این همه بلا که در طول بیش از 30 سال گذشته به سر اعضاء فریب خورده و بخت برگشته فرقه رجوی آمد، همه ناشی از اعتقادات التقاطی سرکرده ی نا اهلشان مسعود رجوی است. مسعود که برای رسیدن به قدرت در سازمان مجاهدین خلق فرصت را کم می دید، تنها بخش هایی از کتب اسلامی رایج در بین مرکزیت مجاهدین را خواند تا آن که سازمان مجاهدین به مکتب مارکسیست روی آورد، مسعود برای اینکه خودی نشان دهد فرصت کمی پیش رو داشت بخش هایی از اصول مارکسیست را مطالعه کرد تا لااقل در بین اعضاء مرکزیت حرفی برای گفتن داشته باشد. لذا امروز اعضاء این فرقه چوب بخش های نخوانده ی مسعود رجوی از کتب رایج در بین مرکزیت سازمان مجاهدین را می خورند. به همین دلیل است که سازمان مجاهدین خلق حالا به یک فرقه ی التقاطی رو به اضمحلال تبدیل شده است.
مسعود رجوی که حتی توان محاسبه ی میزان برق مصرفی اردوگاه اشرف را نداشت، با ادغام مطالعات اندکش، سرکردگی فرقه را به دست گرفت و با بلند پروازی های احمقانه و بی رحمانه، زیر سایه و حمایت دشمنان ملت ایران هم جان اعضاء فرقه اش را به بازی گرفت و سالها زندگیشان را روی لبه ی تیغ قرار داد و هم ظلمی نابخشودنی در حق خانواده ی اعضای فرقه اش روا داشت.