حمایت از مجاهدین خلق یعنی بازیافت خشونت در جهان

تروریسم پدیده ای نیست که غیرقابل توضیح و غیر قابل پیش بینی باشد. همواره زمینه های خلق تروریست ها قابل پیش بینی و قابل پیش گیری است. هر چند که رفتارهای خشونت آمیز و تروریستی افراط گرایان در منطقه خاورمیانه از سوی غرب جنایتکارانه و وحشتناک تلقی می شوند، حقیقت این است که خود غرب از این تروریست ها حمایت می کرده است؛ بدین معنا که تروریست های تحت الحمایه غرب روز به روز با آن چه”جنگ با ترور” خوانده می شود فربه تر می شوند و هر کدام که از بین می رود، به گونه ای دیگر و از جایی دیگر سر بر می آورد.

گویی سیاستمداران افراط گرای غرب با همین وعده ها، کل جامعه را به گروگان گرفته اند. علیرغم این واقعیت که مجاهدین خلق از سال 1997 تا 2012 در  فهرست گروه های تروریستی خارجی –برای اعمال تروریستی از جمله دست داشتن در قتل شهروندان امریکایی در دهه هفتاد میلادی و حمله ای در خاک امریکا در 1992– قرار داشت، جمعی از نومحافظه کاران و عده کم تری از دمکرات های آمریکایی از ترامپ خواسته اند تا از مجاهدین خلق به عنوان جایگزین مناسب حکومت ایران پشتیبانی کند. همچنین، برخی سیاستمداران بازنشسته که از مجاهدین خلق مبالغ کلان گرفته اند، در پی متقاعد کردن دولت امریکا هستند که به مجاهدین خلق در دستور کاری که”سرنگونی رژیم ایران” می خواند کمک کند.

بدین ترتیب، اعتراض های اخیر در ایران، فرصت را برای امریکا و مجاهدین خلق فراهم کرد تا اعتراضات را تبدیل به شورش و اغتشاش کنند. خشونت هایی که از سوی عوامل مجاهدین خلق در شهرهای ایران رهبری می شد، در رسانه های امریکایی حمایت شد، فاکس نیوز همچون بولتن خبری مجاهدین خلق با نقش محوری علی رضا جعفرزاده این موضوع را به روشنی نشان داد. با این وجود، رسانه های بی طرف یا نسبتاً بی طرف به این خشونت ورزی تحت الحمایه غرب، انتقاد کردند و درباره ی پیامدهای فاجعه آمیز آن هشدار دادند.

خالد الجابر و جیورجیو کافیرو در مقاله ای با عنوان” ترامپ نباید مجاهدین از مجاهدین خلق حمایت کند” در وب سایت” قطر پنینسولا” اذعان کردند:” صرف نظر از این که تصور مجاهدین خلق به عنوان نیروی سرنگون کننده ایران چقدر غیرواقع گرایانه است، هر گونه تلاش تحریک آمیز برای سقوط جمهوری اسلامی باعث ایجاد خشونت بیشتر در کل خاورمیانه خواهد شد. با توجه به گفته های شاهزاده محمد بن سلمان در ماه 2017 که هر گونه مواجهه نظامی میان ریاض و تهران” در خاک ایران و نه عربستان سعودی” رخ خواهد داد، همچنین حمایت شاهزاده ترکی فیصل از مجاهدین خلق دو ماه بعد از موضع گیری شاهزاده بن سلمان، تنش های میان عربستان سعودی و ایران به سطح خطرناکی رسیده است که احتمالاً بر پاسخ ایران به هر گونه تلاشی با حمایت خارجی ها برای سقوط رژیم تأثیر خواهد گذاشت.”

از سوی دیگر، چرخه ی خشونت به محدوده ی جغرافیایی خاصی محدود نمی شود. حملات تروریستی داعش در شهرهای مختلف اروپایی گواه این است که غول افراط گرایی به سوی مخالفانش بر می گردد و آن ها را به دام می اندازد. دو نویسنده ی مقاله” قطر پنینسولا” می نویسند:”در هر شرایطی، حمایت از مجاهدین خلق، گروهی که در ایران بار سنگینی به دوش می کشد چون در جنگ ایران–عراق همدست صدام بوده است، به احتمال زیاد به طور اجتناب ناپذیری باعث مخالفت و خشم بیشتر علیه ترامپ و امریکا خواهد شد، هم از سوی ایرانیان حامی حکومت و هم از سوی آن هایی که حدود چهاردهه پس از تشکیل این حکومت در پی گرفتن قدرت از جمهوری اسلامی هستند.”

وب سایت سیلان تودی هم درباره ی نقش مخرب گروه های افراطی تحت حمایت غرب در منطقه می نویسد:” اگر امریکا و اروپا شروع کنند به پس گرفتن کمک های مالی و فاصله گرفتن از این گروه ها، آن ها مثل سرطان به طورغیرقابل کنترلی رشد می کنند و به سوی حامیان سابقشان حمله ور می شوند. این درست همان مسیری است که در آن داعش رشد کرد و تبدیل به نیروی مبارز هولناکی شد و متعاباً به سوی مخالفانش بازگشت، بسیار شبیه به دیو فرانکشتاین در داستان های مری شلی.”

مزدا پارسی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا