ملاحظاتی بر سخنرانی مریم رجوی در خیمه شب بازی ویلپنت پاریس!

عرض شود که درباره ی این فشفشه بازی وبادکنک هواکنی مریم رجوی، خود تشکیلات رجوی، یک عالمه چرند گفت وطرف مقابل حرف های خود را زد واین گفتگوی دوجانبه – که ازطرف باند رجوی خیلی هم غیر مدنی بود- واقعا هم کفایت مذاکرات!! را به ثبوت رساند و بنابراین احتیاج به طرح مقدمه ازطرف اینجانب وجود ندارد و درستتر آنست که درمورد قسمت های مثلا اساسی تر این خانم حراف و زیاده گو، ملاحظاتی داشته باشم.

این رئیس جمهور برگزیده ی مسعود رجوی مجهول الوجود میگوید:

” حضار محترم! هم‌میهنان عزیز در داخل و خارج کشور! – در برابر عشق شما به‌آزادی سر تعظیم فرود می‌آورم و ادای احترام می‌کنم به‌شخصیت‌های گرانقدری که از ۵ قاره جهان برای همبستگی با ایران آزاد و آزادی ایران به‌ما پیوسته‌اند. سال گذشته در این موقع، رژیم ولایت فقیه در حال موشک‌زدن به‌لیبرتی برای کشتار مجاهدین بود. حالا انتقال پیروزمند آن‌ها از زندان لیبرتی و پیشروی‌های این مقاومت است که پی‌در‌پی به‌‌رژیم تهاجم می‌کند. از دیدار اعضا و مسئولان مجاهدین در آلبانی که هم‌اکنون به گردهمایی ما پیوسته‌اند، همه شاد و سرفرازیم”.

اولا دراین مسئله که حضار محترم ترکیب ناهمگونی از پارلمانتاریست ها ومقامات سابق امپریالیزم وارتجاع جهانی، تعدادی از بردگان فکری رجوی، جوانان جویای کار ومسکین دنیای غارت شده وپناه آورده به غارتگرانشان بوده، شکی نیست!

این ترکیب ماهیتا نمیتواند حامل” عشق به آزادی” باشد! اینها به معنی واقعی کلمه، دلالان وپول پرستان از سویی و قسمتی از لمپن پرولتاریای جهان سوم هستند که برای بدست آوردن لقمه نان وسرپناهی آنچنانی، در جهان غرب ویلانند!!

ثانیا هموطنان داخلی وخارجی عاشق آزادی، شما را دشمن آزادی، عامل امپریالیزم وارتجاع منطقه دانسته و مورد خطاب قرار گرفتن توسط شما را توهینی بخود تلقی کرده ویا اقلا آنرا بر نمی تابند!

مریم خانم درادامه ی سخنان طولانی اش میگوید:

” این گردهم‌‌آیی تحت تأثیر سه رویداد بزرگ است: انتقال هزاران عضو مجاهدین به‌خارج عراق، که طرح خامنه‌ای برای انهدام جنبش مقاومت را به‌شکست کشاند. شکست سیاست مماشات آمریکا و اروپا با رژیم…”.

آیا شما که تا آخرین نفس، مانع خروج این بخت برگشتگان تاریخ که عضو مجاهدین نام گرفته اند، دستور آیت اله خامنه ای را اجرا می کردید؟؟!!

راست آنست که این انتقال براثر بست نشینی ها و مراجعات مکرر خانواده های ذیربط به دولت عراق وسازمان های مرتبط بین المللی بود وهمواره بمنزله ی شکست نقشه های پلید شما وشوهر دربدر شده ی تان تلقی خواهد شد ودرعوض مایه ی غروری برای خانواده ها بعنوان بخش کوچکی از” خلق قهرمان”!

دیگر اینکه، آمریکا درروابط خود با دیگران، ابدا تابع قاعده وقوانین نیست وچیزی که میخواهد، سلطه ی کامل برآنهاست  ودراین میان کشورهای نافرمانی پیدا می شوند که سلطه ی کامل را نمی پذیرند وآمریکا دست به برداشتن آنها میکند واگر موفق نشود برای کسب فرصت درکمین می نشیند و شما این کمین زدن های سیستم آمریکا را” مماشات” ندانید!!

واقعیت آنست که درجهان مدام قطبی شده ی موجود، حکومت آمریکا، کاری بیش ازتحریم های غیر قانونی نمیتواند بکند و بالاتر ازاینها هم البته جنگ است که دردرجه ی اول کار بدست خودش میدهد وبنابراین امکان عملی تحقق آنرا ندارد. چیزی که شما از آمریکا میخواهید، خواسته ای بیقواره با واقعیت موجود جهانی است!!

همچنین:

” در نمایش انتخابات… آخوندها می‌خواستند با این انتخابات، اوضاع رژیم‌شان را بهتر کنند اما آن را شقه و بی‌ثبات کردند؛… می‌خواستند با ناسزا گفتن به مجاهدین، روی کار آوردن یک جلاد را زمینه‌سازی کنند. اما هم شکست خوردند و هم نشان دادند که چقدر از مجاهدین و مقاومت ایران می‌ترسند”.

معمولا حکومتهایی که تن به انتخابات بزرگی مانند انتخابات اخیر ایران میدهند، ازثبات نسبی برخوردارند واگر این نوع انتخابات را خطری برای خود مشاهده کنند، با ایجاد راهکارهایی مانند اعلام وضعیت فوق العاده و…، مانع برگزاری انتخابات میشوند وتحلیل این خانم ازمسئله کاملا غلط یا مغرضانه است!

تعارض درگفته ی این خانم جاه طلب روشن است و نتیجه ای که ازاین حرف او گرفته میشود، آنست که مردم با انتخاب دکتر حسن روحانی فضای جامعه را دموکراتیک تر کردند و این چرا بمعنای شکست حکومتی باشد که میتوانست با بهانه های مختلف، مانع برگزاری انتخابات شود ویا مثل عراق دوران صدام تنها یک شخص ویک گزینه برای انتخاب باشد که جمهوری اسلامی ایران چنین نکرد!

بازهم:

” نگاه کنید به‌گورخوابها، نگاه کنید به جمعیت ده میلیونی بیکاران، به ۲۰ میلیون زاغه نشین و به ۳۰ درصد جمعیت کشور که گرسنه هستند، آخوندها توسط همین‌ها محاصره شده‌اند. بله، بزرگ‌ترین تهدید رژیم برخلاف تبلیغاتش دشمن خارجی نیست؛ بلکه قیام‌های کمین کرده در دل جامعه ایران است”.

مسئله ی بیکاری وزاغه نشینی و…، درخود قوی ترین وثروتمندترین  کشورجهان وجود دارد ومسئله ایست که اپیدمی شده والبته محصول زیاده خواهی های گروه بسیار کوچکی از مردم ثروتمند جهان است و بنابراین این معضلات اجتماعی با جلوگیری ازتاخت وتاز یک درصدی های جهان است ونتیجه اینکه شما ازکسانی میخواهید که این مشکل را حل کنند، که خود از بانیان یا عاملین آن بوده ومنافع کلانی درتداوم این وضع دارند!

البته شما از این مسئله آگاهید وتنها با طرح این چنینی مسئله،  فغان آی دزد، آی دزد سر میدهید که علت ومعلول را بجای هم نشانده و ظالم را تبرئه کنید!

شنوندگان شما درجلسه هم میدانند که نیت خیری برای آنها درسر دارید و با بیان این حرف ها میخواهید، خاک درچشم مردم پاشیده واین ظالمان را تبرئه کنید!!!

بنظر میرسد که وظیفه ی یک شخص میهن دوست، نشان دادن کنه واقعیات به مردم و شناساندن ریشه ها به آنها و تقسیم بندی مسائل به فرعی و اصلی است که نه کار شماست ونه سودی دراین کار دارید!

شما اگر جرات دارید، برای یکبار هم سخنانی شبیه آنچه که گفتم، مطرح کنید تا ببینید که  حکومت عربستان ارباب، چه پدری از شما درمیآورد!!!

مریم رجوی بعد ازتعریف وتوصیف متداول ازتشکیلات فرقه ای شوهرش – که اینک خود نایب السلطنه است میگوید اتکا به کارگران دارد – ولابد کارگران وزحمتکشان هم با آمریکا وعربستان همسوست؟؟!!! –،  چنین ادامه می دهد:

” اعتقاد خلل‌ناپذیر ما به‌رأی مردم و انتخاب آزادانه مردم، باور ما به‌اصل جدایی دین و دولت، تأکید ما بر ‌مشارکت فعال و برابر زنان در رهبری سیاسی جامعه، دفاع ما از خودمختاری ملیت‌های گوناگون ایران در چارچوب وحدت کشور و آمال دمکراتیک هموطنان ما برای ایران فردا، همه و همه بخش مهمی از قدرت جایگزین دمکراتیک است”.

پس همین الان این اعتقاد خلل ناپذیر خود را درداخل تشکیلات خود به منصه ی ظهور رسانده وثابت کنید که راست میگویید!!

حق انتخاب کردن وشدن را به اعضای دربند فرقه ی رجوی برگردانید تا پشتوانه این ادعایتان باشد وگرنه دروغگویی تان را برای هزارمین بار به اثبات می رسانید!

شما برای ثبوت ادعای کلانی که مطرح کرده اید، باید ازشیوه ی مرید ومرادی- که ناقض  اصل جدایی دین ازدولت است –  درتشکیلات خود دست برداشته و غلط بودن آنرا به اعضای خود اطلاع دهید و جلسات پرشور انتقاد وانتقاد از برپا داشته و بانیان فرقه گرایی در سازمان مجاهدین خلق را افشا ورسوا سازید!!!

کاری که به معنی نفی وجود سیاسی خودتان هست وهرگز آنرا نخواهید کرد!

شما به آزادی زنان ومردان – هیچکدام- اعتقاد ندارید که اگر داشتید 1000زن را دراختیار مسعود رجوی نمی گذاشتید (نابرابری شدید بنفع تنها یک مرد)!

آری ذره ذره ی زندگی 40 سال اخیر شما در نقض این حرف هایتان است خانم دروغگو!!!

دروغ ناچسب:

” حرف ما مضمون خواستهای ستارخان سردار انقلاب مشروطیت و دکتر محمد مصدق پیشوای نهضت ملی ایران است. هم چنان که بارها گفته‌ام ما نه پول می‌خواهیم؛ نه سلاح. حرف ما این است که مبارزه مردم ایران برای سرنگونی رژیم ولایت فقیه، مشروع، حق و ضروری است”.

وعمل شما درراستای عذاب وشکنجه ی روح این دوبزرگمرد تاریخ ایران است!

پس کودتای مخملی میخواهید؟!

آخر دیگران –  رضا نیم پهلوی هم – چنین درخواستی دارند وجان مک کین لطفی بیشتر از شما درحق او کرد وبه ریش مسعود خندید!!

عربستان هم بشما توصیه کرد که با دیگر گروه های اپوزیسیون برانداز همکاری کنید و این فرمان ارباب با تعارض بزرگ در انحصار طلبی رجوی قرارخواهد گرفت!!!

ایضا:

” ما از شما می‌خواهیم «مقاومت در مقابل ستم» را به‌رسمیت بشناسید. همان چیزی که در اعلامیه جهانی حقوق بشر و در اعلامیه حقوق بشر و شهروندی فرانسه آمده است. نبرد و مقاومت برای آزادی حق مسلم مردم ایران در هر وضعیتی است … مقاومت مردم ایران برای سرنگونی استبداد مذهبی را به‌رسمیت بشناسید. این رژیم را از ملل متحد و سازمان همکاری اسلامی طرد کنید و کرسی‌های ایران را به مقاومت مردم ایران واگذار کنید”.

طرف های مخاطب شما، اهل ستم ستیزی نیستند!

آدرس غلطی انتخاب کرده اید خانم!

شما با نقض تمام عیارحقوق اعضای خود، ازخصلت آزادی خواهی ونمایندگی حتی بخش کوچکی از مردم ساقط شده اید واین حضار دیپلمات این موضوع را میدانند وهم اینکه آنها هم در خصوصیاتشان نیست که به کمک مردم ایران بپردازند!!

سازمان ملل متحد هم گرچه خیلی بی استخوان است ولی آنقدر سرش میشود که دست باین کارها دراجابت درخواست سفیهانه ی شما نزند. زیادی رو نیاندازید!!

” هموطنان عزیز! – من به‌قدرت عظیم شما تکیه دارم که برای آزادی و برابری بی‌تاب و بی‌قرارید. من به ‌‌شما زنان و جوانان ایران امید دارم، به ‌شما هموطنان کرد، بلوچ، عرب، آذری، ترکمن، لر و بختیاری.‌ در شما نیرویی هست که با مقاومت و اعتراضتان ولایت فقیه را درمانده کرده ‌است…”.

تکیه نابجایی است خانم!

گروهی ازفرزندان این هموطنان به شما روی آورده و بدبخت وبی هویت شدند واین حادثه نشان داد که شما نمیتوانید تکیه ای برآنها داشته باشید!

به قومیت ها و شیوه برخورد شما به آنها که میرسیم، بعنوان یک شاهد با حضوری 17 ساله درتشکیلات شما  وبنام یک آذربایجانی، با وجدان راحت میتوانم بگویم که شما ما را ازاستعمال ساده ی زبان مادری محروم میکردید و اهسته آهسته آنرا ازما گرفته ونشان میدادید که چه دشمنی قهارانه ای با اقوام دارید وبنابراین دروغی باین بزرگ  نگویید ووعده ی غیر ممکن سر خرمن به آنها ندهید که دستآوردی ازاین راه نخواهید داشت!

سیروس  غضنفری

عضو نجات یافته از تشکیلات مافیایی رجوی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا