خواهشمندیم که چشمانت را به روی حقایق بازکنی

خانواده گرامی و محترم آقای اکبر خسروی فرد مستقر در قرارگاه اشرف پس از مشاهده فیلم سخنان اکبر که در تلویزیون متعلق به فرقه رجوی پخش شده است. در نقد و ارزیابی محتوای سخنان دیکته شده به آقای اکبر خسروی به نکات قابل تاملی اشاره کرده اند که حاکی از نهایت برخوردهای قرون وسطایی، تنگ نظرانه و مستبدانه رهبران فرقه رجوی با افراد مستقر در قرارگاه اشرف به خصوص اکبر می باشد. خانواده محترم خسروی در نامه خویش به برادرشان از اینکه رهبران فرقه رجوی علیرغم اصرار خانواده برای فراهم نمودن امکان تماس تلفنی و یا حضوری اکبر با خانواده پس از مدت پانزده سال، (با تحت فشار قرار دادن اکبر برای حضور در تلویزیون وابسته به فرقه و بیان القائات دیکته شده از سوی رهبران فرقه و طرح تناقض گویی های آشکار و نیز ادعاهای دروغ)، سعی در لاپوشانی نمودن حقایق و اختلاف افکنی بین اکبر و اعضای خانواده اش دارند بشدت ابراز انزجار نموده و فرقه رجوی را به باد مذمت و انتقاد گرفته اند. خانواده آقای اکبر خسروی مجددا از رهبران فرقه می خواهد که اگر ریگی در کفش ندارند و به کمترین پرنسیب های اخلاقی و اصول دموکراتیک پایبندند، امکان تماس تلفنی اکبر با آنها را پس از پانزده سال بی خبری محض و عدم هیچگونه ارتباط فیمابین که بر اثر اعمال محدودیت های تشکیلاتی فرقه رجوی روی داده است، با آنها میسر سازند.

آنجا که برادر اکبر اشاره دارد: " حال روی سخن من با سازمانی است که ندای آزادی و آزادیخواهیش گوش فلک را کر کرده منتها به فردی (اکبر) که از 17 سالگی خانواده خود را در یک شرایط سخت و بسیار بد اقتصادی و مالی با پدری نابینا و پیر و مادری مریض احوال و با 7 برادر و خواهر کوچکتر از خود ترک نموده است و در عصر ارتباطات بعد از 15 سال به این دلیل که امکان دارد حقایقی روشن شود اجازه یک تماس تلفنی هر چند کوتاه را نمیدهد و ما خانواده خسروی به عنوان یک حق مسلم از سازمان می خواهیم که به برادرمان اجازه داده شود که با خانواده خود تماس تلفنی داشته باشد و این نامه و سایر نامه های ما بدون هیچ کم و کاست در اختیار برادرمان گیرد."

بی شک تشخیص رفتار درست از نادرست و کنش اخلاقی با کنش غیر اخلاقی و پایبندی به اصول دموکراتیک و یا مستبدانه کاری ست که هنوز اهمیت و اعتبار خود را از دست نداده است، تنها باید با روش صحیحی آن را اعمال نمود و راه صحیح انتقاد از خود و مناسبات درون گروهی را از منظر عقلانیت مدرن و مولفه های فکری دنیای کنونی مورد بازکاوی مجدد قرار داد.

به امید بازگشت اکبر خسروی به آغوش گرم خانواده و میهن عزیزمان ایران

آرش رضایی

مسئول دفتر انجمن نجات آذربایجان غربی

 

نامه به آقای اکبر خسروی:

با نام و یاد خداوند بزرگ و مهربان

با عرض سلام و آرزوی توفیق و سربلندی خدمت برادر عزیز و بزرگوارم اکبر جان امیدوارم در هر جا و مکانی که هستی سالم و سلامت باشی و عید نوروز و فرارسیدن سال جدید را هم از طرف پدر و مادر و خودم (قاسم)، زیبا، زهرا، جعفر، مهدی، حجت و میلاد برایت تبریک عرض مینمایم و همه، به یمن این سال جدید آرزومندیم که هر چه زودتر جدایی ها و دوری از تو به اتمام رسیده و امسال سال وصل و برگشتن تو نزد خانواده ات باشد.

اکبرجان وقتی نوار ضبط شده تو توسط آقای رضایی به دستمان رسید نمی دانی چقدر خوشحال شدیم به خصوص مادرم که وقتی تصویر تو را در تلوزیون دید ناخودآگاه تلوزیون را بغل کرده و صورت تو را غرق در بوسه کرد انگار که خودت برگشته ای خدا شاهد است که همه به خصوص پدر و مادرم دیگر تحمل دوریت را ندارند اکبرجان اگر امروز به فکر چاره ای نباشی شاید فردا دیگر دیر شده باشد.

اکبر جان من نمیدانم نامه ای که برایت نوشته بودم چگونه و به چه صورت به دست تو رسیده و در اختیارت قرار گرفته است منتهی بدان که نامه از طرف خانواده ات بوده و از طرف اداره اطلاعات و اشخاص دیگر و آقای رضایی نبوده و اطمینان داشته باش که آقای رضایی در حق خانواده ما بسیار زحمت کشیده و با تلاشها و زحمات ایشان است که ما هر روز امیدوارتر از دیروز منتظر بازگشت تو می شویم.

اکبر جان حال بر فرض که نامه از طرف خانواده ات نباشد منتهی اگر نامه به صورت کامل در اختیارت قرار گرفته باشد در انتهای نامه شماره تلفن تماس با منزل نوشته شده بود و اگر به شما اجازه می دادند می توانستید با یک تماس تلفنی صحت نامه را که از طرف خانواده بوده را بدانید و ما را از احوال خودت آگاه کنی ولی من مطمئن هستم سازمانی که دم از دمکراسی و آزادیخواهی میزند این حق ناچیز را هم از شما سلب نموده است و این نه گفته من بلکه سعید و صدها سعیدی است که بیشتر از نصف عمر خود و بهترین سالهای زندگی و جوانی خود را صرف آرمانها و اهدافی نموده ولی بعد از تحمل مشقات فراوان به این نتیجه رسیدند که این آرمانها سرابی بیش نبوده و ساخته و پرداخته افرادی بوده که به عنوان سردمداران این سازمان حتی به خود اجازه نمیدهند که در کنار افراد خود باشند و به صورت بهانه های واهی در سایر کشورها در حال گذران زندگی در کنار خانواده خود هستند.

حال روی سخن من با سازمانی است که ندای آزادی و آزادیخواهیش گوش فلک را کر کرده منتها به فردی که از 17 سالگی خانواده خود را در یک شرایط سخت و بسیار بد اقتصادی و مالی با پدری نابینا و پیر و مادری مریض احوال و با 7 برادر و خواهر کوچکتر از خود ترک نموده است و در عصر ارتباطات بعد از 15 سال به این دلیل که امکان دارد حقایقی روشن شود اجازه یک تماس تلفنی هر چند کوتاه را نمیدهد و ما خانواده خسروی به عنوان یک حق مسلم از سازمان می خواهیم که به برادرمان اجازه داده شود که با خانواده خود تماس تلفنی داشته باشد و این نامه و سایر نامه های ما بدون هیچ کم و کاست در اختیار برادرمان گیرد اکبر جان از شما نیز عاجزانه خواهشمندیم که چشمانت خود را به روی حقایق بازکنی و آگاه باشی که بیشتر از آنچه که فکر میکنی ذهنیت ات را نسبت به اهداف و تفکرات خود ادا نموده ای و در حال حاضر شرایطی پیش آمده که دیگر شاید تکرار نشود و به راحتی می توانی از طریق حضور در کمپ آمریکاییها نزد خانواده برگردی پس توکل به خداکن و فرصت را از دست نده.

برادر جان کلام آخر اینکه ما با هر تفکر و هدف و از هر نژاد و مذهبی که باشیم یک تفکر و آرمان مشترک و مقدس داریم و آن هم بندگی خداوند است ولاغیر اکبر جان تو را به خداوند می سپارم خداوند پشت و پناهت باشد.

از طرف خانواده ات

24/1/1386

 

رونوشت:

1- آقای آندریاس مسئول محترم کمیته جستجوی صلیب سرخ دفتر تهران

2- خانم کلنل تورلاک مقام محترم حقوقی و قضایی کمپ آمریکا موسوم به تیف

3- سازمان دیده بان حقوق بشر

4- انجمن نجات دفتر آذربایجان غربی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا