این نویسنده ی دربار رجوی!

خانم ناهید همت آبادی که عناوین سولیست سابق ونویسنده را اینبار به نامش اضافه کرده و گروگان هایی دردست رجوی دارد، بازهم برای پایین آوردن نام ومقام نویسنده، دست بقلم برده وبا حمایت از متون منتشر شده ای که به مسعود رجوی مشکوک الوجود ومجهول المکان نسبت داده شده، به ادامه ی شیوه ی نامرضیه ی بت پرستی پرداخته است.
او چنین مینویسد:
” با الهام از سخنان فرمانده کل ارتش آزادیبخش ملی ایران و در شرایطی بس غرورآفرین از قیام همگان، بویژه جوانان و زنان اما بسیار غمبار از شهادت جوانان شجاع و بیدفاع میهن که همانند دلاوران بی سپر و سلاح مجاهد در اشرف و لیبرتی بدست جرثومه‌های جرم و جنایت ملایان قتل عام شدند، اینک اما «از خون جوانان وطن لاله دمیده» و در شرایطی متفاوت با آن روزهای شوم و سال ۸۸ خونبار، جهان خروش خشم و قیام مردم دربند ایران را از سرکوب، فقر و ستم با گوشهای شنوا شنیده و به حمایت آن برخاسته است”.
یعنی آن دستجات بی برنامه ومتفرق از سخنان این خود شیفته ی مجهول الوجود، الهام گرفته وبه خیابان ها آمده بودند؟!
این کار بزرگترین توهین به شعور شرکت کنندگان در این تظاهرات است که بقول شما خواسته بودند از رجوی دیوانه- که نه تصویرش را دیدند ونه صدایش را شنیدند- الهام بگیرند!
معترضین باانگیزه های مختلف درخیابان ها حضور داشتند وباند رجوی که میپنداشت هر گردی گردو هست، ازهول هلیم به دیگ افتاد ومسعود رجوی را که با اعلام رسمی ارباب جدید- شاهزاده ترکی الفیصل- مرحوم شده بود، دوباره مطرح کرد ومتنی آکنده از بار شدید خشونت طلبی وچاله میدانی را، بنام او پخش کرد!
بعبارت دیگر، تظاهرات یاد شده قبل از ظهور بی مدرک رجوی روی داده بود وباند رجوی درصدد میوه چینی برآمد که این بار نیز مثل همیشه دست خالی ماند ودستآوردش ازاین هیاهوی کرکننده تنها سرگرم کردن چند روزه ی اسرای خود بود که البته با گذشت زمان، به ضد خود – مسئله دار شدن این اسرا – تبدیل خواهد شد وآنگاه حادثه ای جدیدی باید که جانشین مسعود بتواند چند روزدیگر به فریبکاری ونگه داشتن اسرا بپردازد که تجربه نشان داده است، وقوع این نوع حوادث نهایتی دارد وبرای ابد نمیشود سوار آنها شد!
در ادامه:
” با یاد و خاطره نقاش بزرگ ایران بهرام عالیوندی و بعنوان مادر دو رزم آور مجاهد خلق در آلبانی، فروتنانه و صمیمانه از تک تک شما می‌خواهم و تقاضا می‌کنم در شرایط بسیار حساس و سرنوشت‌ساز جاری از هر راه و طریق ممکن که می‌دانید به وظیفه میهنی و ملی خود قیام کرده و به یاری فرزندان جان بر کف و شررسوز سرزمین دربند بشتابید تا تاریخ دگرگونه ایران را در فصلی نوین و سرشار از آزادی، مهر و برابری رقم زنیم”.
برخورد وروابط مردم ایران با باند رجوی را که مشاهده کرده اید خانم محترمه!
به یقین که اگر قشر خاکستری مغزتان سرحال وقبراق باشد، درتحلیل این روابط باید باین نتیجه برسید که تعریف مردمی که غم نان وغم میهن را تواما دارند، وظیفه ی ملی آن چیزی نیست که تفسیر رجویست ها باشد وبنابراین، برای خوشآیند مریم و…، درخواست بیخودی ازمردم نکنید وبدانید که برده کردن دوفرزند، ارزشی در سطح رساندن آب ونان تان توسط این گروه شیاد دارد و طمع ورزی شما وعرضه ی خود به مردم بی تفاوت درمقابل شما، موردی ندارد ابدا!
حمید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا