مرگ های ادامه دار اعضاء فرقه رجوی

چهل سال و شاید بیشتر در داخل فرقه ای که هیچ گونه حقوق اولیه انسانی در ان اعمال نمیشود و همه عناصر در آن موظف به رعایت قوانینی خارج از عرف انسانی میباشد هستند که نهایتا فرد در داخل چنین فرقه ای به انزوا کشیده شده و از نظر روحی و روانی از داخل پوسیده و نهایتا در انزوای کامل میمیرد که این روزها در سازمان ضد انسانی مجاهدین شاهد چنین رویدادی هستیم.
سران خائن و ضد مردمی مجاهدین خلق در تمام مدتی که در پادگانهای نظامی اشرف و لیبرتی در کشور عراق حضور داشتند به عناصرشان اجازه خروج از این اردوگاه مخوف را نمیدادند و بخصوص بعد از سقوط حکومت دیکتاتوری صدام بعثی که دیگر حتی برای معالجات پزشکی نیز به این افراد بیمار روحی و روانی اجازه تردد نمیدادند و بهانه آنها محاصره ارتش عراق بود و این تنها بهانه ای بود برای مظلوم نمایی در برابر مردمان جهان که البته تمام فشارهای روحی و روانی این موضوع برمیگشت به عناصر محبوس شده که اکنون حتی با وجود رسیدن به دنیای آزاد نیز بار دیگر در زندانهای این سران ضد بشری گرفتار شده و دیگر خیلی از آنها تحمل این فشارهای روانی را نداشته و میمیرند که نهایتا نیز در این جا نیز مورد سوءاستفاده تبلیغاتی قرار میگیرند و از مرده آنها نیز سران فرقه رجوی به نحو احسن استفاده مینمایند تا شقاوت خود را علنی سازند.
سئوال اساسی و برجسته ای که فکر میکنم به ذهن هر انسان آزاده ای خطور میکند و برایم مبهم شده این است که چرا این مرگ ها برای مسئولین فرقه رجوی که در کشورهای اروپایی به عیش و نوش مشغول هستند و هیچ گونه سختی آب و هوای خشک و بی روح عراق را تحمل نکرده اند شامل نمیشود؟
چرا هیچ یک از سران فرقه رجوی که اکنون در لایه های بالایی این سازمان مخوف در آلبانی قرار دارند و میتوانند بطور آزادانه در داخل شهر تردد نموده و از ملزومات پزشکی و غیره استفاده نمایند به مرگی که با بیماری باشد نمیمیرند؟
آیا مرگ های یهویی در فرقه رجوی مخصوص لایه های پایین می باشد؟
چرا هیچ ارگان بین المللی و یا نهاد حقوق بشری به زندانی شدن ذهنی افراد در فرقه منحوس رجوی رسیدگی نمیکند تا افراد با وجود اینکه در دنیای آزاد قرار دارند بتوانند از کوچکترین حقوق اولیه انسانی مانند برقراری ارتباط با خانواده واقعی خود و یا استفاده از ملزومات پزشکی استفاده نمایند؟
سران فرقه رجوی با وجود اینکه دیگر مثلا در محاصره ارتش عراق قرار ندارند بازهم عناصر خود را در زندانهایی در اطراف تیرانا محبوس نموده اند و اندک آزادی آنها بعد از رسیدنشان به ان کشور را نیز از آنها سلب نموده و دوباره تمامی لایه های پایین را به بهانه های واهی در سیاه چاله های خود محبوس نمودند و کمترین حقوق اولیه آنها یعنی استفاده از لوازم و موبایل را از آنها جدا نمودند تا شاید بتوانند از جدا شدنشان جلوگیری نمایند که نهایتا نیز مشاهده میکنیم که این افراد در انزوای کامل میمیرند و بلافاصله بعد از مرگشان نیز بدست فراموشی سپرده میشوند، مرگ در فرقه رجوی همانند مرگ در غارهایی هست که انسانهای اولیه در آن محل، جان خود را از دست میدادند و هیچ فردی از آنها اطلاعی نداشت.
مرگ در سازمان ضدبشری مجاهدین بخاطر هیچ و پوچ و تنها برای منافع شخصی رجوی و خوشگذرانی و هوسرانی آنهاست.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا