حالا که سیدالرئیس مرده، مجاهدین چه می کنند؟!

مدتی بود که سازمان مجاهدین در بوق و کرنا کرده بود که از لیست تروریستی خارجش کرده اند و بزودی هم شاهد استقرار رجویها در ایران خواهیم بود. آنها آنقدر این حرف را برای هوادارانشان تکرار کرده بودند که امر بر خودشان هم مشتبه شده بود و فکر میکردند که واقعاً از لیست درآمده اند ولی این بار هم سرشان به سنگ خورد و دیدند که این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست و کار به این راحتی هم نیست.

« قاضی های دیوان عالی آمریکا روز دوشنبه (8 ژانویه) با بررسی شکایت ۷ تن از اعضای مجاهدین خلق در دادگاه تجدید نظر مخالفت کردند.» این متن خبری است که در سایت بی بی سی درج شده است و نیازی به توضیح ندارد که چطوری سر مجاهدین به سنگ خورده است.

برخلاف دفعه قبل که یک حکم ساده دادگاه را حلوا حلوا میکردند و کلی جشن راه انداخته بودند و همه سایتهایشان پر شده بود از تبریک به فلانی و بهمانی، ایندفعه اما از تسلیت گفتن خبری نیست ولی از نامردی آنها چرا!

مجاهدین که همه میدانند که همه کارهایشان تشکیلاتی است و هیچ هواداری به طور شخصی کاری انجام نمیدهد، اعلام کرده اند که این درخواست را سازمان نداده و تنها چند تن از هواداران آنها خودشان این کار را انجام داده اند و نیز اعلام کرده که هرگز از آنها پولی دریافت نکرده است.

این باز هم نشان از دغلبازی سازمان دارد که هر گاه به کسی نیاز دارد از وی استفاده میکند ولی هر گاه نیاز نداشت و یا در شرایطی بود که ضررش بیشتر از نفعش بود ولی همچنان هوادار بود میگوید آنها خودشان کاری کرده اند وبه سازمان ربطی ندارد. از همینجا میشود فهمید که وقتی سازمانی هواداران خود را از خود نمیداند و از آنها حمایت نمیکند چطوری افرادی را که از آنها جدا شده اند مورد تهمت و افترا قرار میدهد و آنها را مزدور مینامد! کافی است همین 7 نفری که به عنوان هوادار هستند و به قول سازمان کاری خودبخودی انجام داده و به دادگاه شکایت کرده اند از سازمان انتقاد کنند، بلافاصله آنها هم به زعم سازمان و سران آن به مزدوران تبدیل میشوند و خونشان هم حلال میگردد.

در هر حال این نشان کوچکی است از دروغگوییهای سازمان به اعضا و هوادارانشان و اگر هواداران کمی دقت کنند به دوز و کلک این سازمان بیشتر پی میبرند.

در هر حال اکنون که سید الرئیس مجاهدین هم به دار کشیده شد (فارغ از اینکه من اساساً مخالف اعدام هستم و شخصاً از اعدام صدام متأثر شدم) و مجاهدین صاحبخانه را از دست دادند معلوم نیست که حالا چیکار خواهند کرد و با ساز چه کسی خواهند رقصید.

در هرحال امیدوارم که سران این سازمان که دست در خون جوانان این مملکت دارند روزی در یک دادگاه صالح مورد محاکمه قرار گرفته و به سزای اعمالشان برسند.

به امید آزادی ایران و ایرانیان.

رسول محمد نژاد، دریچه نو، دهم ژانویه 2007

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا