مصاحبه با علی اکرامی در مورد تحلیل شرایط آلبانی و چشم انداز آینده مجاهدین – قسمت سوم

دراینجا اجازه می خواهم به این سوال پاسخ دهم که چرا مریم رجوی و دیگر سرکردگان این فرقه از حضور اعضا در دنیای آزاد و خارج از عراق وحشت داشت.سران فرقه علیرغم موشک باران لیبرتی وکشته شدن اعضا همچنان در برنامه انتقال اعضا به آلبانی سنگ اندازی میکرد تا جایی که صدای آقای مارتین کوبلرنماینده دبیرکل دراموراشرف را هم درآورده که رهبران فرقه درصدد سنگ اندازی دربرنامه خروج از عراق هستند. مریم رجوی که بدنبال ماندن به هرقیمت دراشرف وعراق بود با اعزام اولین گروه از نیروهایش به لیبرتی دست به بزرگ ترین دروغ ها و ترفندهای تبلیغاتی زد. وی با بزرگ نمایی کمبودها واشکالات استقرار درکمپ لیبرتی سعی نمود شرایط را برای بازگشت مجدد به پادگان اشرف مهیا سازد و با درخواست های عاجزانه از مقامات امریکایی از آنها خواست که فرقه اش را به اشرف برگردانند وحفاظت آنها به ارتش امریکا واگذارشود. آنها مستمرا نق میزدند که کمپ لیبرتی استانداردهای لازم برای زندگی را ندارد. اگریادتان باشد شورای به اصطلاح مقاومت ملی آنها که به اصطلاح مجلس قانون گذاری دردوران انتقالی حکومت بود مستمرا اطلاعیه صادر میکرد که لوله های آب نشتی دارد یا چاه های فاضلاب کمپ پر شده وخلاصه دغدغه نشتی آب ویا پرشدن چاه فاضلاب هم تاکتیک وهم استراتژی آنها شده بود!!!
آنها درهمین رابطه بدترین دشنام ها را به نماینده دبیرکل وحتی خانم اشتون رئیس سیاست خارجی پارلمان اروپا میدادند.
خوب قابل فهم بود کجای آنها سوخته است؟ درحالیکه نماینده سازمان ملل ودولت عراق از کمپ لیبرتی بعنوان یک سرپل موقت ومکان ترانزیت نام می بردند سران فرقه بدنبال آن بودند که با بهانه جویی وطرح مسائل مضحک شرایطی فراهم سازند که آنها همچنان در خاک عراق باقی بمانند. درهرصورت تحت فشار و تلاش های بی وقفه خانواده ها و قاطعیت دولت عراق و هشدارهای سازمان ملل و موشک باران گروهای معارض عراقی ناچارشدند که به خروج از لیبرتی وخاک عراق تن دهند ولی با توجه به اینکه بخوبی می دانستند شرایط آلبانی با عراق و اشرف و لیبرتی کیفا متفاوت است ودیگرنمی توان اعضا را درکشور آزادی مانند آلبانی با شیوه های حصارهای عینی وذهنی به اسارت گرفت و مناسبات شهری و محیط اجتماعی و خانوادگی آلبانی بر اعضا که طی سالیان رنگ شهر ومناسبات شهری را بخود ندیده تاثیرات شگرف رها سازی دارد درهمان عراق وقبل از خروج تدابیر امنیتی و حفاظتی خاص خود را برگزیدند. اولین ترفند زد و بند با مقامات امریکایی وکمیساریای ملل متحد بود تا بدینوسیله مسئولیت کارهای قانونی و اداری اعضا و از جمله مستمری پناهندگی آنها را بدست خود بگیرد!
آنها با بدست گرفتن اختیار کارهای قانونی و اداری و بخصوص مستمری پناهندگی اعضا را خلع سلاح و راه هرگونه مراجعه آنها به کمیساریا را می بستند وبا حربه قطع مستمری اعضا را درصورت جداشدن تحت فشارمالی واستقراری قرار میدادند.
ترفند دیگرفرقه گرفتن تعهد نامه ویا سوگند نامه وابراز وفاداری به فرقه وعدم درخواست جدایی درآلبانی بود.همین ننگین نامه هایی که این روزها درآلبانی شاهد آن هستیم که به محض جدایی اعضا درسایت های خود وبخصوص ایران افشاگر می زند. سران فرقه با این دوترفند به هنگام ورود به آلبانی به دولت آن کشور اعلام کردند که آنها تنها نماینده قانونی اعضا هستند وآنها سازمانی کاملا یکدست وهمدل هستند. ولی درعمل و بعد از یکسال علیرغم تمامی ترفندها و زد و بندهای پشت پرده سران فرقه و بخصوص مریم چه اتفاقی افتاد واکنون این فرقه درچه نقطه ای است؟ بیش از ۲۵۰ نفراز اعضا با وجود تمامی فشارها ومحرومیت ها از حقوق پناهندگی و پذیرش دربدری وگرسنگی وکارتون خوابی جداشده اند. همین میزان درمعرض جدایی هستند. میزان جدایی به بالاترین سطح اعضا رسیده است. جامعه جداشدگان بعنوان یک هویت سیاسی وتشکیلاتی مستقل نتوانست خود را برکمیساریا ودولت آلبانی تحمیل نماید. اعتراض و اعتصاب جداشدگان روزمره درمقابل دفتر رمسا ادامه دارد وآنها اعلام کرده اند که خواهان حق مستقل پناهندگی و فعالیت آزاد سیاسی واجتماعی هستند از طرف دیگرمریم رجوی برای مقابله با این بحران تشکیلاتی و ریزش بی سابقه نیرویی به آلبانی آمده است. سران فرقه برای نجات از حلقه طناب دار با تمام وجود به دولتمردان امریکایی و مزدوران دست نشانده شیوخ سعودی پیوسته اند ولی دردی از دردهای لاعلاج آنها را حل نخواهد کرد. واقعیت این است که شرایط تغییر کرده است. آلبانی کیفا با عراق فرق دارد. روزی مسعود رجوی دریکی از نشست ها با اشاره به فروریختن دیوار برلین خطاب به ما اعضا گفت قرارگاه اشرف دیواربرلین ماست اگرروزی فروبپاشد هرکدام از ما همانند دانه های تسبیح به گوشه ای پرتاب می شویم اکنون دیواراشرف مدتهاست که فروپاشیده است اگرتحلیل خود رجوی را ملاک قضاوت قرار دهیم باید منتظرباشیم که دانه های تسبیح که همان اعضا هستند بزودی هرکدام ازفرقه جداشوند. شک نکنید فروپاشی این فرقه ضد انسانی علیرغم دخیل بستن های آنها به امپریالیزم و رژیم های دست نشانده ومرتجع بزودی فرا می رسد.
درآخراجازه میخواهم بعنوان یک عضوجداشده از فرقه که سالیان طعم تلخ خیانت ودوگانگی سران این فرقه را لمس کرده ام به اعضای جداشده ونفراتی که هنوز دربند اسارت این فرقه هستند توصیه ای برادرانه وبعنوان یک دوست قدیمی داشته باشم تحت هیچ شرایطی مرعوب تهدیدات و ترفندهای سران فریبکار و بخصوص مریم رجوی قرار نگیرید. آنها قافیه را بد جوری باخته اند وطی نزدیک به نیم قرن جز دروغ وشیادی وخیانت وجنایت هیچ حرفی برای گفتن ندارند آنها باید به شما حساب پس بدهند که آن همه وعده های فریب دهنده سالیان چه شد؟ آنها باید بعنوان خائنین به جان و خون و عمر وجوانی اعضا حساب پس بدهند که ما به ازای این دریای خون وخیانت به امید و اعتماد یک نسل چه دستاوردی برای آنها داشته اند. شما باید سرتان را بالا بگیرید وبا افتخار به این فرقه جهمنی پشت کنید وجامعه آزاد وحق انتخاب سرنوست را تجربه کنید. بچه های اسیردرمناسبات فرقه رجوی با صدای بلند از مریم و دیگرسران فریب کاربپرسید چه شد آن همه وعده های دروغین سالیان سرنگونی؟ واز آنها بپرسید ما درخاک آلبانی بدون سلاح و لباس فرم ارتش به اصطلاح آزادیبخش وتوپ وتانک چه می کنیم و بازهم بپرسید مسعود رجوی که روزی به ما وعده ۴۸ ساعته فتح تهران را داد الان درچه گوری است؟ فرقه رجوی درسراشیب فروپاشی است به این ایمان داشته باشد آن کس که باید بابت آن همه خیانت وخلف وعده و ریختن خون اعضای قربانی حساب پس بدهد مسعود ومریم هستند. آری آنها مزدور وخائنین اصلی هستند.
علی اکرامی
پایان

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا