اگر مسعود رجوی را هفتاد سال هم توی نمک بخوابانند، باز هم نجس است

بازندگان میدان سیاست در ایران، سالها در تلاشند که با زور چماق و دگنک به همه بقبولانند که رهبری آنها لایق بوده و اگر هم چهل سال است که نتوانسته به مسند قدرت برگردد، اشکال از او نیست.
امروز در دنیای ارتباطات و عصر فضای مجازی، این شعبده بازی ها با یک سرچ چند ثانیه ای قابل دست یافت و اشراف پیداکردن است. اگر هم کسانی از غارهای تو در توی فرقه رجوی هنوز ابهامی بر حقانیت رهبر مفقود خود هستند، می توانند بازتابهای بیرونی در مورد اراجیف خود را مشاهده کنند.
علیرضا معدنچی از مجیزگویان دست و پا بسته رجوی، در مطلبی تحت عنوان” آلترناتیو، مسأله اصلی در تغییر و سرنگونی رژیم” سعی در این کرده است که بگوید فرقه آنها آلترناتیواست و یک رهبری شناخته شده و با صلاحیت دارد.
معدنچی از درون معدن های سیاه فرقه ای در بیان ویژگیهای آلترناتیو گفته است:
” این آلترناتیو! دارای رهبری مشخص و شناخته شده است که از بطن مبارزه و پیکار بی‌امان با این رژیم سفاک برآمده و صلاحیت خود را در هدایت و رهبری مقاومت، طی یک دوره طولانی به اثبات رسانده است.”
اینکه در یک دوره طولانی، رهبر یک گروه بوده است، قبول!
اما این گروه چه بوده و چه ماهیتی داشته است، بحثی مفصل و حکایتی شنیدنی دارد.
این آقای متخصص معدن و غار! اشاره کرده است که مسعود رجوی، طی یک دوره طولانی! صلاحیت خود را در هدایت و رهبری مقاومت به اثبات رسانده است!
آیا واقعا این دانشمند معدن! معنی کلمه” صلاحیت” را می داند؟
صلاحیت. [ ص َ حی ی َ ] (ع اِمص) شایستگی. درخوری. سزاواری. اهلیت.
آقای معدنچی! آیا به ادعای خود، باور دارید؟
کدامیک از این معانی، شایستگی، درخوری، سزاواری، و اهلیت، را در شخص مسعود رجوی می بینید؟
مسعود رجوی، چه جنایتی مانده که مرتکب نشده باشد؟
مسعود رجوی طی دستور‌العملی اعلام کرده بود از این به بعد مریض‌بازی نداریم و بیماران تحت عنوان «تمارض» مورد آزار و اذیت قرار می‌‌گرفتند؟
هنگام ازدواج مسعود رجوی و فیروزه بنی‌صدر دفتر سیاسی مجاهدین اعلام کرد این ازدواج «از سنن متعالی پیامبر اکرم، ائمه اطهار و همه انقلابیونی الهام می‌گیرد که در گرماگرم حادترین مبارزات اجتماعی و سیاسی، به پیوند زناشویی به مثابه امری ضروری و مقدس و در متن مبارزه انقلابی و ایدئولوژیکی خود نگریسته‌اند»؛ چه شد که بعداً به ما اعضای درون فرقه که رسید، ازدواج و تشکیل خانواده به عملی ضد‌انقلابی و «کانون فساد» تبدیل شد؟
آیا تاکنون کسی در مناسبات مجاهدین اجازه داشته که به مسعود رجوی انتقاد کند؟‌ کی و کجا؟ سرنوشت فرد مزبور چه بوده است؟
آیا کلیه‌ی اعضای مجاهدین با این سؤال مسعود رجوی مواجه نبودند که چرا زنده‌‌مانده‌اند؟ آیا نبایستی آن‌ها برای زنده‌ماندن به خودشان سرکوفت می‌زدند و دلیل آن را ضعف و سستی و حل‌ناشدگی و خیانت و … اعلام می‌‌کردند؟‌ آیا هرکس با سابقه‌تر نبود نبایستی از زنده ماندن خود شرمنده‌تر می‌بود؟
آیا مسعود رجوی که هم‌ پرونده‌‌ای‌هایش در ۳۰ فروردین ۱۳۵۱ اعدام شده‌اند، و دلیل تخفیف مجازات او به صورت محرمانه در اسناد ساواک آمده، و از کشتار رهبران فدایی و مجاهد در فروردین ۵۴ در تپه‌های اوین جان به در برده، می‌تواند چنین سؤالی را از بقیه بکند و خود پاسخگوی دلیل زنده‌ماندنش نباشد؟
مسعود رجوی در طول عمرش در کدام عملیات، به جز «پرواز تاریخساز» که بنی‌صدر هم همراه او بود و به منظور جان‌به‌در بردن از مهلکه طرح‌ریزی شده بود شرکت داشته است؟ رهبر و فرمانده‌ کدام سازمان چریکی در دنیا، حماسه‌ و قهرمانی‌اش در ازدواج‌ها و فرار‌هایش خلاصه می‌شود؟ چرا برخلاف پیامبر و علی‌ در هیچ جنگی شرکت نکرده و نمی‌کند؟
مسعود رجوی که در عمرش در هیچ عملیات نظامی شرکت نداشته، هیچ‌ صحنه‌ی نظامی و درگیری‌‌ای را از نزدیک ندیده، چگونه می‌تواند فرمانده‌ی عالی نظامی مجاهدین باشد؟ یا چنین فرمانده‌‌‌ی ارتشی در دنیا بوده است؟
آیا مسعود رجوی وعده هجوم به داخل کشور در صورت هدف قرار گرفتن قرارگاه‌های مجاهدین در جریان حمله‌ی نیروهای آمریکایی را داده بود؟ آیا وی گفته بود اگر اوضاع از دست صاحبخانه (صدام حسین) خارج شود همگی به سوی مرزهایمان روانه خواهیم شد؟ آیا وی نگفته بود این بار عاشورا گونه می‌رویم، «یا رومی روم یا زنگی زنگ»؟ آیا مسعود رجوی در نشست عمومی نگفته بود که مریم رجوی درخواست کرده پیشاپیش رزمندگان ارتش آزادیبخش در عملیات «عاشوراگونه» به سمت مرزهای ایران شرکت کند؟
آیا فرار مریم و مسعود رجوی و نزدیکانشان در حالی که نیروهایشان زیر سنگین‌ترین بمباران‌ها به سر می‌بردند ترک صحنه‌ی جنگ نیست؟ اگر کس دیگری مرتکب این کار می‌شد، کارش «خیانت» نامیده نمی‌شد؟ طبق معیارهای نظامی مورد پذیرش مسعود رجوی، نبایستی آن‌ها تحویل محکمه‌ی نظامی شوند؟
آیا مسعود رجوی بهتر از هرکس نمی‌داند فرار او از صحنه‌ی نبرد و تنها گذاشتن نیروهایش عملی «خائنانه» و قبیح بوده است؟ آیا او قصد فریب نیروهایش را ندارد؟‌ آیا چنانچه او هنگام حمله‌ی نیروهای آمریکایی و انگلیسی عراق را ترک کرده باشد و نیروهایش را در مقابل نیروهای عراقی و رژیم تنها گذاشته باشد، این اقدام را درست و مسئولانه می‌دانید؟
می توان در نجاست مسعود رجوی ساعت ها سخن راند و مستند گوئی کرد، اما آیا مجیزگوئی چنین رهبر جنایتکاری وقاحت و گستاخی بی حد و حصری را نمی طلبد؟
به نظر نگارنده که سالها از نزدیک گرفتار مناسبات و زندان های انفرادی مجاهدین در عراق بوده است، مسعود رجوی روی همه جنایتکاران تاریخ را سفید کرده است، در حقانیت و استدلال برای مدعیات فوق همین بس که، مسعود نزدیک به 17 سال است که جرات آفتابی شدن را ندارد؟ همچنین دیگران هم جرات اعلام مرگ او را ندارند؟ مسعود رجوی کارنامه ای بسیار ننگین در زمینه رهبری سازمان مجاهدین را دارد که تقریبا هیچ انسانی در این کره ی خاکی، جرات نزدیک شدن به این اسم را هم ندارد چرا که ممکن است، به ننگ رجوی آلوده شود، اما این آقای اهل غارهای فرقه، چطور جسارت به این عمل ننگین کرده است، را باید از خودش پرسید…
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست…
کلاه داری و آیین سروری داند…
هزار نکته باریکتر ز مو این جاست…
نه هر که سر بتراشد قلندری داند…
فرید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا