تاریخچه «مجاهدین خلق» از زبان گاردین:

در ابتدا برای انقلاب ایران جنگیدند، بعدازآن برای صدام حسین اسلحه به دست گرفتند. زمانی آمریکا و انگلستان این گروه را مذمت کرده و از آن‌ها تبری می‌جست اما اکنون مخالفت آن‌ها با حکومت در تهران منجر به آن شده است که گزینه مطلوب تندروهای کاخ سفید ترامپ باشند.
مصطفی و ربابه محمدی به آلبانی آمدند تا جان دختر خود را حفظ کنند. اما در پایتخت آلبانی، تیرانا، این زوج میان‌سال هرکجا که قدم می‌گذاشتند توسط دو مأمور اطلاعاتی آلبانیایی تعقیب می‌شدند. این مردان که عینک آفتابی داشتند آن‌ها را از هتلشان در خیابان جرج دبلیو بوش تا محل کار وکیل ایشان و ازآنجا تا وزارت امور داخلی و از وزارتخانه تا هتل تعقیب می‌کردند.


خانواده محمدی میگویند که دخترشان «سمیه» به‌اجبار توسط یک گروه انقلابی حاشیه‌ای که در آلبانی در تبعید هستند دستگیر و حبس شده که این گروه در ایران به نام مجاهدین یا مجاهدین خلق شناخته می‌شود. این گروه که بیش از همه به‌عنوان یک گروه فرقه‌ای متعصب شناخته می‌شود زمانی از سوی آمریکا و انگلستان به‌عنوان یک گروه تروریستی برچسب زده شده بود اما اکنون مخالفت آن‌ها با حکومت در تهران منجر به حمایت‌های قوی از سوی تندروهای دولت ترامپ ازجمله مشاور امنیت ملی جان بولتون و وزیر امور خارجه مایک پامپئو شده است.
سمیه محمدی یکی از ۲۳۰۰ عضو مجاهدین خلق است که در دل یک پایگاه به‌شدت محافظت شده که در زمینی به وسعت ۳۴ هکتار در شمال غرب آلبانی واقع شده، زندگی می‌کند. پدر و مادر وی که زمانی از حامیان این گروه بوده‌اند میگویند که ۲۱ سال قبل سمیه به عراق پرواز کرد تا به یک کمپ تابستانی رفته و همچنین قبر عمه خود را ببیند. او هرگز از این سفر باز نگشت.
این زوج دو دهه قبل را در تلاش برای خارج کردن سمیه از دست مجاهدین خلق گذرانده اند و از منزل خود در کانادا به سمت پاریس، عراق، اردن و اکنون آلبانی سفر کرده‌اند. مصطفی می‌گوید: «ما علیه هیچ گروه یا کشوری نیستیم، فقط می‌خواهیم دخترمان را از این کمپ بیرون بیاوریم و از دست فرماندهانش خلاص کنیم. او بعد می‌تواند تصمیم بگیرد که می‌خواهد در کمپ بماند یا اینکه با ما به خانه برگردد». مجاهدین خلق میگویند که سمیه نمی‌خواهد کمپ را ترک کند و در طی یک نامه پدر خود را متهم کرده است که برای نیروهای اطلاعاتی ایران کار می‌کند.
مادرش می‌گوید: «سمیه دختر خجالتی است، آن‌ها (مجاهدین) کسی مثل او را تهدید می‌کنند. سمیه می‌خواهد آنجا را ترک کند اما می‌ترسد که او را بکشند.»
مجاهدین از زمان تبعید خود از ایران در دهه ۱۹۸۰ خود را متعهد به سقوط جمهوری اسلامی کرده است. اما این گروه در دهه ۱۹۶۰ کار خود را به‌عنوان یک گروه دانشجویی مارکسیست اسلامی آغاز کرد و نقشی مؤثر در سقوط شاه در انقلاب ۱۹۷۹ بازی کرد.
در طی دهه ۱۹۷۰ اعضای مجاهدین خلق با اعتقادات ضد امپریالیستی، ضد سرمایه‌داری و ضدآمریکایی طی نبردهای تن‌به‌تن بخش اعظمی از نیروهای انتظامی و امنیتی شاه را کشتند. این گروه هتل‌های تحت مالکیت آمریکا، خطوط هوایی و شرکت‌های نفتی را هدف قرار دادند و مسئول قتل شش آمریکایی در ایران هستند. یکی از سرودهای مشهور این گروه می‌گوید: مرگ بر آمریکا با آتش و خون، بر لب هر مسلمان است و دعای هر ایرانی، تا آمریکا نابود شود.
یک چنین حملات و عملیاتی منجر به هموار شدن راه بازگشت آیت‌الله خمینی از تبعید شد که به‌سرعت متوجه تفاوت عقاید این گروه با آرمان‌های خود برای ایجاد یک جامعه کاملاً مذهبی شد. بعداز انقلاب نیروهای مذهبی از دستگاه‌های امنیتی، دادگاه‌ها و رسانه‌ها برای قطع حمایت سیاسی مجاهدین استفاده کرده. بعد از مقابله این گروه با نیروهای مذهبی و کشتن بیش از ۷۰ تن از رهبران جمهوری اسلامی – ازجمله رئیس‌جمهور وقت ایران – در یک عملیات بمب‌گذاری، آیت‌الله خمینی دستور به برخورد خشونت‌آمیز با اعضا و همراهان اعتقادی این گروه داد. بقایای این گروه که از این دستور جان سالم به در بردند، از کشور گریختند.
صدام حسین که جنگ خون‌باری را با پشتوانه آمریکا و انگلستان علیه ایران آغاز کرد این فرصت را به‌عنوان یک فرصت خوب برای به‌کارگیری مجاهدین تبعیدشده علیه جمهوری اسلامی ایران دید. در سال ۱۹۸۶ صدام به این گروه اسلحه و مهمات، پول نقد و پایگاه نظامی بزرگی به نام کمپ اشرف داد که تنها ۵۰ مایل با مرز ایران فاصله داشت.
تقریباً برای مدت دو دهه گروه مجاهدین تحت فرمان مسعود رجوی، اقدام به حمله علیه اهداف نظامی و غیرنظامی در مرز ایران کرده و به صدام حسین در راستای سرکوب مخالفانش کمک کردند. اما بعد از حمایت از صدام – که بی‌رحمانه شهرهای ایران را بمباران کرد و از سلاح‌های شیمیایی در جنگ استفاده کرد که منجر به مرگ صدها هزار تن از شهروندان غیرنظامی شد – گروه مجاهدین خلق تقریباً همه حمایت سیاسی خود را در داخل ایران از دست داد. اکنون اعضای این گروه به شکلی وسیع تحت عنوان خیانت‌کاران شناخته می‌شوند.
گروه مجاهدین خلق تحت هدایت مسعود رجوی و در انزوای پایگاه خود به‌تدریج به یک گروه فرقه‌ای متعصب تبدیل شد. گزارشی که توسط دولت ایالات‌متحده آمریکا تهیه‌شده و بر مبنای مصاحبه با اعضای کمپ اشرف است، نتیجه‌گیری کرده است که مجاهدین خلق «بسیاری از مشخصات و ویژگی‌های یک گروه فرقه‌گرای متعصب را دارا است، همانند کنترل استبدادی، مصادره اموال، کنترل جنسی (ازجمله ازدواج‌های اجباری و تجرد ناخواسته) انزوای احساسی، کار اجباری، محرومیت از خواب کافی، سوءاستفاده فیزیکی و محدودیت در خروج از گروه.
بعد از اشغال عراق توسط آمریکا، گروه مجاهدین لابی بزرگی را شروع کرد تا خود را از برچسب گروه تروریستی آزاد کند – آن‌هم درحالی‌که تازه‌ترین گزارش‌ها از دست داشتن این گروه در ترور و قتل دانشمندان هسته‌ای ایران به سال ۲۰۱۲ بازمی‌گردد. از سال ۲۰۰۳ به بعد مسعود رجوی دیده نشده است – بسیاری میگویند که او مرده است – اما مجاهدین تحت فرماندهی همسر وی، مریم رجوی، قادر به آن شده‌اند که حمایت‌های زیادی را از سوی بخش‌هایی از آمریکا و اروپا و در تلاش برای مبارزه با ایران به دست آوردند.
در سال ۲۰۰۹ انگلستان این گروه را از لیست تروریستی خارج کرد. دولت اوباما این گروه را در سال ۲۰۱۲ از فهرست گروه‌های تروریستی آمریکا خارج کرد و بعداً مذاکرات برای جای دادن این گروه در آلبانی را آغاز نمود.
در کنفرانس سالانه تحت عنوان «ایران را آزاد کنیم» که هرسال تابستان این گروه در پاریس برگزار می‌کند، یک دو جین از نمایندگان انتخاب‌شده از آمریکا و انگلستان – در کنار مقامات بازنشسته سیاسی و نظامی – آشکارا از سقوط حکومت جمهوری اسلامی و جایگزین کردن گروه مریم رجوی به‌جای آن سخن گفته و حمایت می‌کنند. در کنفرانس سال گذشته در پاریس، نماینده محافظه‌کار دیوید آمس، اعلام کرد «تغییر رژیم … اکنون بعد از مدت‌ها سرانجام در چنگ ما است». در همان رویداد، جان بولتون – که از مدت‌ها قبل از پیوستنش به دولت ترامپ شیپور جنگ با ایران را می‌زده است – گفت که انتظار دارد که قبل از سال ۲۰۱۹ گروه مجاهدین خلق در تهران بر سرکار باشند. وی گفت «رفتار و اهداف رژیم ایران قرار نیست تغییری کند و درنتیجه تنها راه‌حل تغییر خود رژیم است».
اما جذابیت جدید کنفرانس امسال پاریس یکی دیگر از حامیان باسابقه مجاهدین خلق یعنی رودی جولیانی شهردار سابق نیویورک و وکیل ترامپ است. وی خطاب به جمعیت گفت «آخوندها باید بروند، آیت‌الله‌ها باید بروند و باید به‌جای آن‌ها حکومت دموکراتیکی بر سرکار بیاید که خانم رجوی نماینده آن است». جولیانی همچنین اقدام به تحسین فعالیت‌های «واحد مقاومت» مجاهدین در داخل ایران کرد که موفق به راه‌اندازی سلسله اعتراضاتی در انتقاد به وضعیت اقتصادی شد. وی گفت «این اعتراضات اتفاقی رخ نداد. بلکه در پی هماهنگی‌های فعالانه بسیاری از دوستان ما در آلبانی رخ داد.» (رودی جولیانی، جان بولتون و جان مک‌کین ازجمله سیاست‌مداران آمریکایی بودند که برای نشان دادن حمایت خود از مجاهدین به آلبانی سفر کردند.)
درعین‌حال در آلبانی، مجاهدین در چالشی جدی برای نگه داشتن اعضای خود در حلقه است، اعضایی که سر ناسازگاری برداشته و خواهان خروج شده‌اند. این گروه همچنین دچار وضعیت ناامنی شدیدی از سوی رسانه‌های محلی و احزاب اپوزیسیون شده‌اند که مفاد موافقت‌نامه‌ای که منجر به ورود این گروه به پایتخت آلبانی شده را زیر سؤال برده‌اند.
بسیار دشوار می‌توان کسی را پیدا کرد که به این امر اعتقاد داشته باشد که گروه مجاهدین خلق از حمایت و توانایی لازم در داخل ایران برای سقوط جمهوری اسلامی برخوردار باشد. اما حمایت آشکار و بلند سیاستمداران آمریکایی و انگلیسی از یک گروه کوچک انقلابی در آلبانی بازی ساده‌تری را نشان می‌دهد: حمایت از مجاهدین ساده‌ترین راه برای خشمگین کردن و آزردن تهران است. و خود مجاهدین هم قطعه بسیار کوچکی از استراتژی وسیع‌تر دولت ترامپ برای خاورمیانه است که هدف آن انزوا و خفگی اقتصادی ایران است.
نوشته: آرون مرات
تابناک به نقل از روزنامه گاردین،

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا