ناگزیری مجاهدین از اعتراف به موقعیت هسته ای ایران

پس از آن که ایران اعلام کرد که در زمینه فن آوری هسته ای به مرحله غنی سازی صنعتی رسیده است و تهدیدات و تحریم ها مانع از آن نشده است که به این سطح از این فن آوری دست پیدا کند، عناصر باند جاعل رجوی،‌با مضحکه و لودگی همیشگی در برابر واقعیتها، دست به انکار آن زدند و با گرفتن پست تحلیل گرهای همه چیز دان! مدعی شدند که ایران به چنین سطحی از فن آوری دست نیافته و به یکباره فتیله تمام باصطلاح افشاگریها در باره فعالیتهای هسته ای ایران را پایین کشیده و خفقان گرفتند.

همان موقع ایران دیدبان در مقاله ای با ذکر تغییر تاکتیک دار و دسته رجوی، یادآور شد که حربه ی موج سواری بر روی فعالیتهای هسته ای ایران و تهدید سازی در این باره از دست مجاهدین گرفته شده است و آنها از ترس این که مبادا پیشرفتهای ایران جدی گرفته شود سکوت پیشه خواهند کرد و باید راه حلی دیگری برای مطرح کردن خود پیدا کنند.

اکنون ظاهراً رهبران منگول و عقب مانده ی مجاهدین با به فراموشی سپردن ژست های ماه گذشته خود مبنی بر انکار پیشرفتهای ایران، راه حل را در آن یافته اند تا در مسیر تند باد جدید چهارشاخ بزنند و از میزان غیر قابل باور پیشرفت ایران در این زمینه سخن بگویند.

مجاهدین که پیش از این و در مراحل اولیه حتی بومی بودن تکنولوژی هسته ای در ایران را به دلائل ایدئولوژیک!! انکار می کردند و ایران را حتی قادر به ساختن آفتابه نیز نمی دانستند اکنون همچون اربابان استعمارگر خود مجبور به اعتراف به واقعیت هایی که به هیچ وجه خوشایندشان نیست شدند.

انتقادی که رهبران مجاهدین همواره با آن روبرو بودند آن بوده است که امیال و آرزوها و خواب و خیالهای پنبه دانه ای خود را با تحلیل های به ظاهر سیاسی آمیخته و به خورد نیروهای تحت سانسور خود داده اند.

این خصیصه واقعیتی غیر قابل چشم پوشی در مورد گردانندگان مجاهدین و بخصوص شخص رجوی است، اما این تمام واقعیت این حوزه از انحرافات رجوی را نمایان نمی سازد.

اصل موضوع این است که رجوی وارونه گو و وارونه بینی به تمام معنا است که جز از طریق سانسور و لودگی و دلقک بازی با واقعیتها برخورد نمی کند.

علت اساسی عقب ماندگی دار و دسته اش نیز در این رویکرد سخیف وی در مسائل سیاسی است.

این وارونه گی، از اثرات برج عاج نشینی آقایان است که با وجود 100 نفره در زندان و فقدان هرگونه تحرک و فعالیت اجتماعی مدعی رهبری انقلاب ایران و به پیروزی رساندن آن هستند.

یا در سال 60، دست زدن به عملیات تروریستی را ضرورت براه افتادن انقلاب معرفی کرده و هنوز که هنوز است در خواب و خیالش به سر می برند.

انکار و پوشیده نگهداشتن پیشرفتها و دست آوردهای علمی، اجتماعی و سیاسی ایران نیز بخشی از مرض وارونه نگری رجوی است که از عوارض آن سانسور و تحمیق نیروهای محصور در اردوگاه اشرف است.

ایران دیدبان

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا