ای کاش دوستان شما هم اینطوری بودند!

رسانه های فرقه ی رجوی دریک اقدام ناموفق، خواسته اند که مثلا تحلیلی درمورد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بدهند که مهمترین قسمت اش پاراگراف زیر است:
” ته دیگ سیاست خارجی حقوق‌بشری نظام مقدس ولایی که در دنیا دو سه تا دوست دارد یکی از یکی وحشی‌تر!- اولینش، بشار اسد است با چند میلیون جنازه شهروندان سوری که روی دستش مانده! – دومینش! نوری مالکی است که نیاز به هیچ تعریف و تمجید و معرفی‌ای نداره! – سومینش! کره شمالی است! – چهارمینش هم مادروی ونزوئلا است که فعلاً با مردم خودش در خیابانهای کاراکاس دست به یقه است و هنوز ته کارش در نیامده”!
اولا بشار اسد با وجود اشتباهی که دربرخورد با تظاهرات حمص انجام داد، درمراحل بعدی اقدامات عملی درستی برای رفع این نقیصه ومخصوصا اینکه نگذارد کشورتحت حکومت اش به ویرانی کشیده شود، برداشت.
او قول انتخابات آزاد را داد واین درحالی است که سوریه ازمعدود کشورهای منطقه است که دموکراسی، اعتبار کم وبیشی داشته و اندک آزادی احزاب درآنجا تحمل میشد!
90درصد فرماندهان ارتش این کشور ازسنی ها بود ودرکابینه هم وزرای سنی مذهب زیادی حضور داشتند و…
اما گناه اونبود که اسرائیل وسپس آمریکا وارتجاع منطقه، مجال آرامش به سوریه را نداده و تظاهرات صلح آمیز مردم حمص را در عرض مدت کوتاهی به جنگ مسلحانه ی تمام عیار وتروریزم افسار گسیخته تبدیل کردند ووضع طوری ترتیب یافت که جهاد نامقدس تمام عیاری از افراطیون اغلب کشورهای جهان بر علیه سوریه اعلام وعملی شد!
ثانیا، این ایران نبود که عراق را اشغال کرده بود تا مثلا نوری المالکی را بقدرت برساند و بلکه صورت درست قضیه عبارت از آنست که نامبرده دریک انتخابات تحت نظارت آمریکا بقدرت رسید!
ثالثا، با وجود محاصره ی شدیدی که برعلیه کره شمالی وجود دارد، سران این کشور با چندر غاز درآمد ملی اش، کشور را صنعتی نموده، کودکان سالم و جوانان تحصیل کرده شادابی را تربیت کرده اند، نظام آموزش پیشرفته، بهداشت رایگان، خدمات حمل ونقل کارآمد و کم هزینه برای مردم بوجود آورده اند!
درحالی که زمین مسطح ومرغوب چندانی دراختیار ندارند، با کشت گندم و…درتپه ماهور ها، غذای مردم را تامین کرده و دراین عرصه هم به خود کفائی رسیده اند!
البته عیب بزرگ سیستم آن کشور، نبود احزاب متعدد و تسلط تنها یک حزب برجامعه است که اتفاقا اقدامات موثر رفاهی- اجتماعی دولت این کشور را زیر سئوال می برد!
ازنظر رهبران این کشور، آمریکا با مانورهای نظامی بزرگ دائم درمرزهای این کشور، تمامیت ارضی وامنیت این کشور را در مخاطره ی دائمی قرار داده واین کشور کوچک که میلیون ها قربانی هم در رفع اشغالگری های فرانسه وآمریکا داده، قدرت نظامی متعارف کافی برای مقابله با این غول نظامی جهان را ندارد وناچار به ساختن سلاح های تدافعی اتمی است.
ما که شخصا نمیدانیم که این تشبثات کره ی شمالی تاچه میزان امنیت این کشور را حفظ خواهد کرد تا بخواهیم آنرا تایید ویا رد کنیم، تنها باطرح این سئوال که چرا اسرائیل باداشتن سابقه ی 70 ساله ی تجاوز به خاک دیگران ازاین حق برخوردار است وکره ی شمالی که نه توان تعرض ونه سابقه ی آنرا دارد، اینگونه باید مجازات شود؟!
دیگر اینکه فرقه ی رجوی باید حجم مبادلات ایران با کره ی جنوبی وشمالی را مقایسه کرده وآنگاه درمورد سطح روابط ایران با کره ی شمالی اظهار نظر کند!
رابعا، ونزوئلا یکی از کشورهایی است که دست اسپانیا بود و سپس به تصرف آمریکا درآمد.
درجریان این اشغالگری ها چند صد ساله، سفید پوستان مرفه اروپایی وامریکائی زمام تمام امور کشور رادردست داشتند ومردم بومی این کشور درفقر وفاقه زندگی میکردند.
تمام صنایع، کشاورزی، مدارس، دانشگاه ها، مراکر بهداشتی، مطبوعات و… دراختیار این اقلیت سفید پوست بود وخارج ازکنترل دولت و بدست بخش خصوصی اداره میشد!
جوانان بومی این کشور حق وامکان تحصیل دردانشگاه ها را نداشتند!
هوگو چاوز جوانمرگ شده که یک ارتشی باسواد بود، سالها قبل با یک کودتای نظامی زمام امور کشور را دردست گرفت وحکومت مردمی درآنجا برقرار کرد که این حکومت لحظه ای از دسیسه های امپریالیزم و بخش خصوصی سفید پوست درامان نبود!
چاوز اقدام به ساختن سه میلیون آپارتمان برای مردم بومی واغلب فقیر این کشور کرد و شرکت های ایرانی هم دراین ساخت وساز مشغول به کار بودند.
قرار بود این آپارتمان ها بصورت رایگان دراختیار زحمتکشان بومی ونزوئلا درآید که توطئه ی آمریکائی- عربستانی درآمد نفت را برای همه ازجمله ونزوئلا با شدت بی سابقه ای پایین آورد و دولت ونزوئلا دراجرای این طرح مردمی ودرعین حال بلند پروازانه ناکام ماند واین ناکامی علاقه ی شدید مردم بومی به دولت را کم کرد ودرعوض میدان تاخت وتاز برای بخش خصوصی ونزوئلا که دردست سفید پوستان دوست آمریکاست، بازتر شد که میبینیم!
در دوران چاوز بود که اولین دانشگاه دولتی و تلویزیون دولتی ساخته شد وجوانان بومی این کشور موفق به ورود به دانشگاه ها شدند!
چاوز به دموکراسی ناب (نظر ژان ژاک روسو) اعتقاد داشت وبدین جهات علیرغم فشار کارگران و حاشیه نشینان برای بستن مطبوعات بخش خصوصی طرفدار آمریکا، اقدامی دراین مورد بعمل نیآورد واین اهرم های قوی، حالا که بحران اقتصادی و اجتماعی مزمن گریبانگیر ونزوئلا شده، با شدت هرچه تمام تر برعلیه دولت مردمی ونزوئلا عمل کرده وحتی یک کودتای ناموفق هم براه انداختند وبعید هم نیست که بتوانند بطور موقت دولت مادور (دولت انقلابی بولیواری) را براندازند!
بلی مردم ونزوئلا درست مانند تمامی کشورهای عقب نگه داشته، مجبورند که بارها بزمین خورده وبرخیزند!
آنها هزینه های سنگینی برای دفاع ازاستقلال وآزادی خود خواهند پرداخت والبته درصورت نبود زمستان اتمی یا فاجعه ی محیط زیستی، این مردم ونزوئلا هستند که پیروز خواهند بود!
حمید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا