نا مردمی های فرقه مجاهدین

” یار دیروز، قربانی امروز”

ناز دیر باز گفته و نوشته بودیم که تمامی اعضای فرمالیستی شورای مجاهدین نه به عنوان سیاسیون آزادیخواه بلکه مزدبگیران و اجیر شدگان مجاهدین در صحنه سیاسی هستند و در هر کجا که لازم باشد جز هیزم بیار حقیری برای جنگ طلبان وطنی چون مجاهدین نیستند.

البته این همه از افکار پلید فردی چون مسعود رجوی برمیخاست که پیوسته تلاش داشت متحدان سیاسی خود را ابتدا نمک گیر وسپس مواجب بگیر خود سازد و به تمامی از هویت مستقل خودشان جدایشان سازد و بودند بسیاری از همراهان اولیه شورا که بدرستی به پابوس مجاهدین شیاد نرفتند و چون خانبابا تهرانی ها و نیرومند ها و دکترممکن ها و دهها تن دیگرعطای آنان را به لقایشان بخشیدند.

اکنون خبر میرسد که چگونه شاعران درباری مجاهدین به گفته مسئولین فعلی شان نه تنها پول کرایه خانه و پول جیبی و حقوق ماهیانه شان پیوسته پرداخت میشد، حتی پول اب و برق انان را نیز مجاهدین تامین کرده ومیکنند.

آقای هزار خانی که از این هم فراتر، دارای ندیمه مخصوص بوده و هست و آقای روحانی نیز سر بزنگاهها سیبل اش حسابی چرب میگردد. به نمونه ای از صد ها هزار نمونه که توسط کاظم مصطفوی نوشته شده ویکبار دیگر صحت نقطه نظرات ما را به اثبات میرساند توجه کنید:

“یک بار قبض آب خانه‌یی را که در اختیارش گذاشته بودیم و زندگی می‌کرد نشانم دادند. باید 7-8 هزار فرانک برای یک ماه پول آب می‌پرداختیم. برادری که قبض را آورده بود با شرمندگی می‌گفت من نمی‌دانم آقای اصفهانی با این که عیالوار نیست، تکی چقدر مصرف آب دارد! من گفتم چکار داری او خیلی نجس و پاکی را رعایت می کند، اخلاقش است”

“نگاه کنید که کسی مجاهدین را متهم به وابستگی و گرفتن پول از این و آن می‌کند که خودش طی سالیان (تا آن جا که من خبر دارم) دست‌کم 600هزار فرانک از همین ”منافقین مزدور اسرائیل و آمریکا و صدام و نئوکانها“ گرفته است! ”

به نقل از سایت همبستگی سایت اصلی مجاهدین

راستی مردم ایران چرا باید به شما اعتماد کنند؟ شمایی که امروز خالی از هویت سیاسی و مزدور یک جریانی چون مجاهدین هستید که خودش مزدور بیگانگان از نوع “عراقی اش” در دیروز و از نوع ” آمریکایی اش ” در امروز شده است.

آقای خزایی”زن باز” که دامنه آبروریزی هایش خارج از بحث ماست چه ربطی به انقلاب مثلا ایدئولوژیک شما دارد و چگونه چنین نامردمی ها و افتضاحاتی را قورت میدهید و هر وقت هم که دل رهبرتان خواست حتی کسانی را که سالیان در برتان!! بودند وبرایتان شعر!! می سرودند اینگونه به کناری پرتاب کرده وطوری صحبت میکنید که هرگز با شما نبوده است، مگر همین آقای اصفهانی در سال 1375 در مراسم ” ارلزکورت لندن ” برای برنامه تان آن قصیده بالا بلند را نسرود ومتن بسیاری از سرودهای شما مگر از دست نوشته های وی نیست پس چگونه است تا کسی به شما البته به سود مردم ایران، پشت میکند این چنین ناجوانمردانه وی را میکوبید.

مگر این همان کسی نیست که تا دیروز با شمایان بود و امروز بر اساس همان تفکر انسانی که نمیخواهد مردم ایران قربانی هوسبازی های شما گردند و همراه دیگر یاران پوشالی شما رفیق غافله تان باشد این چنین هدف تیرهای زهرآگین شما میگردد.

قطعا زندگی سیاسی آقای اصفهانی بخودش مربوط است اما آنچه باقی میماند بی پرنسیبی شما در سطح سیاسی جامعه است که همگان را چون ابزاری در دست استفاده میکنید و به محض اینکه به هر دلیلی از شما و افکار شیطانی تان به سود مردم ایران فاصله گرفت و کوچکترین انتقادی را به ساحت غیر مقدس شما کرد این چنین با وی معامله میکنید. پس میتوانید بگویید کسانی که هم الان با شما هستند، کدامین شان پاک دامن و بی آبرو نیستند که در فردای جدا شدن از افکار پلید و غیر ملی تان سالم و سلامت از گزند ترور شخصیتی شما باقی بمانند؟

آقایان شورایی نیک بدانید همین سرنوشت در انتظار شما نیز هست چرا که مجاهدین بی پرنسیپ تر از آن هستند که بخواهند به شما وفا کنند و طی این سالیان آنقدر مدرک علیه شما جمع کرده اند که برای ابراز اتهامات شان علیه شما کافی باشد.

براستی که فرهنگ “خاص و الخاص مجاهدین” که در تاریخ معاصر ایران در بی پرنسیبی سیاسی بی بدیل است و صد البته تجربه گرانبهایی در تاریخ سیاسی ماست، از اندیشه پوسیده رهبرانی چون “مسعود رجوی” حکایت دارد که فکر میکردند میتوانند بر نسل ما فرمانروایی کنند و موتور محرک ایدئولوژی ارتجاعی وعقب مانده ای باشند که اینک نام اش سازمان مجاهدین است و شورای مقاومت فرمایشی و رییس جمهور دست ساز را بدروغ برای نجات مردم تبلیغ کنند ولی در همان حال هر روز از دامان این اجنبی بسوی دامان آن اجنبی دست بدست گردند و شگفتا که با چنین پیشینه سیاهی دعوی حاکمیت مردم ایران را نیز داشته باشند.

بی تردید تاریخ آینده نسل شکوفای ایران قطعا گفتنی های بسیار از سرنوشت شوم رهبرانی چون شما که به مزدوری و مزدور پروری شناخته میشود خواهد داشت وشکی نیست که دیر یا زود مردم ایران انتقام همه جوانان آزادیخواه و ضد امپریالیست واقعی که قربانی شما شدند و هم امروز نیز بسیاری از آنان در چنبره افیونی شما اسیرند را روزی از شما خواهد گرفت، همچنان که تاریخ با شما به نیکی این چنین کرده و انتقام خود را گرفته است.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا