حقایق شرم آور درباره مجاهدین خلق در رسانه های غربی

انتصاب جان بولتون به سمت مشاور امنیت ملی ایالات متحده امریکا، بار دیگر برای روزنامه نگاران و تحلیل گران مطبوعاتی فرصتی گشود تا مجاهدین خلق و روابط بد نامشان با سیاستمداران امریکایی به ویژه جان بولتون را به بوته نقد بکشانند. آن ها در مقالات و گزارش های گوناگون درباره تهدید مجاهدین خلق برای سیاست خارجی امریکا هشدار دادند چراکه جان بولتون از حامیان با سابقه ی این گروه فرقه گراست که تا چندی پیش در فهرست گروه های تروریستی خارجی وزارت امور خارجه امریکا بود.


تحلیل ها و گزارش ها اصولا پنج نکته اساسی را درباره ماهیت سازمان مجاهدین خلق شامل می شوند:

فرقه دیکتاتوری
دنیل لریسون از مجله امریکن کانزروتیو که از منتقدان سرسخت مجاهدین خلق است پس از انتصاب بولتون چندین پست هشدار دهنده درباره روابط بولتون و مجاهدین خلق در این نشریه منتشر کرد. وی می نویسد:” شاید مجاهدین خلق دیگر در فهرست گروه های تروریستی خارجی دولت امریکا نباشد اما این گروه کماکان بدنام و هولناک است. به دلایل درستی این گروه فرقه ای تمامیت خواه محسوب می شود.”
جیسون رضاییان در مقاله ای مفصل در واشنگتن پست شرح می دهد که چرا مجاهدین خلق یک فرقه خوانده می شود:”فعالیت های گروه دردهه های گذشته شهرت آن به عنوان یک فرقه را قوت بخشیده است. برای چند دهه، مرکز فرماندهی آن در مجموعه ای بود در استان دیاله عراق، بیش از سه هزار عضو آن عملا در اسارت به سر می بردند. شمار اندکی که توانستند فرار کنند گفتند که ارتباطشان با عزیزان شان قطع شده بود، مجبور به ازدواج های سازمانی شده بودند، شستشوی مغزی شده بودند مورد شکنجه و سو استفاده جنسی قرار گرفته بودند.
“همه این اعمال زیر نظر رهبران گروه، مسعود و مریم رجوی، زن و شوهری که در راس هرم سازمان هستند، انجام شده است.”

گروه تروریستی
تونی کارتالوچی از وبسایت نیو ایسترن اوت لوک می نویسد:”مجاهدین خلق حتی از دید حامیان امریکایی شان تروریست هستند. علیرغم ادعاهای خیل رو به رشد مدافعان مجاهدین خلق در تریبون های رسانه های اجتماعی گوناگون، مجاهدین خلق بدون شک یک گروه تروریستی خطرناک است. حتی کسانی که در پی حمایت مالی از مجاهدین به عنوان نیروی جنگی نیابتی هستند، این حقیقت را پذیرفته اند.”
کارتالوچی اذعان می کند که وزارت امور خارجه امریکا قبول دارد که سازمان در گذشته اعمال تروریستی انجام داده است و هنوز هم علیه اعضای خود خشونت ورزی می کند. در بیانیه سال 2012 وزارت امورخارجه با عنوان”حذف مجاهدین خلق از لیست” آمده است:
” با اقدام امروز، وزارت خانه رفتارهای تروریستی مجاهدین خلق در گذشته از جمله قتل شهروندان امریکایی در دهه 70 در ایران و حمله ای در خاک امریکا در سال 1992 را فراموش نمی کند. وزارتخانه همچنین نگرانی های جدی درباره مجاهدین خلق دارد به ویژه به دلیل گزارش هایی که از سورفتار با اعضای خود درباره آن وجود دارد.”
لریسون بخشی از مقاله الیزابت روبین روزنامه نگار سرشناس نیویورک تایمز را یادآوری می کند. روبین اولین چهره رسانه ای بود که در سال 2003 از پادگان اشرف دیدن کرد و سپس با انتشار مقاله ای با عنوان”فرقه رجوی”، رسما عنوان فرقه را به مجاهدین خلق اتلاق کرد. او همچنین مقاله دیگری در سال 2011 درباره مجاهدین خلق و”باشگاه هوادارانش” منتشر کرد و در آن درباره خطر حمایت از این گروه تروریستی هشدار داد:
“چنانچه یک مقام ارشد وزارت امورخارجه به من گفت، آن ها به خوبی حمایت مالی و سازمان دهی شده اند اما چنان مورد انزجار ایرانیان هستند که هیچ خریداری در ایران ندارند. فعالان دمکراتیک ایران می گویند که اگر این گروه فرصت پیدا می کرد تبدیل به خمر های سرخ ایران می شد.
این مقام ارشد به دلیل آن که در آن زمان وضعیت سازمان مجاهدین خلق به عنوان گروه تروریستی تحت بررسی بود به شرط ناشناس ماندن با روبین صحبت کرد. وی گفت:”مجاهدین خلق خیانتکار و قاتل جوانان ایرانی تلقی می شوند.”

دروغ پردازان شایعه پراکن
جیسون رضاییان درباره اشتیاق بولتون برای حمایت از مجاهدین خلق و عواقب ان برای سیاست خارجی امریکا می نویسد:” مجاهدین خلق نوعی گروه حاشیه ای ست که در خیابان 1600 پنسیلوانیا اردوگاه خود را بنا کرده است و بروشورهایی با ادعاهای بی اساس به دست افراد می دهد. اینجا امریکا ست –ما به آدم های دیوانه اجازه صحبت کردن می دهیم. این حق آن هاست و من هرگز نمی گویم که باید از این کار آن ها جلوگیری کنیم. اما اینکه در کاخ سفید صدایی برای آن ها باشیم ایده وحشتناکی ست.”
لریسون همچنین درباره خطر نفوذ ماشین تبلیغاتی مجاهدین خلق در سیاست امریکا پس از انتصاب بولتون هشدار می دهد. او می گوید:” اکنون که بولتون در چنین سمت پرنفوذی در دولت ترامپ قرار گرفته است، روابط و حمایتش با مجاهدین خلق امریکا را در معرض خطرات واقعی قرار می دهد. او می تواند از موقعیتش برای انتقال دروغ پردازی ها و اطلاعات غلط مجاهدین به رییس جمهور استفاده کند و سیاست امریکا را به نفع آن ها منحرف کند.”

مورد تنفر ایرانیان
تقریبا همه روزنامه نگاران و منتقدان اتفاق نظر دارند که مجاهدین خلق در ایران پایگاه مردمی ندارند. لریسون در این مورد می نویسد:”معیاری برای درک اینکه چقدر قضاوت بولتون مخدوش و چقدر آرزویش برای تغییر رژیم ایران متعصبانه است این است که حامی مورد اعتماد گروهی شده است که مورد تنفر اکثریت ایرانی هاست.”
جیسون رضاییان نیز بر این نکته تاکید می کند که بیشتر ایرانی ها بدلیل همکاری خیانت کارانه شان با دشمن در طول جنگ ایران و عراق از مجاهدین نفرت دارند. او می نویسد:
“لابی بولتون و دیگران در سال 2012 برای حذف نام مجاهدین خلق از فهرست تروریستی موفق عمل کرد. اما این اقدام نظر جامعه ایرانی درباره این سازمان را تغییر نداد.”
او از تجربه حقیقی خود از زندگی در ایران می گوید:” در طول هفت سالی که در ایران زندگی کردم، افراد زیادی نسبت به تشکیلات حکومت فعلی انتقاد داشتند…در طیف گوناگون مخالفان هرگز کسی راندیدم که معتقد باشد که مجاهدین خلق باید یا می تواند جایگزین مناسبی باشد.”

لابی مولتی میلیون دلاری
لابی حامی مجاهدین خلق در کنگره و دولت امریکا با مبالغ هنگفت اهدایی مجاهدین خلق همواره مبحث خطیری در سیاست های دوگانه ایالات متحده بوده است. این لابی حتی در زمانی که گروه در فهرست تروریستی بود هم فعالانه عمل می کرد. کارتالوچی شدیدا به این سیاست انتقاد می کند:” بدتر از همه اینکه، سازمان تروریستی که بولتون از ان دفاع می کند در طول مدت لشکرکشی های لابی او رسما در فهرست سازمان های تروریستی خارجی وزارت امورخارجه بود –این به معنای نقض مستقیم قانون ضد تروریسم امریکاست.”
وی در ادامه می نویسد:” همه ساله، رژه شرم آوری از مقامات سابق امریکایی، افسران بازنشسته ارتش و سیاستمداران سابق و فعلی برگزار می شود و آن ها برای ادای احترام به مریم رجوی زیارت سالانه خود در پاریس را به جا می آورند. بولتون در طول دهه گذشته فدایی وفادار مجاهدین خلق بوده است و هنگامیکه فقط یک سیاستمدار سابق دولت بوش بود، افراد اندکی اهمیت می دادند که او با حضورش در میان مجاهدین آبروی خود را می برد.”

مزدا پارسی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا