اشک تمساح ریختن رجوی بر قبر خالی

رجوی و همسرش مریم قجر بخوبی می دانند که چگونه با احساسات و عواطف نیروهای خود بازی کنند و اعضای گرفتار در فرقه خود را با اخبار نا صحیح تحریک و احساست و عواطف آنها را بر می انگیزانند. هرگاه عرصه را تنگ و میدان را باز می بینند وارد صحنه شده و اطلاعیه های کذائی پشت سر هم داده می شود گویی این اشک تمساح ریختن آدماها را می فریبد.این فرقه تا حال پیامهای متعددی را برای قشرهای مختلف ارسال نموده است زمانی برای معلمان شریف، زمانی برای پرستاران، کارگران که آنها را تشویق به اعتصاب می کرد زمانی برای دانشجویان و دانش آموزان! بنابر این این حربه ی سوخته و منسوخ شده از جانب فرقه کسی را جز خودش نمی فریبد.چون همگان حتی نیروهای خودش هم می دانند که رجوی و همسرش هیچگاه دلشان برای ملت ایران و حتی اعضای خود نسوخته و سر نوشت آنها برایشان هیچ فرقی ندارد و تنها منافع و قدرت خودشان برایشان ارزش دارد.چطور می شود نفرات تا هنگامی که فدائی رجوی هستن تعریف و تمجید ظاهری می شوند ولی به محض اینکه اعلام جدائی کنند هزار حرف و حدیث در باره آنها زده می شود گوئی اصلا اینها سالیانی از بهترین لحظات و عمر خود را در این فرقه نگذاشتن و با انواع خطرات مواجه نبودند نتیجه اینکه رجوی بداند کسی فریب تو را نمی خورد. دادن پیامها جز همراهی با دشمنان و مخالفان ملت ایران هیچ کارائی دیگری ندارد.
آنچه اذهان افکار عمومی باید متوجه شود همین نکته است که پی به ماهیت هزار چهره رجوی برده شود تا هرگاه شرایطی شد بفهمند اینها همدردی نمی کنند بلکه نمک بر زخم مردم می پاشند.