جوابیه ای کوتاه به مسعود رجوی

با سلام

مسعود رجوی میخواهد ذره ذره حساب پس بدهد و قضاوت را به تاریخ میسپارد. ویا همه را که منتقد مجاهدین هستند مانند هوادارانش به رژیم متصل میکند! ولی جناب رجوی مردم چرا اکنون نتوانند در مورد عملکرد بیست وهفت ساله شما قضاوت کنند؟ جناب رجوی من یک هوادار ساده شما درگذشته بوده ام ومثلا میدانم که یکی از منابع مالی شما جمع آوری کمک مالی بنام انجمن های پوششی بوده است که به مردم کوچه وخیابان اروپا میگفتیم که این کمکها برای کودکان بی سرپرست میباشد واز این مردم با این بهانه ها وبهتر بگویم دروغها میلیونها دلار طی سالیان گذشته پول دریافت میکردیم ودر این رابطه هر دروغی مجاز بوده است تا طرف مربوطه سرکیسه شودآیا این را درست میدانید که با دروغ وکلک بقول خودتان که در کار کنفرانس میگفتید"تریلی تانک" میخواستید ومردم خوش نیت اروپائی فکر میکردند ومیکنند امروز هم که به قربانیان بی سرپرست رژیم مانند عاطفه شانزده ساله که عکسهایشان در آلبوم مالی است کمک میشود؟ من ضد جمهوری اسلامی میباشم با تمامی وجودم وبه همین دلیل هم مدتی به مجاهدین پیوستم برایم حرفشان قابل قبول بود! برایم قابل اعتماد بودند! به شما عشق میورزیدم وبرایتان میخواندم در قلبم آواز وسرود عشق به خلق را!باور کنید که غلو نمیکنم! ولی بنا بقول مثال ایرانی که میگوید هرکس را که میخواهی بشنانسی با با او همسفرشو ویا با او خویش! پس از نزدیکی بیشتر متاسفانه قلبم از شما دورتر شد چرا آنچه را که در درون تشکیلات شما تجربه کردم تقدس گرائی بدور شما! اقتدارگرائی تمام! هرگونه سوالی با عنوان اینکه آیا تو بهتر از رهبر میدانی؟ سرکوب میشد و برای پیش برد مسئولین به هر دروغی متوسل میشدند ومانند یک دستگاه بوروکراسی دولتی کارشان تنها پیش بردن کار ی بود که شما دستورش را صادر کرده بودید بی اما وبی اگر. ودر مقابل شکاکیت در مقابل شما مورد غضب قرار گرفتن که در میدان جنگ دیگر سوال مطرح نیست یک بار اعتماد به رهبر کردی سوالات خودرا کردی ودیگر تمام دیگر حق سوال نداری ویا باید آنچه را که برای توجیه میگویندقبول کنی! متاسفانه دستگاه سازمانی شما هم مانند یک دستگاه محافظه کار هر نوع نوآوری فکری را که درتضاد با تفکر رهبری میباشد رد میکند. بگذریم

ولی تاریخ قضاوت از هم اکنون درمورد اعمال شمامیکند. مردم ایران از هم اکنون در مورد شما قضاوت میکنندومیبینند که شما عملا برای تحریم وجنگ متاسفانه آتش بیاری میکنید هرچند که آنرا بهیچ عنوان قبول نمیکنید وآنراگسترش دادن حد اکثر ظرفیت تضادها نام مینهید ولی لطف کنید وبفرمائید که چه کسی سناریوی آخر را ورق میزند شما یا جنگ طلبان نئوکان! شمایا ساده هستید که نیستید ویا باید دیگران را کور بدانید! وگرنه نمیگفتید که درآینده ذره ذره حساب پس میدهید. چرا این را حالا حساب به مردم پس نمیدهید وبه مردم نمیگویید که مثلا زمانی که آقای محدثین میگوید: حامیان مالی ما میلیونها ایرانی درخارج کشور ودهها میلیون ایرانی درداخل کشوراست. واقعا راست میگوید؟ وچرا اگر واقعا میلیونها ایرانی در خارج کشور حامی مالی شما هستند اگر حتی ما عدد پنجاه هزار نفر دروغی راقبول کنیم در خارج کشور این عدد را به جنگ عددی تبدیل میکنید؟ هرچند من خود شاهد بودم که مسئول مربوطه به خود من گفت: تازمانی که ما عدد نگفتیم شماهیچ عددی به خبرنگاران انتقال ندهید وبعد مراسمی که حد اکثر سه یا چهار هزار نفر در آن بودند ومانند همیشه در وسط سالن جمع شده و چراغهای کناری خاموش بود را به بیست وپنج هزار نفر مطرح کردند.فکر میکنیدکه اعتماد ما ها خراب نمیشود؟ که در صحنه هستیم هرچند زمانی هم که میگفتیم چرا عدد سازی؟ مسئول مربوطه نهایتامیگفت جنگ تبلیغاتی است؟

جناب رجوی متاسفانه من به عنوان یک فرد ایرانی که مدتی هم از نزدیک با شما کار کردم علی رغم فداکاری نیروهای پایین شما وکادرهای شما که من آنرا تجربه کردم ولی باید بگویم این به تنهائی کافی نیست واصل صداقت را شما وسازمان شما قربانی سیاست بازی کردید وکرده است. ومتاسفانه هرآنچه در مورد شما به عنوان انتقاد گفته میشود این گونه نیست که منبعش رژیم باشد بلکه منبع آن عملکرد شما میباشد که در مقابل چشمان مردم ایران است وفداکاری وفدائی داشتن که آمادگی خودسوزی داشته باشند این هم برای رهبر نه برای مردم چرا که مردم حاضر به چنین امری نیستند به تنهائی کافی برای داشتن یک قضاوت خوب نسبت به مجاهدین بعنوان آلترناتیو کافی باشد. امید است که این مطلب دچار سانسور نشود!اگر هم شد سانسور کننده رابه وجدان دمکراسی اش که مدعی آن میباشد ارجاع میدهم!

اعتمادی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا