سازمان مسعود

سازمان مسعود (انسان شناسی سازمان مجاهدین خلق (دوره بعد از انقلاب 57)) عنوان کتابی است از محسن زال پژوهشگر و فعال ملی-مذهبی که در 384 صفحه و توسط انتشارات کویر در سال 1396 به چاپ رسیده است. موضوع اصلی این کتاب سازمان مجاهدین خلق ایران است.
در کتاب سازمان مسعود نویسنده کوشیده است با استفاده از منابع مختلف جنبه های مختلفی از زندگی در سازمان مجاهدین خلق را ترسیم کند. اگرچه فهرست بندی و نظم ارائه مطالب منطقی نیست، نمی توان تحقیق و جمع آوری جامع نویسنده را نادیده گرفت. تلاش محسن زال برای تبیین فضای قرارگاه اشرف و شناساندن شخصیت مسعود رجوی به عنوان رهبر فرقه برای خواننده بسیار موفق است. به گونه ای که مخاطب خود را در فضای سنگین و بسته سازمان –که شدیدا تحت تاثیر خشونت ورزی ها و مفاسد اخلاقی مسعود رجوی ست– تصور می کند و از عمق وجود رنج می برد.


برای نمونه در بخشی از دیباچه این کتاب می خوانیم:
” بحث رقص رهایی ازمواردی است که تامل و وقت بسیاری از صاحب این قلم گرفته. از زنان شورای رهبری که با بحث رقص هایی همزمانی داشته اند حداقل سه تن تا به حال جدا شده اند، بتول سلطانی و منظر صدرالاشراف و مریم سنجابی، شدت و هیمنه اتفاق” رقص و معراج” به حدی است که کمتر زنی حاضر می شود در خصوص آن سخن بگوید این که زنی حاضر شود به همبستری با مسعود که بعد از جدایی با کینه تمام از طرف جداشدگان مواجه می شود، سخن بگوید و دیروز شرمگین خود را به تماشا بگذارد هزینه ایست که همه کس حاضر به پرداخت آن نیست، زنان فکر میکنند این ماجرا می تواند آنان را ننگین کرده ودر زندگی خانوادگی آینده آنها نیز تأثیر منفی بگذارد، از این رو این قسمت را مسکوت می گذارند. دراین میان نگاه سنتی به زن در میان مردان نیز به عنوان عاملی نگهدارنده عمل میکند. نگاه سنتی گه پرداختن به مسایل ناموسی و جنسی را فی نفسه بد می داند، و اصولاً ورود به این حوزه را غیر اخلاقی می داند…
سیستم کنترل سازمان در مورد زنان موفق عمل کرده است و جداشدگان زن بر خلاف مردان بسیار معدودند، از آن جا که فقط بتول سلطانی از زنان شورای رهبری در خصوص رقص و معراج به صراحت سخن گفته، تأیید آن تردیدهای بسیاری با خود داشته است. و فقط با نشانه های بسیاری که از دیگر مصاحبه شوندگان به دست آمده از نظر نگارنده تأیید شده و بعد وارد متن گردیده. حتی این که غلامعلی حسین نژاد از همسر یکی از دوستانش که مخفیانه با شوهرش بعد از جدایی رابطه داشته، درباره ی رقص و سکس شنیده نیز مورد توجه قرار گرفته. حسین نژاد می گوید یکی از دوستانش در نشستی با اشاره همسرش با او به خلوت می رود و همسر وی گلوبندی به شوهر سابقش نشان می دهد و مدعی می شود که مسعود خود این گلوبندها را به گردن آن ها آویخته و همه آن ها را عقد کرده است، شوهر زن از آن پس مسعود را با رکیک ترین القاب (چون مادر…) خطاب می نموده و تصور می کرده که همسرش توسط مسعود رجوی مورد تجاوز قرار گرفته، (حسین نژاد/گفتگو).”
متن پشت جلد کتاب به شرح زیر است:
“سازمان مسعود” انسان شناسی برهه بعد از انقلاب سازمانیست که بنیانگزارانش آرمان هایی هر چند مبهم اما انسانی داشتند، شاخه غیر مارکسیست سازمان به رهبری مسعود بر آن است که میراث دار راستین بنیانگزاران بوده و از این رو مسیری که سازمان طی کرده اجتناب ناپذیر و زاده جبری منطق موقعیت است.” سازمان مسعود” سعی کرده نخست تفاوت منش بنیانگزاران و نحله مسعود را نشان دهد و بعد تاریخ بعد از انقلاب سازمان را با نگاهی انسان شناختی واکاود. سرنوشت مجاهدین که عموماً تحت تأثیر سازمان مجاهدین خلق ایران رقم خورده است سرنوشت آرمانگرایانیست که بیخود از خویشتن دست به اسلحه بردند و جان خود را به هیچ گرفتند و چیزی را جستند که هرگز به دست نیامد. این سرنوشت قابل تأمل و دانستن است، از آن رو که اندرزهایی از آن به دست می آید که در دوران طوفان زا و طوفان زده ما بسیار راهگشاست؛ تا شاید اگر فرصتی برای بالیدن پیش آمد، باد نکاریم و افسوس درو نکنیم. چنین باد.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا