فرجام ترامپ و رجوی یا فرجام برجام؟

درحالی که رجز خوانی های برجامی ترامپ بر اثر مخالفت های شدید داخلی وخارجی درحال فروکش کردن است، بچه مرشدهای رجوی، هنوز درنیافته اند که باید شادمانی وچرند نویسی رابه کنار گذاشت و دریافت که ازاین جنجال ها هم آبی برای رجوی گرم نشد، بازهم نوشتن فتح نامه ها ادامه دارد که یک نمونه اش نوشته ای به امضای سینا دشــتی است که دربخشی از آن چنین آمده است:
” امروز در ساعات ظهر به وقت واشنگتن، در کاخ سفید، سیاست سلبى امریکا در مقابل رژیم ولایت فقیه اعلام شد. روشن بود که این سیاست جدید، علیرغم دیر از راه رسیدن حداقل بیانگر این است که سیاست مماشات به هر قیمت از دستور روز کار خارج شده است. رئیس جمهور امریکا، کارنامه ى تروریستى رژیم آخوندى را به وضوح برشمرد و مردم ایران را قربانیان اصلى این رژیم شمرد”.
چرا سلبی وایجابی نه؟
بنظر میرسد که شما همینطور به بازی با واژه پرداخته و نمیتوانید توضیح دهید که سیاست سلبی یعنی چه ودر برابر کدام سیاست ایجابی قرار گرفته است؟
درهر صورت موضوع مبهم تر از آنست که بتوان درموردش بیشتراز این صحبت کرد!
درجواب بقیه ی ادعاها باید پرسید که آیا تشویق عراق به حمله برعلیه مردم ومیهن ما…حمله به هواپیمای مسافربری ما درایام همین جنگ وکشتن 300 نفر غیر نظامی، درزمره ی کارهای مماشات گرایانه بوده ویا دست زدن به انواع کودتاها (طبس، نوژه و…) مماشات گری محسوب میشود؟!
دیگر اینکه چرا فکر میکنید که ترامپ که با صراحت ستودنی!! میگوید همه چیز قربانی منافع آمریکا باید باشد، میتواند برای ما ایرانی ها دل بسوزاند؟
درادامه:
” بار دیگر مشخص شد که دعواى جناحى فقط در حیاط اندرونى نظام معنى و مفهوم دارد و حضرات تا بیخ و بن از یک جنس هستند”.
پس باند رجوی چگونه ادعا دارد که ازاین دعواها که درونی (خانوادگی) است، میتواند استفاده کرده و حکومت را سرنگون کند وبه کمک امثال ترامپ ها یک سیستم کمپلکس بی طبقه – برده داری درایران پیاده کند؟!
طرح یک ایده ی مبهم دیگر:
” یک تهدید این است که به فشارهاى سیاست جدید امریکا بر رژیم کم بها بدهیم و از استفاده ى بهینه ى از فرصتهاى ایجاد شده با یک نوع چپ روى سطحى گرایانه، استفاده نکنیم”.
بسیار خوب پر بها دهید با شرط اینکه بگویید که چه کاری جزو چپ روی محسوب میشود؟!
یعنی مثلا شعار بی طبقه ی توحیدی را کنار بگذارید که امریکا را خوش آید؟
اینکه انجام شده و4 دهه ایست که برای جلب رضایت اربابان وحامیان رجوی، متروک ومغفول مانده است!
چرا توصیه میکنید چپ روی سطحی گرایانه به کنار گذاشته شود وآیا میخواهید آنرا با راست روی عمیق؟!، عوض کنید!
واقعا هم نشان میدهید که حرف هایی شنیده و سپس بعنوان مقاله نویس، رجوی گرفتار قحط الرجال تورا وارد میدان کرده است!!
درپایان:
“…دوران عوض شده، موج موج جنبش هاى مال باختگان، کارگران، معلمین، دانشجویان، پزشکان، رانندگان و ارتقاء اشکال اعتراض از نامه نگارى به تجمع و از تجمع به تحصن و از تحصن به تظاهرات و… بینه هاى اوج گرفتن خواست واقعى مردم ایران یعنى سرنگونى رژیم محسوب میشود. حمایت مادى و معنوى از مقاومت و مجاهدین خلق ایران وظیفه ى مردمى و جدى ماست. دوران جدید را دریابیم”.
اینها درخواستهای مدنی مردم هستند ورابطه ای باسرنگونی ندارند!
تجربه نشان داده که حرکات اصولی زحمتکشان جامعه برعلیه هرنیروی ارتجاعی است و ارباب آمریکائی مهمترین این نیرو وباند رجوی جیره خوار آن میباشد!
یعنی اینکه هر جنبش اصیل ومدنی، کار باند رجوی را بیش ازدیگران زار خواهد کرد و این باند نادان است اگر نفهمد که درصف مبارزان صنفی – مدنی ومسالمت جو، جایی برای او وجود ندارد و برعکس، این نوع مبارزان دشمنان سرسختی برای باند رجوی که طرفدار وعامل حرمسراداری (معجونی ازمشخصه های برده داری وفئودالیزم وفرقه گرایی) خواهند بود ونتیجه اینکه سوگواری درمقابل تحرکات زحمتکشان، مناسب تر ازاظهار شادمانی است!
سیروس غضنفری

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا