ چرا خلع سلاح شدیم مگر قرار نبود بعد از شروع جنگ امریکا علیه عراق نیروهای فرقه رجوی به سمت ایران حرکت کنند؟ وقتی سازمان خلع سلاح شد شما کاری به این کار نداشته و هر چه که مسئولین زن می گویند انجام دهید؟ چرا اشرف را ترک کردیم مگر سنگر به اصطلاح تمام آزادی خواهان دنیا نبود و انبوهی از سئوالاتی که وقتی مسئولین نمی توانستد جواب بدهند مرز سرخ نامیده می شد تا بتواند بر سرکوب افسار گسیخته در درون تشکیلات ادامه دهند و به همین خاطر است که افراد جرات نمی کنند آن سئوالات را بکنند چون می دانند اگر دوباره یک سئوال پرسیده شود باید منتظر نشست تشکیلاتی و خاص باشند که البته همه از ان گونه نشست ها فراری هستند.
خانم حیدرزاده و خانواده محترمشان چندین بار برای دیدار با برادرشان به نام پرویز به اشرف رفته بودند ولی متاسفانه با خیره سری رجوی فریبکار نتوانستند ملاقاتی داشته باشند از آقای محمد پور سئوال نمود که آنهایی که  در تشکیلات هستند با وجود این که در آلبانی هستند هنوز نفهمیدند که دنیای بیرون با دنیای درون تشکیلات و بسته چه فرقی می کند؟
آقای محمدپور اظهار داشت بله همین طور است تا وقتی افراد در داخل تشکیلات باشند مطیع آن سیستم هستند و در واقع با آن محیط بسته خو گرفتند چرا که سالیان با آن قواعد و قوانینی که رجوی برقرار نموده بود زندگی کردند اعضای بطور مستمر تحت مغزشوئی رهبران فرقه می باشند اما همین که جدا شوند ذهنیت آنها تغییر می کند در آن صورت می توانند به خودشان بیایند و خودشان را بشناسند و هویت کسب کنند. به همین خاطر است که رجوی فریبکار سعی می کند باز همه حصارهای تشکیلاتی را سفت تر کند و کسی نتواند به واقعیت های بیرون دسترسی داشته باشد. تا وقتی اعضای فریب خورده در درون مناسبات فرقه گیر کرده باشند و اطلاعی از اخبار بیرون نداشته باشند همین گونه باقی خواهند ماند و تفاوت دو دنیا را نخواهند فهمید.
شاید برای شما این گفتار زیاد قابل فهم نباشد رجوی فریبکار به ما گفته بود اگر شما با خانواده خود تماس بگیرید اداره اطلاعات خانواده شما را مورد اذیت و آزار قرار خواهد داد به همین خاطر خیلی از نفرات به خاطر اینکه خانواده شان دچار مشکل نشوند تماس نمی گیرند. از طرف دیگر به ما می گفتند که تمام خانواده ها اطلاعاتی هستند یعنی اینکه دستگاه تبلیغاتی فرقه تروریستی رجوی سعی می کرد ارتباط اعضای خود را با خانواده هایشان قطع کند.
شما خانواده های محترم این گونه فرض کنید وقتی فردی بطور شبانه روز و بطور مستمر تحت مغزشویی قرار می گیرد دیگر قدرتی برای فکر کردن ندارد وقتی هر روز به او می گویند که جمهوری اسلامی در حال به اصطلاح سرنگونی است آن فرد هم باورش می شود که نکند خبری است و یا اینکه وقتی مارک می زند که خانواده ها اطلاعاتی هستند فرد در درون مناسبات خبری از وضعیت خانواده خود ندارد و به طبع تحت فشار تشکیلات باید قبول کند و انواع حیله و فریبکاری دیگر… با این وضعیت است که باید گفت که نفرات هنوز تفاوت میان دنیای درون فرقه با بیرون را تشخیص ندادند.
در ادامه آقای مجید یونسی سئوال نمود چطور فرقه رجوی با جدا شدن شما موافقت نمود؟
آقای محمد پور اظهار داشت وقتی می گوئید که فرقه رجوی چگونه با جدا شدن من موافقت نمود به این سادگی هم نبود من حدود یک سال قبل در لیبرتی از مسئولین فرقه خواسته بودم که می خواهم از مناسبات جدا شوم ولی آنان با وعده های دروغین مبنی بر اینکه برای شما وکیل می گیریم و یا مسئله پناهندگی شما را حل کرده و به یکی از کشورهای اروپایی می فرستیم تا در کنار انجمن های فرقه کار کنی و یا اینکه ما در حال مذاکره با کمیساریا پناهندگی هستیم و انواع دروغ های دیگر، مسئولین فرقه سعی کردند با طولانی کردن زمان و ردیف کردن یک مشت دروغ می خواستند مرا منصرف کنند ولی من در حرفی که زده بودم استوار بودم و به همین خاطر وقتی به کشور آلبانی آمدیم دیگر ماندن در مناسبات فرقه رجوی را مناسب ندیدم و از آنان جدا شدم فرقه رجوی دیگر تشکیلاتش قدرت عراق را نداشت و نمی توانست جلوی کسی را بگیرد.
یکی دیگر از خانواده ها به نام خانم سهرابی سئوال نمود که ما چطور می توانیم برای ملاقات اقدام نمائیم؟ در این رابطه آقای محمد پور و مسئول نشست راههای مختلف برای دیدار با نفرات شان در کشور آلبانی مورد بررسی قرار گرفت و خانواده ها نیز در این رابطه توجیه شدند ولی به خاطر مسائل امنیتی اکنون نمی خواهیم در این مورد چیزی نوشته شود باشد که در آینده نزدیک شاهد ملاقات خانواده با اعضای گرفتار خود در کشور آلبانی بانشد.
ولی باید این توضیح را داد که دست سازمان در کشور آلبانی بسته است رجوی فکر می کند هنوز با شانتاژ و فریبکاری مانع ملاقات شود آنان هنوز فکر می کنند در عراق مستقر می باشند و قدرتی داشته باشند ولی دیگر نه آن عراق است و نه اینکه کشور آلبانی را تبدیل به عراق دیگری برای افراد نمود!
آقای شیرگاهی سئوال نمود که اگر تماسی از طرف اعضای خانواده خود داشتم چگونه می توانم وی را متقاعد کنم که آقای محمد پور جواب داد: بگذارید این تماس وصل شود آن وقت شیوه های جلب اعتماد راهش را باز می کند. شاید رجوی فریبکار توانسته تا کنون رابطه عاطفی را قطع کند ولی این رابطه پدر به فرزند و فرزند به پدر و مادر هیچ وقت و هیچ کس نمی تواند از بین ببرد. باید به فرد تماس گیرنده امیدواری داد و اینکه در بیرون تشکیلات دنیای دیگری هم وجود دارد و زندگی ادامه دارد و…
در ادامه اظهار داشتند اگر اعتماد در لحظه بوجود نمی آید چیز غلطی نیست چرا که اولین خیانت رجوی پای مال کردن اعتماد اعضای خانواده به همدیگر بود اکنون در کشور آلبانی فضای بی اعتمادی ایجاد کرده هیچ کس حتی به کنار دستی خودش هم اعتماد ندارد به شیوه های مختلف مسئولین فرقه سعی دارند از نفرات جدا شده علیه همدیگر استفاده کنند و در مقابل پول افراد را هنوز در چمبره خود داشته باشند.
آنقدر فرقه در داخل مجتمع مسکونی فضای پلیسی ایجاد کرده که بچه ها با وجود این که همدیگر را می دیدند و سالیان با هم در اشرف زندگی کردند اعتمادی به همدیگر ندارند و راز خودشان را نمی توانستند به دوست خودش هم بگوید چون می داند اگر این حرف را بزند حقوقی که فرقه رجوی به عنوان همکاری به افراد جدا شده می دهد قطع خواهد شد و به همین خاطر است که وقتی فشارهای تشکیلاتی و ضرب و شتم های عراق در کشور آلبانی کارساز نباشد به شیوه های دیگر مانند خریدن افراد روی آوردند تا بتوانند جلوی تشکیلاتی که در حال فروپاشی است را بگیرند ولی این خام خیالی خواهد بود که بگوئیم مسئولین فرقه در این کار موفق خواهند بود چرا که با توجه به شناختی که از نفرات داخل مناسبات دارم همه افراد مسئله دار، منتظر فرصت برای فرار از تشکیلات جهنمی رجوی می باشند.
خانم منیژه فرخی برادر بهزاد فرخی سئوال نمود آقای محمدپور وقتی به ایران آمدید با شما برخورد نشد و مشکلی تا کنون نداشتید؟
آقای محمد پور اظهار داشت چیزی که من تاکنون شاهد بودم از برخورد مسئولین و خانواده ام و بقیه افراد اگر چند سال قبل به این مسئله اشراف داشتم مطمئن باشید خیلی زودتر از اینها به کشور باز می گشتم و من هم مانند بقیه جدا شده ها به زندگی عادی خود مشغول هستیم و مانند یک شهروند از حقوق شهروندی برخوردار هستیم و خدا را شکر می کنم که اکنون زندگی جدیدی را در کنار خانواده آغاز نمودم.
خانم خمیسی خواهر محمد رضا خمیسی اظهار داشت که با توجه به توضیحات بسیار خوب آقای محمدپور کاملاً روشن شد که رجوی فریبکار در کشور آلبانی دست از سر نفرات ما بر نمی دارد و توضیحاتی هم که در مورد شیوه ارتباط برقرار کردن با نفرات فرقه بیان داشتید ذهنم را باز کرد و راههای مختلفی اکنون به ذهنم زده است که باید آنها را بکار بگیرم چرا که من مطمئن هستم اگر ملاقاتی با برادرم محمد رضا داشته باشم وی از تشکیلات جهنمی فرقه رجوی جدا خواهد شد.
مسئول نشست در پایان ضمن تشکر از حضور آقای محمد پور در جمع خانواده های استان مازندران و روشنگری در رابطه با ماهیت پلید فرقه رجوی عنوان نمود که حرفهای دوستمان بسیار مفید بود و ما را به اشراف رساند که هنوز فرقه تروریستی رجوی دست از توطئه و شانتاژ علیه افراد خود بر نمی دارد.
خانواده های استان نیز ضمن تشکر از حضور وی به رسم مازندرانی از وی خواستند که در منزل شان پذیرای وی باشند چیزی که رجوی ملعون از درک آن نیز عاجز است.
حاصل نشست دیدار آقای محمد پور با خانواده های استان، نشان دادن ماهیت و وضعیت کنونی فرقه رجوی در کشور آلبانی و بررسی راههای مختلف برای رهایی افراد خود از تشکیلات فرقه بود.
در ضمن همه خانواده های حاضر در نشست هم قسم شدند که تا رهایی کامل افراد گرفتار در فرقه رجوی دست از فعالیت و کوشش بر ندارند. باید به رجوی خیانت کار این پیام را داد که او فکر نکند که به کشور آلبانی دیپورت شده از دست ما رهایی یافته است در کشور آلبانی نیز مانند عراق بر سرش آوار خواهیم شد حال هر چقدر مریم قجر داعشی در کشور آلبانی به مغزشویی خود ادامه دهد و از جنگ طلبان غربی برای گرفتن عکس یادگاری در کنار همدیگر به کشور آلبانی دعوت کند. برای ما کاملاً روشن است که این حرکات زبونانه نشان از وضعیت بسیار خراب در درون تشکیلات است که به زودی شاهد ریزش زیاد نیرو خواهیم بود.
پایان

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا